بحثی در باره راه نیافتن روایت «أفضل الأعمال انتظار الفرج» در گفتمان مهدویت اهل سنت - صفحه 103

استناد می‌کنند، پرشمار است. با این حال، بررسی این منابع _ که برخی حالتی دایرة المعارف گون نیز دارند _ نشان داد که روایت ما هیچ گاه در این حوزه در میان اهل سنت مورد استناد نبوده است. به نظر، سه عامل یاد شده در بند پیش _ که در برساختن گفتمان تفسیری این روایت، نقشی اساسی داشته‌اند _ همواره حکم به خوانش اخلاقی آن داده‌اند. به این ترتیب، مؤلفان آثار مرتبط با موضوع مهدویت، به دلیل نوع خوانش رایج آن در مذهب خود، هیچ گاه در آثار حدیثی اهل سنت در باره مسأله مهدویت وارد نساخته‌اند.

نتیجه

پرسش اصلی‌ای که در این نوشتار به دنبال پیشنهاد پاسخی برای آن بودیم، آن بود که چرا در آن دسته از منابع روایی اهل سنت که به مسأله مهدویت پرداخته‌اند، بر خلاف منابع شیعی، اشاره‌ای به روایت «أفضل الأعمال انتظار الفرج» نداشته‌اند.۱ آنچه که به مثابه فرضیه پیش نهاده بودیم، آن بود که به نظر خوانش اهل سنت از این روایت، نسبت به خوانش شیعی آن متفاوت است. به این ترتیب، در آغاز کوشیدیم بیابیم که خوانش رایج میان اهل سنت، در باره این روایت چیست. بررسی‌ها نشان داد که به نظر، سه عامل در این میان تأثیرگذار بوده‌اند: نخست، زمینه صدور روایت و دوم، زیادت‌های لفظی برخی نقل‌های آن، و سوم، کاربردهای این روایت در نقش سخنی حکمت آمیز و پندآموز. بررسی هر سه عامل نشان داد که آنها خوانش‌گر سنی مذهب روایت مورد بحث را به این سمت متمایل می‌کرده‌اند که خوانشی اخلاقی از آن ارائه دهد. به این ترتیب، می‌توان گفت که به نظر، این سه عامل، عوامل اصلی شکل دهنده به گفتمان تفسیری این روایت در میان آثار اهل سنت بوده‌اند. بررسی آثار روایی شیعی نشان داد که زمینه صدور روایت مورد بحث و نیز کاربردهای آن، موجب شکل گیری خوانش قائم_محور از آن در فضای فکری شیعی گردیده است.

در تبیین این موضوع که چرا میان روایت «أفضل الأعمال انتظار الفرج» و مسأله مهدویت در آثار روایی اهل سنت پیوندی ایجاد نشده است، شاید بتوان گفتمان تفسیری حاکم بر این روایت را عاملی دارای مهم‌ترین نقش دانست. در واقع، خوانش‌گران اهل

1.. پیش‌تر اشاره کردیم که در جوامع حدیثی اهل سنت، روایت مورد بحث وجود دارد، اما در معنای اخلاقی آن مراد بوده است. در تکنگاری‌های اهل سنت درباره مسأله مهدی موعود (ع)، اگرچه که ما همه منابع را جستجو نکرده‌ایم، اما می‌توان تصور کرد، که اگر این روایت در این ادبیات در میان اهل سنت، قابل توجه بود، آنگاه حتما باید تک نقلی از آن در آثاری که ما جستجو کرده ایم قابل مشاهده باشد.

صفحه از 107