117
دانشنامه قرآن و حديث 15

3 / 20

امر به معروف و نهى از منكر

قرآن

«و بايد از ميان شما ، گروهى [مردم را] به نيكى دعوت كنند و به كار شايسته وا دارند و از زشتى باز دارند و آنان ، همان رستگاران اند» .

«چرا ربّانيان و دانشمندان ، آنان را از گفتار گناه[آلود ] و حرام خوارگى شان باز نمى دارند ؟ راستى چه بد است آنچه انجام مى دادند!» .

ر . ك : آل عمران : آيه 110 ، لقمان : آيه 17 ، توبه : آيه 71 ، هود : آيه 116 ، مائده : آيه 79 .

حديث

۱۴۸.امام حسين عليه السلامـ در باره امر به معروف و نهى از منكر ـ :اى مردم ! از پندى كه خداوند با بدستايى نسبت به دانشمندان يهود به دوستانش داده است ، عبرت بگيريد ، آن جا كه مى فرمايد : «چرا ربّانيان و دانشمندان ، آنان را از گفتار گناه آلودشان ، باز نمى دارند ؟» و نيز مى فرمايد : «از ميان بنى اسرائيل ، آنان كه كفر ورزيدند ، مورد لعنت قرار گرفتند» تا آن جا كه مى فرمايد : «چه بد بود آنچه مى كردند !» .
خداوند ، از اين جهت ، آنان را نكوهش نمود كه مى ديدند ستمكاران ، در حضور آنان مرتكب كارهاى منكر و فساد مى شوند ؛ ولى به خاطر چشمداشت و دستيابى به عطاى آنان ، يا از ترس آنچه مايه خوف آنها بود ، آنان را از اين كار ، باز نمى داشتند ، در حالى كه خداوند مى فرمايد : «از مردم نترسيد و از من بترسيد» و مى فرمايد : «و مردان و زنان باايمان ، دوستان يكديگرند ، كه به كارهاى پسنديده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند ، باز مى دارند» .
بدين سبب ، خداوند ، از امر به معروف و نهى از منكر ، به عنوان نخستين واجب ، ياد كرده است ؛ زيرا مى دانست كه با انجام دادن و برپا داشتن آن ، تمام واجباتِ آسان و دشوار ، پا بر جا مى ماند ؛ زيرا امر به معروف و نهى از منكر ، در كنار بازپرداخت مظالم ، و مخالفت با ستمكار ، و تقسيم فَى ء و غنايم و گرفتن صدقات از موارد آن و مصرف آنها در جاى مناسب ، دعوت به اسلام است .
امّا شما ـ اى جمعى كه به دانش ، مشهوريد و به نيكى از شما ياد مى شود و به خيرخواهى شناخته شده هستيد و به نام «اللّه » ، در دل مردم ، هيبت داريد و انسانِ با شرافت ، از شما حساب مى بَرد و ضعيف ، شما را گرامى مى دارد و كسى كه بر او برترى نداريد و منّتدار لطف شما نيست ، شما را ترجيح مى دهد و اگر درخواست ها از طالبان آن دريغ شود ، شما را به وساطت مى طلبند و در راهِ با هيبتِ پادشاهان و كرامت بزرگان ، گام مى نهيد ! آيا چنان نيست كه همه اينها را بدين خاطر داريد كه اميد مى رود حقّ الهى را ادا كرده ايد ؟ گرچه در اداى بسيارى از حقّ الهى كوتاهى مى كنيد . بدين ترتيب ، حقّ پيشوايان را سَبُك شمرده ايد ، و حقّ ضعيفان را ضايع كرده ايد ، و [نيز] حقّتان را كه گمان داريد ، طلب كرده ايد . نه مالى بذل كرده ايد و نه جان را به خاطر كسى كه آن را آفريده ، به خطر افكنده ايد ، و نه به خاطر رضايت خداوند ، با خويشاوندى ، درگير شده ايد . با اين وجود ، شما از خداوند ، خواهان بهشت و همسايگى پيامبران و ايمنى از عذاب او هستيد .
