نگاهی به نقش و جایگاه مؤلّفه‌‏های «کتابْ‌محور» در ارزیابی‌‏های حدیثی قدما در پرتو تحلیل منابع فهرستی - صفحه 17

گاه متقدّمان به ارزیابی‌‏های برخی محدّثان بزرگ _ که اعتماد به کتابی حدیثی داشته‏اند _ نیز توجه می‌کردند. تعابیری چون «عَلیه عَوّلَ سلامة بن محمّد الأرزنی»۱ و «رأیتُ أبالعبّاس بن نوح قد عَوّلَ علیه فی کتابه أخبار الوکلاء»۲ _ که از اعتماد محدّثی خاص حکایت دارد _ از این نمونه است. در مقابل، عدم اعتماد قدما به کتابی خاص، دید و قضاوت منفی آنها به آن را نشان می‌دهد. عبارتی مانند «لایُعَوّلُ عَلی‏ها»۳ اشاره به همین مطلب دارد.

توجه به این نکته نیز ضروری است که گاهی قدما در اعتبار یک کتاب اختلاف داشته‌اند. کتاب سُلیم بن قیس هلالی نمونه‏ای از این کتاب‏هاست. ظاهراً شیخ صدوق به این کتاب اعتماد داشته و از آن مطالبی را نقل کرده است. اعتماد شیخ صدوق بر این کتاب با انتقاد شیخ مفید مواجه شده است که:

آنچه ابو جعفر [صدوق] _ خدایش بیامرزد _ از حدیث سُلیم استناد کرده که در آن به کتاب منسوب به وی به روایت اَبان بن ابی عَیّاش رجوع کرده، معنای صحیحی دارد، اما این کتاب مورد اعتماد نیست و به بیشتر [احادیث] آن نمی‌توان عمل کرد.۴

ابن غضایری روایات حسن بن محمّد بن یحیی علوی حسینی، جز دو دسته را نامعتبر می‌داند؛ دسته‏ای از آن _ چنان که گذشت _ احادیثی است که وی از کتاب‌‏های جدّش روایت کرده و در این روایت‌گری متفرد نبوده، بلکه دیگران نیز آنها را روایت کرده‏اند و دسته‏ای دیگر، احادیثی است که وی از کتاب‌‏های مشهور علی بن احمد بن علی عقیقی نقل کرده است.۵ این شهرت نشان‌گر اعتبار آن کتاب‌‏ها بوده است.

3. تکرار حدیث در کتب و اصول مختلف حدیثی

دومین معیاری که شیخ بهایی در مشرق الشمسین۶ در باره حدیث صحیح نزد قدما ارائه می‌دهد، «تکرار حدیث در یک یا دو اصل یا بیشتر با طرق و اسانید معتبر» است. به

1.. رجال النجاشی، ص۳۳۰.

2.. همان، ص۴۴۰.

3.. همان، ص۴۱۶.

4.. تصحیح إعتقادات، ص۱۴۹.

5.. رجال ابن الغضائری، ص۵۴.

6.. مشرق الشمسین، ص۲۶۹.

صفحه از 28