عدم التزام ایشان به سیره شیخین است.۱ علاوه بر این واقعیت مسلم، ایشان در دوران زمامداری و خلافت خود، در خطبههای فراوانی به نقد عملکرد خلفای قبل از خود پرداختهاند؛ نمونه شاخص این انتقادها در خطبه معروف به «شقشقیه» قابل پیجویی است.۲ با توجه به شخصیت امیرالمؤمنین، تردیدی در این مسأله وجود نخواهد داشت که سیره ایشان با عملکرد خلفای سهگانه و بسیاری دیگر از صحابه در تضاد بوده است.
ج. بر اساس اصلی عقلایی، همواره شرایط به گونهای فراهم نیست که فرد برای احقاق حق خود دست به قیام بزند، و لو از شجاعت بسیاری برخوردار باشد؛ چرا که اولاً صفت شجاعت با تهوّر تفاوت دارد و در حقیقت شجاعت، حد وسط دو صفت جبن و تهور است.۳ بر این اساس، انسان شجاع، بیجهت و بدون حساب، خود را به خطر نمیاندازد و با وجود مصالح قویتر از خطر دوری میکند. علاوه بر این، قابل قبول نیست که علت همه موارد تقیه، در خوف و ترس منحصر باشد، بلکه دیگر دلایل، مانند حفظ جان یاران، ایجاد مودت با سایر مسلمانان و دلایلی از این قبیل میتواند علت تقیه واقع شود.۴ افزون بر این، ترس امام، ترس شخصی بر جان خود نیست، بلکه ترس بر مصالح اسلام است که مبادا با از بین رفتن امام، آن مصالح نیز از جامعه رخت بربندد. ترس از اختلاف در میان امت۵ و مرتد شدن آنان۶ از جمله دلایلی است که خود حضرت به آنها اشاره کرده است.
د. در پاسخ به این شبهه _ که شیعیان ازدواج عمر با ام کلثوم را با استفاده از تقیه توجیه مینمایند _ باید گفت: اصل این ازدواج در هالهای از ابهام قرار دارد و از دیرباز معرکه نقد و بررسی علمای شیعه و سنی بوده است. عدهای اساساً وجود فرزندی به نام ام کلثوم را از حضرت فاطمه _ علیها السلام _ انکار نموده، این نام را کنیه حضرت زینب _ علیها السلام _ دانستهاند.۷ گروهی ام کلثوم، همسر عمر بن خطاب را ربیبه حضرت علی _ علیه السلام _
1.. تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۱۶۲؛ البدء و التاریخ، ج۵، ص۱۹۲.
2.. نهج البلاغه، ص۴۸-۴۹.
3.. نقش تقیه در استنباط، ص۱۷۷.
4.. همان، ص۱۷۸.
5.. الشافی فی الامامة، ج۳، ص۲۴۳.
6.. همان، ج۳، ص۲۴۴؛ الصراط المستقیم الی مستحقی التقدیم، ج۳، ص۱۱۱.
7.. العدد القویة لدفع المخاوف الیومیة، ص۲۴۲.