محور چهارم، یعنی جعل و وضع پس از کتابهای اصلی و از حدود قرن چهارم به بعد نیز مانند محور دوم محل گفت و گو است. آن گاه که سخن از جعل حدیث توسط فرقهها و جریانهای اسلامی میشود، مانند احادیث عرفانی و صوفیانه ناظر به این مرحله است.
بنا بر این، محل نزاع از میان چهار محور یادشده، دوره دوم و چهارم است؛ یعنی انتقال احادیث مجعول و نادرست در دوره حضور به کتابهای حدیثی اصلی و مشهور و نیز جعل و وضع پس از تدوین کتابهای اصلی و مصادر نخستین.
دوم. پس از روشن شدن مسأله و تحریر آن، نوبت به این امر میرسد که مقایسه حدیث شیعه و اهل سنت، از حدود قرن چهارم به این سو، تفاوتهایی را نشان میدهد که یکی از آن تفاوتها به میزان پرداختن عالمان دو مذهب به پدیده جعل و وضع برمیگردد.
اهل سنت موضوعاتنگاری را از قرن پنجم آغاز کردهاند و کتابهای متعددی تا زمان حاضر در استخراج و شناساندن این احادیث تألیف شده است. عناوین این کتابها به بیش از یکصد میرسد؛ کتابهایی مانند: اطراف احادیث کتاب المجروحین لابن حبان محمد طاهر مقدسی (448-507ق)، الاباطیل و المناکیر و المشاهیر جورقانی (470-543ق)، الموضوعات ابن جوزی (512-597ق)، موضوعات الصغانی (557-650ق)، المنار المنیف ابن قیم (691-751ق)، اللئالی المصنوعة سیوطی (845-911ق)، المصنوع فی معرفة الحدیث الموضوع ملا علی قاری (م1014ق)، سلسلة الاحادیث الضعیفه و الموضوعة ناصر الدین آلبانی (1332-1420ق). و البته این روال هنوز ادامه دارد.
اما در میان عالمان شیعه موضوعات نگاری مشهود نیست؛ با این که در لابه لای کتابهای کلامی، تفسیری و فقهی شیعه عالمانی چون: محمد بن حسن ولید۱ (قرن 4)، و شیخ صدوق۲ (م381ق)، شیخ مفید۳ (م413ق)، سید مرتضی۴ (م436ق)، شیخ طوسی۵ (م460ق)، علامه حلی۶ (م726ق)، شهید ثانی۷ (م966ق)، فیض کاشانی۸ (1006-
1.. الفهرست، طوسی، ص۷۱، ش۲۸۹ و ۲۹۰.
2.. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۸۹ - ۲۹۰، ح ۳۴؛ الاعتقادات فی دین الامامیة، ص۲۲ و ص۱۱۵ - ۱۱۶، رجال ابنداود، ص۷۱، ۱۰۰ و ۲۴۶.
3.. تصحیح الاعتقاد، ص۱۴۷ و ص۱۴۹ - ۱۵۰.
4.. امالی المرتضی، ج۲، ص۲۴۹ - ۲۵۱.
5.. تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۶۷، ح ۴۹ و ص۱۶۹ - ۱۷۱، ح ۱۶۹.
6.. خلاصة الاقوال، ص۴۰۴ - ۴۰۵، ش۱۶۳۴.
7.. مسالک الافهام، ج۷، ص۳۹.
8.. الوافی، ج۲۲، ص۷۳۴.