453
دانشنامه قرآن و حديث 16

۶۹.امام باقر عليه السلام :پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، در حالى كه همه احكام ، بجز حج و ولايت را به مردمش ابلاغ كرده بود ، از مدينه ره سپار حج شد . جبرئيل عليه السلام نزد او آمد و گفت : اى محمّد ! خداوندِ بلندنام، به تو سلام مى رساند و به تو مى فرمايد : من جان هيچ پيامبرى از پيامبرانم و هيچ رسولى از رسولانم را نگرفتم، مگر پس از آن كه دينم را كامل و حجّتم را تمام كردم ، و براى تو از دين، هنوز دو فريضه باقى مانده كه لازم است آنها را به مردمت ابلاغ كنى : فريضه حج ، و فريضه ولايت و جانشينى پس از تو؛ چرا كه من زمينم را از حجّت، خالى نگذاشته ام و هرگز هم خالى نخواهم گذاشت . پس ، خداوند ـ كه ثنايش شكوهمند است ـ به تو فرمان مى دهد كه [فريضه ]حج را به مردمت ابلاغ كنى ، و حج بگزارى ... .
چون پيامبر صلى الله عليه و آله در موقف وقوف كرد ، جبرئيل عليه السلام از جانب خداى عز و جل به نزد او آمد و گفت :اى محمّد ! خداى عز و جل به تو سلام مى رساند و مى فرمايد كه : «اجل و زمانت نزديك شده است و من تو را به چيزى (مرگ) فرا خواهم خواند كه از آن، گزيرى و گريزى نيست . پس سفارش (وصيّت) خود را بكن ، و آنچه را در نزد توست ، از علم و ميراث علوم پيامبران پيش از خودت ، و سلاح و تابوت و كلّيه نشانه ها [و معجزات ]پيامبران را كه پيش توست ، به وصى و جانشين پس از خويش كه حجّت آشكار من بر خلق من است ، [يعنى] على بن ابى طالب ، تحويل بده ، و او را نشانه اى براى [هدايت و راه نمايى] مردم نصب كن ، و از مردم مجدّداً براى او پيمان و ميثاق و بيعت بگير ، و بيعتى را كه من از آنان ستانده و ميثاقى را كه با آنان بسته ام و سفارشى را كه به آنان كرده ام در خصوص ولايت كسى كه ولىّ من و مولاى آنان و مولاى هر مرد و زن مؤمنى است ، يعنى على بن ابى طالب ، به آنان يادآورى كن؛ زيرا من جان هيچ پيامبرى از پيامبران را نستاندم، مگر پس از آن كه با [اصل] دوستى با دوستانم و دشمنى با دشمنانم ، دينم و حجّتم را كامل و نعمتم را تمام كردم ، و اين [اصل]، مايه كمال توحيد من و دين من است .
تمام كردن نعمتم بر خلقم ، به پيروى و فرمان بردارى از ولىّ من است؛ زيرا من به يقين، زمينم را بدون ولى و سرپرست نمى گذارم تا او حجّت من بر خلقم باشد . پس «امروز، دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانيدم و به دين اسلام براى شما رضايت دادم» ، [يعنى] به ولايت كسى كه ولىّ من و مولاى هر مرد و زن مؤمنى است ؛ [به ولايت] على كه بنده من و وصىّ پيامبر من و جانشين پس از او ، و حجّت آشكار من بر خلق من است . اطاعت از او، مقرون به اطاعت از محمّد، پيامبرم، است و اطاعت از او و اطاعت از محمّد، مقرون به اطاعت از من . هر كه از او اطاعت كند، در واقع از من اطاعت كرده است و هر كه از او نافرمانى كند ، در حقيقت ، از من نافرمانى كرده است . من او را نشانه اى ميان خود و خلقم قرار دادم...» .
