نقدی روایی ــــ کلامی بر دیدگاه اتان كلبرگ در موضوع «تقیه از منظر شیعه امامیه» - صفحه 155

سرخسی فقیه حنفی مذهب قرن پنجم۱ و محدثانی چون ابن ابی شیبه،۲ بیهقی۳ و سیوطی۴ از دیگر علمای اهل سنت هستند که به جواز تقیه در اسلام حکم کرده‌اند. معاصران اهل تسنن مانند آلوسی۵ و محمد رشید رضا نیز عمل به تقیه را پذیرفته‌اند.۶ یکی از تقیه‌نگاران شیعی، نام 74 تن از بزرگان صحابه و تابعان را تا پایان قرن سوم به دست آورده که یا اعتقاد خود را نسبت به تقیه ابراز داشته و یا در عمل به کار بسته‏اند.۷ در تاریخ فرق اسلامی، تنها «محکمه» به عنوان تنها گروهی یاد شده‏اند که در هیچ شرایطی تقیه را نپذیرفته‏اند.۸ از سوی دیگر، علاوه بر شیعیان امامی، تقیه در میان اقلیت‌های شیعی دیگر مانند اسماعیلیه نیز بسیار مورد توجه بوده است.۹ بنا بر شواهد فوق، تقیه اصلی اسلامی است و به شیعه امامیه اختصاص ندارد؛ هر چند شیعیان به دلیل قرار گرفتن در شرایط مملو از خفقان و فشار، ناگزیر از آن بیشتر استفاده نموده‏اند.

ب. در پاسخ به اصل اعتقادی دانستن تقیه، می‌توان اظهار داشت که بیشتر علمای امامیه، تنها «توحید، معاد، نبوت، امامت و عدل» را در شمار اصول دین شیعه یاد نموده‌ و اصلاً متعرض مسأله تقیه نشده‌اند.۱۰ حتی کسانی که اصول دین را بیش از عدد مذکور دانسته‌اند نیز سخنی از تقیه به زبان نرانده‌اند؛ به عنوان نمونه، متکلم شیعی‌مذهب قرن نهم هجری، ضیاءالدین جرجانی، اصول دین شیعه را در هشت اصل توحید، عدل، نبوت، امامت، تولی، تبری، امر به معروف و نهی از منکر منحصر دانسته است.۱۱ بنا بر این، اگر تقیه به عنوان یکی از اصول دین به شمار می‌آمد، باید در کنار دیگر اصول به آن اشاره می‌شد؛ حال آن که چنین چیزی دیده نمی‌شود.۱۲ همچنین، در هیچ‌کدام از کتاب‌های

1.. المبسوط، ج۲۴، ص۴۵.

2.. المصنف، ج۴، ‌ص۴۷.

3.. السنن الکبری، ج۸، ص۲۰۹.

4.. الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۲، ص۱۶.

5.. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج۲، ص۲۱۷؛ ج۱۱، ص۲۰۷.

6.. تفسیر القرآن الحکیم ( تفسیر المنار)، ج۳، ص۲۸۱.

7.. واقع التقیة عند المذاهب و الفرق الاسلامیة، ص۹۹-۱۷۸.

8.. الملل و النحل، ج۱، ص۱۲۵.

9.. The Ismaailis: Their History and Doctrines, p ۳, ۸۵.

10.. رسائل فارسی، لاهیجی، ص۱۲۵؛ البراهین القاطعة فی شرح تجرید العقائد الساطعة، ج۱، ص۴۲ و ۷۰.

11.. رسائل فارسی، جرجانی، ص۲۳۷.

12.. به عنوان نمونه، ر.ک: رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۶۵- ۱۶۶ که در کنار اشاره به اصول و مبانی مذهب، اصلاً نامی از تقیه به میان نیاورده است؛ نیز: اصل الشیعة و اصولها، سراسر کتاب.

صفحه از 177