(م1091ق) در مقدمه دوم الوافی۱ و شیخ حر عاملی (م1104ق) در فائده هشتم خاتمه وسائل الشیعة۲ شماری از قراین متقدّمان در تصحیح احادیث را مانند آنچه در کلام شیخ بهایی آمده، گزارش کردهاند. البته مبانی نظری این جریان را پیشتر ملا محمد امین استرآبادی (م1036ق) در الفوائد المدنیة۳ و شیخ حسین کَرَکی (م1076ق) در هدایة الأبرار۴ با تلاش در تمایز دو مکتب اهل حدیث و اصولیان شیعه تحت عنوان «متقدّمان و متأخّران» و نقد جدّی و بسیار شدید نسبت به مبانی فقهی، رجالی و حتی کلامی عالمان و اصولیان متأخّر شیعی برداشتند. تمایز میان متقدّمان و متأخّران از سوی شیخ بهایی (م1031ق) در مشرق الشمسین و محمد تقی مجلسی (م1070ق) در روضة المتقین در تقویت این جریان بیتأثیر نبودهاست.
از آنچه شیخ بهایی و دیگران در باره قراین اطمینانبخش در صدور حدیث نزد قدما یاد میکنند، چنین برمیآید که توجه به «نقد منبعمحور حدیث» نزد ایشان نقشی کلیدی داشته است. اخذ حدیث از کتابهای معتبر و مورد اعتماد گذشتگان از جمله این نشانههاست که شیخ بهایی در مشرق الشمسین بدان اشاره کرده است.۵ میرداماد (م1041ق) به این معیار قدما به زبانی دیگر اشاره دارد که اخذ از اصول حدیثی صحیح و مورد اعتماد یکی از معیارهای اصلی قدما در حکم به صحت آن بوده است.۶ محمّد تقی مجلسی نیز شیوه رایج متقدّمان در تصحیح احادیث را بر «نقد کتاب/منبع مکتوب» استوار دانسته است.۷
آنچه در این میان اهمیت دارد، معیارهایی است که متقدّمان در نقد منابع مکتوب حدیثی بدانها توجه داشتهاند. به عبارت دیگر، این پرسش اساسی در اطلاع از مبانی حدیثپژوهی قدما قابل طرح است که معیارهای ایشان در نقادی منابع حدیثی کدام بوده است؟ پرسشی که سعی شده است در این نوشتار، بر پایه تحلیل و نقد تاریخی دادههای
1.. الوافی، ج۱، ص۲۲-۲۶.
2.. وسائل الشیعة، ج۳۰، ص۲۴۳-۲۴۷. شیخ حرعاملی، قراینی را که همراه حدیث بوده به سه دسته تقسیم میکند: ۱. قراین دال بر صدور (ثبوت) حدیث؛ ۲. قراین دال بر صحت مضمون احادیث؛ ۳. قراین دال بر ترجیح یکی از طرفین احادیث متعارض.
3.. ص۳۰، ۴۹، ۵۸، ۷۸-۷۹، ۸۷-۸۸، ۱۰۹-۱۱۳، ۱۲۲-۱۳۱، ۱۷۷-۱۷۸.
4.. ص۹۴-۹۵، ۹۷، ۱۰۹-۱۱۶، ۱۳۳.
5.. مشرق الشمسین، ص۲۶۹.
6.. الرواشح السماویة، ص۱۶۱.
7.. روضة المتقین، ج۱۴، ص۲۳۹.