چون به غدير خم (سه ميل مانده به جحفه) رسيد ، پنج ساعت گذشته از روز ، جبرئيل عليه السلام با [پيامِ] عتاب و خطاب و محفوظ ماندن از گزند مردم، به نزد ايشان آمد وگفت : اى محمّد ! خداى عز و جل به تو سلام مى رساند و مى فرمايد : «هان، اى پيامبر ! ابلاغ كن آنچه را از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده است» در باره على ، «كه اگر نكنى، پيامش را نرسانده اى ، و خدا تو را از [گزند] مردم، نگاه مى دارد» .
آن عدّه از مسلمانان كه جلوتر حركت كرده بودند، به نزديك جحفه رسيده بودند ، كه پيامبر صلى الله عليه و آله دستور داد پيش افتادگان بر گردند ، و آنها را كه عقب مانده بودند ، در آن مكان (غدير خم)، متوقّف كرد تا على را به امامت بر مردم منصوب كند ، و آنچه را خداوند متعال در باره علما نازل كرده بود، به آنان ابلاغ نمايد ، و [جبرئيل] به او خبر داد كه خداوند عز و جل وى را از گزند مردم، حفظ مى كند .


دانشنامه قرآن و حديث 16
452

۶۹.الإمام الباقر عليه السلام :حَجَّ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله مِنَ المَدينَةِ ، وقَد بَلَّغَ جمَيعَ الشَّرائِعِ قَومَهُ ، غَيرَ الحَجِّ وَالوِلايَةِ ، فَأَتاهُ جَبرَئيلُ عليه السلام ، فَقالَ لَهُ : يا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّهَ جَلَّ اسمُهُ يُقرِئُكَ السَّلامَ ويَقولُ لَكَ : إنّي لَم أقبِض نَبِيّا مِن أنبِيائي ولا رَسولاً مِن رُسُلي إلّا بَعدَ إكمالِ ديني وتَأكيدِ حُجَّتي ، وقَد بَقِيَ عَلَيكَ مِن ذاكَ فرَيضَتانِ مِمّا تَحتاجُ أن تُبَلِّغَهُما قَومَكَ : فَريضَةُ الحَجِّ ، وفَريضَةُ الوِلايَةِ وَالخِلافَةِ مِن بَعدِكَ ؛ فَإِنّي لَم اُخلِ أرضي مِن حُجَّةٍ ، ولَن اُخلِيَها أبَدا ، فَإِنَّ اللّهَ ـ جَلَّ ثَناؤُهُ ـ يَأمُرُكَ أن تُبَلِّغَ قَومَكَ الحَجَّ ، وتَحُجَّ . . . .
فَلَمّا وَقَفَ بِالمَوقِفِ أتاهُ جَبرَئيلُ عليه السلام عَنِ اللّهِ عز و جل ، فَقالَ : يا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّهَ عز و جل يُقرِئُكَ السَّلامَ ويَقولُ لَكَ : إنَّهُ قَد دَنا أجَلُكَ ومُدَّتُكَ ، وأنَا مُستَقدِمُكَ عَلى ما لابُدَّ مِنهُ ولا عَنهُ مَحيصٌ ، فَاعهَد عَهدَكَ ، وقَدِّمَ وَصِيَّتَكَ ، وَاعمِد إلى ما عِندَكَ مِنَ العِلمِ وميراثِ عُلومِ الأَنبِياءِ مِن قَبلِكَ ، وَالسِّلاحِ وَالتّابوتِ ، وجَميعِ ما عِندَكَ مِن آياتِ الأَنبِياءِ ، فَسَلِّمهُ إلى وَصِيِّكَ وخَليفَتِكَ مِن بَعدِكَ ؛ حُجَّتِي البالِغةِ عَلى خَلقي عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ ، فَأَقِمهُ لِلنّاسِ عَلَما ، وجَدِّد عَهدَهُ وميثاقَهُ وبَيعَتَهُ .