من بر شما ـ اى تمنّا كنندگان از خداوند ـ ، بيمناكم كه عذاب او شما را در رسد ؛ زيرا شما از كرامت الهى به مرتبه اى رسيده ايد كه به خاطر آن ، برترى يافته ايد ، در حالى كه آن را كه به [بندگى] خداوند شناخته شده است ، گرامى نمى داريد ، به رغم آن كه شما به خاطر خداوند ، در ميان بندگانش گرامى داشته مى شويد . مى بينيد كه پيمان هاى خدا شكسته مى شود ؛ امّا بر نمى آشوبيد ، در حالى براى آبروى پدرانتان بر مى آشوبيد كه آبروى پيامبر خدا مورد اهانت قرار مى گيرد . نابينايان ، لال ها و زمينگيرها در شهرها رها شده اند و شما به آنان رحم نمى كنيد ، به اقتضاى جايگاهتان عمل نمى كنيد ، و به آن كه جايگاهش را پاس داشت ، يارى نمى رسانيد ، و با چرب زبانى و سازشكارى ، نزد ستمكاران، پناه مى جوييد .
اينها همه امورى بودند كه خداوند به شما به نهى و پرهيز از آنها فرمان داده است ؛ امّا شما از آن غافليد . اگر مى فهميديد ، مصيبت شما از همه مردم ، بيشتر است ؛ چرا كه خود را در جايگاه علما جا زده ايد ؛ زيرا جريان امور و احكام ، به دست عالمان خداشناس و امينان حلال و حرام خداست و اين جايگاه ، از شما سلب شده است ، و اين جايگاه ، تنها به خاطر جدايى شما از مسير حق و اختلافتان در سنّت ، با وجود نشان هاى آشكار ، از شما سلب شده است .
و اگر بر آزارها ، بردبارى پيشه مى كرديد و رنج ها را براى خدا تحمّل مى كرديد ، ورود و خروج و بازگشت امور الهى ، به دست شما انجام مى گرفت ؛ امّا شما جايگاهتان را در اختيار ستمگران قرار داديد و امور الهى را به دست آنان تسليم كرديد ، با آن كه آنان به شبهات ، عمل مى كنند و در شهوات ، ره مى سپُرَند .گريز شما از مرگ و فريفته شدن شما به زندگى اى كه از شما جدا شدنى است ، آنان را بر امور الهى مسلّط كرده است .
شما ناتوانان را به دست آنان سپرديد . گروهى از آنان ، رانده و مورد خشم واقع شده اند و گروهى مستضعف ، در اداره زندگى مانده اند . آنان با رأى خود ، حكومت را مى گردانند و با هوس هايشان ، همگام با اشرار و از روى گستاخى بر خداوند جبّار ، لباس خوارى به تن مردمان كرده اند . در هر شهرى سخنورى از آنان بر منبر دين ، بانگ مى زند .
زمين برايشان خالى است ، دست چپاولشان در آن گسترده است ، و مردم ، مايَملك آنان اند ، كه دست هيچ لمس كننده اى را از خود دور نمى كنند . از آنها ، برخى گردنكشِ كينه توزند و برخى داراى قدرت اند و بر ناتوانان ، سختگير . فرمانشان اطاعت مى شود ؛ امّا آغازگر و فرجامْ ده را نمى شناسند .
شگفتا ! و چرا در شگفت نباشم كه زمين ، از ستمكارِ بيدادگر و خَراگير بى انصاف و كارگزار مؤمنان كه بر ايشان مهربان نيست ، لبريز است ؟! و البته خدا در آنچه با ما به ستيز برخاسته ، داور است ، و اوست كه در مرافعه ميان ما ، با قضاوت خود ، داورى خواهد كرد .
خدايا ! تو مى دانى كه آنچه از ما سر زد ، براى رغبت به سلطنت يا درخواست زيادتى متاع دنيا نبود ؛ بلكه مى خواستيم نشانه هاى دينت را نشان دهيم ، و اصلاح را در شهرهايت آشكار سازيم ، و بندگان ستم ديده ات ايمنى يابند ، و به واجبات و سنّت ها و احكامت عمل شود .
پس اگر ما را يارى نمى كنيد و با انصاف با ما رفتار نمى كنيد ، ستمكاران بر شما قوّت خواهند گرفت و براى خاموش كردن فروغ پيامبرتان خواهند كوشيد ، و البته خدا براى ما بسنده است و بر او توكّل مى كنيم و به سوى او انابه مى آوريم ، و بازگشت ، به سوى اوست .


