مطالعه انتقادی دیدگاه عمر فلاته درباره آغاز پیدایش جعلِ حدیث - صفحه 46

قدریه و خطابیه استفاده کرده‏اند؛ این در حالی است که عمر فلاته خود پیش‏تر به معرفی طوایف شیعه پرداخته و بین شیعه امامیه و منتسبان به شیعه مانند غلات، زیدیه، کیسانیه و.‏.. تفاوت گذاشته است.۱ ثانیاً، سخن عالمان یاد شده در مقام تحذیر از جعل حدیث و افترای بر پیامبر صلی الله علیه و آله نبوده است، بلکه در مقام اجازه و پذیرش شهادت در دادگاه بوده است؛ زیرا اینان غالیان و رافضه را دروغگو دانسته، شهادت آنان در دادرسی را نمی‏پذیرفتند؛ نه آن که به دروغ گویی و نسبت کذب به پیامبر متهم ساخته باشند!۲

‏‏از سوی دیگر، انتساب ابن ابی الحدید به تشیع و نقل سخن وی به عنوان اقرار شیعه به جعل حدیث،۳ از لغزش‏‏های فاحشی است که عمر فلاته بدان گرفتار شده است؛ چرا که ابن ابی الحدید به صراحت خود را یک سنی معتزلی معرفی کرده و در مواضع متعدد بدان اقرار کرده است؛۴ افزون بر آن که او در شرح نهج البلاغه بر جریان حدیث‌سازی بنی امیه صحّه گذاشته و نامه‏‏های پی در پی معاویه و دستور فضیلت‌سازی برای عثمان و صحابه را گزارش کرده است.۵

نتیجه

‏‏یکی از دیدگاه‏‏های مطرح در باره آغاز پیدایش جعل حدیث، نظریه عمر فلاته است که حدود سال 67 هجری را به عنوان طلیعه پیدایش پدیده جعل در حدیث معرفی کرده

1..‏ ر.ک: همان، ص۲۴۲ _ ۲۴۴.

2..‏ ر.ک: وضع و نقد حدیث، ص۶۰ و ۶۱.

3..‏ عمر فلاته، سخن ابن ابی الحدید درباره وضع احادیث فضائل را اقرار شیعه بر جعل حدیث برشمرده و آورده است: «أن نفرا من الشیعة انفسهم یقرون بأن بعض من انتسب الیهم کان یفتری و یتقول علی رسول الله صلی الله علیه و آله و آل بیته... یقول ابن ابی الحدید: إن أصل الأکاذیب فی احادیث الفضائل کان من جهة الشیعة، فإنهم وضعوا فی مبدأ الامر أحادیث مختلفة فی صاحبهم حملهم علی وضعها عداوة خصومهم» (الوضع فی الحدیث، ج۱، ص۲۴۵).

4..‏ برای نمونه، ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه و در ذیل عنوان:«القول فیما یذهب إلیه أصحابنا المعتزلة فی الإمامة و التفضیل و البغاة و الخوارج» به صراحت مذهب خود را اعلام داشته است (شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۷). او همچنین در مواضع دیگر بر این موضوع تاکید ورزیده و خود را معتزلی خوانده است (ر.ک: همان، ج۱، ص۲۸۱؛ ج۵، ص۱۷۳؛ ج۶، ص۲۱۸، ۳۲۳ و ۴۰۶).

5..‏ ر.ک: شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۴۴ _ ۴۶.

صفحه از 49