وذَكِّرهُم ما أخَذتَ عَلَيهِم مِن بَيعَتي وميثاقِي الَّذي واثَقتَهُم بِهِ ، وعَهدِي الَّذي عَهِدتَ إلَيهِم ؛ مِن وِلايَةِ وَلِيّي ومَولاهُم ومَولى كُلِّ مَؤمِنٍ ومَؤمِنَةٍ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ ؛ فَإِنّي لَم أقبِض نَبِيّا مِنَ الأَنبِياءِ إلّا مِن بَعدِ إكمالِ ديني وحُجَّتي ، وإتمامِ نِعمَتي بِوِلايَةِ أولِيائي ومُعاداةِ أعدائي ، وذلِكَ كَمالُ تَوحيدي وديني .
وإتمامُ نِعمَتي عَلى خَلقي بِاتِّباعِ وَلِيّي وطاعَتِهِ ؛ وذلِكَ أنّي لا أترُكُ أرضي بِغَيرِ وَلِيٍّ ولا قَيِّمٍ ؛ لِيَكونَ حُجَّةً لي عَلى خَلقي ، فَـ «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَرَضِيتُ لَكُمُ الْاءِسْلَامَ دِينًا» بِوِلايَةِ وَلِيّي ومَولى كُلِّ مُؤمِنٍ ومُؤمِنَةٍ ؛ عَلِيٍّ عَبدي ، ووَصِيِّ نَبِيّي ، وَالخَليفَةِ مِن بَعدِهِ ، وحُجَّتِي البالِغَةِ عَلى خَلقي ، مَقرونَةٌ طاعَتُهُ بِطاعَةِ مُحَمَّدٍ نَبِيّي ، ومَقرونَةٌ طاعَتُهُ مَعَ طاعَةِ مُحَمَّدٍ بِطاعَتي ، مَن أطاعَهُ فَقَد أطاعَني ، ومَن عَصاهُ فَقَد عَصاني ، جَعَلتُهُ عَلَما بَيني وبَينَ خَلقي . . . .
فَلَمّا بَلَغَ غَديرَ خُمِّ ـ قَبلَ الجُحفَةٍ بِثَلاثَةِ أميالٍ ـ أتاهُ جَبرَئيلُ عليه السلام ـ عَلى خَمسِ ساعاتٍ مَضَت مِنَ النَّهارِ ـ بِالزَّجرِ وَالاِنتِهارِ ، وَالعِصمَةِ مِنَ النّاسِ ! فَقالَ : يا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّهَ عز و جل يُقرِئُكَ السَّلامَ ، ويَقولُ لَكَ : «يَاأَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ» في عَلِيٍّ ، «وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» . وكانَ أوائِلُهُم قَريبا مِنَ الجُحفَةِ ، فَأَمَرَهُ بِأَن يَرُدَّ مَن تَقَدَّمَ مِنهُم ، ويَحبِسَ منَ تَأَخَّرَ عَنهُم في ذلِكَ المَكانِ ؛ لِيُقيمَ عَلِيّا لِلنّاسِ عَلَما ، ويُبَلِّغَهُم ما أنزَلَ اللّهُ تَعالى في عَلِيٍّ عليه السلام ، وأخبَرَهُ بِأَنَّ اللّهَ عز و جلقَد عَصَمَهُ مِن النّاسِ . ۱

1.الاحتجاج : ج۱ ص۱۳۳ ح۳۲ ، اليقين : ص۳۴۳ ح۱۲۷ كلاهما عن علقمة بن محمّد الحضرمي ، روضة الواعظين : ص۱۰۰ ، بحار الأنوار : ج۳۷ ص۲۰۱ ح۸۶ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 16
    سایر پدیدآورندگان :
    همکاران : طباطبايي نژاد،سيد محمود؛موسوي،سيد رسول؛افقي،رسول؛کريميان،محمود؛غيوري،سيد مجتبي
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 83274
صفحه از 579
پرینت  ارسال به