روش، پاسخ پرسشهایی چند پر اهمیت بوده است: کدام راوی صاحب کتاب است؟ کتاب او در چه پایهای از اعتبار است؟ از این کتاب چند نسخه (تحریر) در دست است؟ و طریق هر یک کدام است؟ و کدام طریق استوارتر است؟۱
به گفته میرداماد، اخذ حدیث از اصول حدیثی صحیح و قابل اعتماد یکی از پایههای اصلی تصحیح حدیث نزد قدما بوده است.۲ شیخ حر عاملی در یک داوری جالب توجه در باره این کتابهای معتَمد مینویسد:
از تتبّع گسترده و منقولات صریح چنین استفاده میشود که قدما حدیثی را در کتابی معتمَد ثبت نمیکردند، جز آن که درستی نقل آن برایشان ثابت میشد. استثنا کردن برخی احادیث خاصّ از بعضی کتب حدیثی قرینهای بر همین سخن ماست.۳
با تحلیل دقیق آثار و منابع حدیثی باقی مانده از متقدّمان میتوان قراین کتابمحورِ قدما در فرآیند اطمینان به صدور حدیث را به شرح زیر بیان کرد. گفتنی است که همه این قراین راهی برای دستیابی به منبع معتبر و قابل اعتماد بوده است. افزون بر این موارد، تسمیه نگاشتههای حدیثی با عناوینی چون کتاب، نسخه، جزء، تصنیف و اصل _ که این عنوان معنایی خاص در مبانی حدیثی متقدّمان داشته _ نیز دارای اهمیت است.
نمونهای از توجّه قدما به اعتبارسنجی منابعشان در این سخن شیخ صدوق در مقدّمه کتاب من لا یحضره الفقیه بازتاب یافته است:
همه روایاتی که در این کتاب آوردهام، از کتب مشهوری که تکیهگاه و محلّ مراجعه هستند، استخراج شده است.۴
نتایج توجه قدما به اعتبار کتابهای اولیه حدیثی در اوصافی چون «مُعتمدٌ»،۵ «مُعتمدٌ عَلیه»۶ و «مَعمولٌ عَلیه / عَلیها»۷ در فهارس کهنِ بر جای مانده بازتاب یافته
1.. «نقد حدیث»، ص۵۷.
2.. الرواشح السماویة، ص۱۶۱.
3. . «قد عُلم بالتتبّع و النقل الصریح: أنّهم ما کانوا یُثبتون حدیثاً فی کتابٍ مُعتَمدٍ حتّی یَثبتَ عندهم صحّةَ نقلِه، و قد نَصّوا علی استثناءِ أحادیث خاصّة مِن بعضِ الکُتبِ و هو قرینةُ ما قُلنا» (وسائل الشیعة، ج۳۰، ص۲۴۴).
4.. من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳.
5.. ر.ک: فهرست کتب الشیعه و أصولهم، ص۱۵۸، ۲۵۶، ۲۸۵، ۳۳۵.
6.. ر.ک: همان، ص۳۹.
7.. همان، ص۳۰۵؛ رجال النجاشی، ص۵۸.