دانشنامه قرآن و حديث 15
116

3 / 20

الأَمرُ بِالمَعروفِ وَالنَّهيُ عَنِ المُنكَرِ

الكتاب

«وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» . ۱

«لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الْاءِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ» . ۲

راجع : آل عمران : 110 ، لقمان : 17 ، التوبة : 71 ، هود : 116 ، المائدة : 79 .

الحديث

۱۴۸.الإمام الحسين عليه السلامـ فِي الأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهيِ عَنِ المُنكَرِ ـ :اِعتَبِروا أيُّهَا النّاسُ بِما وَعَظَ اللّهُ بِهِ أولِياءَهُ مِن سوءِ ثَنائِهِ عَلَى الأَحبارِ إذ يَقولُ : «لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَن قَوْلِهِمُ الْاءِثْمَ» ، وقالَ : «لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن بَنِى إِسْرَاءِيلَ ـ إلى قَولِهِ ـ لَبِئْسَ مَا كَانُواْ يَفْعَلُونَ»۳ . وإنَّما عابَ اللّهُ ذلِكَ عَلَيهِم لِأَنَّهُم كانوا يَرَونَ مِنَ الظَّلَمَةِ الَّذينَ بَينَ أظهُرِهِمُ المُنكَرَ وَالفَسادَ فَلا يَنهَونَهُم عَن ذلِكَ ؛ رَغبَةً في ما كانوا يَنالونَ مِنهُم ، ورَهبَةً مِمّا يَحذَرونَ ، وَاللّهُ يَقولُ : «فَلَا تَخْشَوُاْ النَّاسَ وَاخْشَوْنِ»۴ ، وقالَ : «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ» . ۵
فَبَدَأَ اللّهُ بِالأَمرِ بِالمَعروفِ وَالنَّهيِ عَنِ المُنكَرِ فَريضَةً مِنهُ ؛ لِعِلمِهِ بِأَنَّها إذا اُدِّيَت واُقيمَتِ استَقامَتِ الفَرائِضُ كُلُّها هَيِّنُها وصَعبُها ؛ وذلِكَ أنَّ الأَمرَ بِالمَعروفِ وَالنَّهيَ عَنِ المُنكَرِ دُعاءٌ إلَى الإِسلامِ مَعَ رَدِّ المَظالِمِ ، ومُخالَفَةِ الظّالِمِ ، وقِسمَةِ الفَيءِ ، والغَنائِمِ ، وأَخذِ الصَّدَقاتِ مِن مَواضِعِها ، ووَضعِها في حَقِّها .
ثُمَّ أنتُم ، أيَّتُهَا العِصابَةُ ، عِصابَةٌ بِالعِلمِ مَشهورَةٌ ، وبِالخَيرِ مَذكورَةٌ ، وبِالنَّصيحَةِ مَعروفَةٌ ، وبِاللّهِ في أنفُسِ النّاسِ مُهابَةٌ ، يَهابُكُمُ الشَّريفُ ، ويُكرِمُكُمُ الضَّعيفُ ، ويُؤثِرُكُم مَن لا فَضلَ لَكُم عَلَيهِ ولا يَدَ لَكُم عِندَهُ ، تَشفَعونَ فِي الحَوائِجِ إذَا امتَنَعَت مِن طُلّابِها ، وتَمشونَ فِي الطَّريقِ بِهَيبَةِ المُلوكِ وكَرامَةِ الأَكابِرِ . ألَيسَ كُلُّ ذلِكَ إنَّما نِلتُموهُ بِما يُرجى عِندَكُم مِنَ القِيامِ بِحَقِّ اللّهِ وإن كُنتُم عَن أكثَرِ حَقِّهِ تُقَصِّرونَ ؟ ! فَاستَخفَفتُم بِحَقِّ الأَئِمَّةِ ، فَأَمّا حَقُّ الضُّعَفاءِ فَضَيَّعتُم ، وأَمّا حَقُّكُم بِزَعمِكُم فَطَلَبتُم . فَلا مالاً بَذَلتُموهُ ، ولا نَفساً خاطَرتُم بِها لِلَّذي خَلَقَها ، ولا عَشيرَةً عادَيتُموها في ذاتِ اللّهِ ، أنتُم تَتَمَنَّونَ عَلَى اللّهِ جَنَّتَهُ ومُجاوَرَةَ رُسُلِهِ وأَماناً مِن عَذابِهِ !
لَقَد خَشيتُ عَلَيكُم ، أيُّهَا المُتَمَنّونَ عَلَى اللّهِ ، أن تَحِلَّ بِكُم نَقِمَةٌ مِن نَقِماتِهِ ؛ لِأَنَّكُم بَلَغتُم مِن كَرامَةِ اللّهِ مَنزِلَةً فُضِّلتُم بِها ، ومَن يُعرَفُ بِاللّهِ لا تُكرِمونَ ، وأَنتُم بِاللّهِ في عِبادِهِ تُكرَمونَ ! وقَد تَرَونَ عُهودَ اللّهِ مَنقوضَةً فَلا تَفزَعونَ ، وأَنتُم لِبَعضِ ذِمَمِ آبائِكُم تَفزَعونَ ، وذِمَّةُ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله مَحقورَةٌ !وَالعُميُ وَالبُكمُ وَالزَّمنى فِي المَدائِنِ مُهمَلَةٌ لا تَرحَمونَ ، ولا في مَنزِلَتِكُم تَعمَلونَ ، ولا مَن عَمِلَ فيها تُعينونَ ، وبِالإِدهانِ وَالمُصانَعَةِ عِندَ الظَّلَمَةِ تَأمَنونَ !
كُلُّ ذلِكَ مِمّا أمَرَكُمُ اللّهُ بِهِ مِنَ النَّهيِ وَالتَّناهي ، وأَنتُم عَنهُ غافِلونَ !
وأَنتُم أعظَمُ النّاسِ مُصيبَةً ؛ لِما غُلِبتُم عَلَيهِ مِن مَنازِلِ العُلَماءِ ، لَو كُنتُم تَشعُرونَ ! ذلِكَ بِأَنَّ مَجارِيَ الاُمورِ وَالأَحكامِ عَلى أيدِي العُلَماءِ بِاللّهِ الاُمَناءِ عَلى حَلالِهِ وحَرامِهِ ، فَأَنتُمُ المَسلوبونَ تِلكَ المَنزِلَةَ ، وما سُلِبتُم ذلِكَ إلّا بِتَفَرُّقِكُم عَنِ الحَقِّ ، وَاختِلافِكُم فِي السُّنَّةِ بَعدَ البَيِّنَةِ الواضِحَةِ !
ولَو صَبَرتُم عَلَى الأَذى وتَحَمَّلتُمُ المَؤونَةَ في ذاتِ اللّهِ ، كانَت اُمورُ اللّهِ عَلَيكُم تَرِدُ ، وعَنكُم تَصدُرُ ، وإلَيكُم تَرجِعُ ؛ ولكِنَّكُم مَكَّنتُمُ الظَّلَمَةَ مِن مَنزِلَتِكُم ، وَاستَسلَمتُم اُمورَ اللّهِ في أيديهِم ! يَعمَلونَ بِالشُّبُهاتِ ، ويَسيرونَ فِي الشَّهَواتِ ، سَلَّطَهُم عَلى ذلِكَ فِرارُكُم مِنَ المَوتِ ، وإعجابُكُم بِالحَياةِ الَّتي هِيَ مُفارِقَتُكُم ، فَأَسلَمتُمُ الضُّعَفاءَ في أيديهِم ؛ فَمِن بَينِ مُستَعبَدٍ مَقهورٍ ، وبَينِ مُستَضعَفٍ عَلى مَعيشَتِهِ مَغلوبٍ ، يَتَقَلَّبونَ فِي المُلكِ بِآرائِهِم ، ويَستَشعِرونَ الخِزيَ بِأَهوائِهِمُ ؛ اقتِداءً بِالأَشرارِ وجُرأَةً عَلَى الجَبّارِ ، في كُلِّ بَلَدٍ مِنهُم عَلى مِنبَرِهِ خَطيبٌ يَصقَعُ .
فَالأَرضُ لَهُم شاغِرَةٌ ، وأَيديهِم فيها مَبسوطَةٌ ، وَالنّاسُ لَهُم خَوَلٌ ۶ ، لا يَدفَعونَ يَدَ لامِسٍ ، فَمِن بَينِ جَبّارٍ عَنيدٍ ، وذي سَطوَةٍ عَلَى الضَّعَفَةِ شَديدٍ ، مُطاعٍ لا يَعرِفُ المُبدِئَ المُعيدَ ، فَيا عَجَبا ! وما لي لا أعجَبُ وَالأَرضُ مِن غاشٍّ غَشومٍ ، ومُتَصَدِّقٍ ظَلومٍ ، وعامِلٍ عَلَى المُؤمِنينَ بِهِم غَيرِ رَحيمٍ ! فَاللّهُ الحاكِمُ في ما فيهِ تَنازَعنا ، وَالقاضي بِحُكمِهِ في ما شَجَرَ بَينَنا !
اللّهُمَّ إنَّكَ تَعلَمُ أنَّهُ لَم يَكُن ما كانَ مِنّا تَنافُساً في سُلطانٍ ، ولَا التِماساً مِن فُضولِ الحُطامِ ، ولكِن لِنُرِيَ المَعالِمَ مِن دينِكَ ، ونُظهِرَ الإِصلاحَ في بِلادِكَ ، ويَأمَنَ المَظلومونَ مِن عِبادِكَ ، ويُعمَلَ بِفَرائِضِكَ وسُنَنِكَ وأَحكامِكَ ، فَإِن لَم تَنصُرونا وتُنصِفونا قَوِيَ الظَّلَمَةُ عَلَيكُم ، وعَمِلوا في إطفاءِ نورِ نَبِيِّكُم . وحَسبُنَا اللّهُ ، وعَلَيهِ تَوَكَّلنا ، وإلَيهِ أنَبنا ، وإلَيهِ المَصيرُ . ۷

1.آل عمران : ۱۰۴ .

2.المائدة : ۶۳ .

3.المائدة : ۷۸ و ۷۹ .

4.المائدة : ۴۴ .

5.التوبة : ۷۱ .

6.الخَوَل : حَشَم الرجُل وأتباعه ، واحدهم خائِل (النهاية : ۲ ص ۸۸ «خول») .

7.تحف العقول : ص ۲۳۷ ـ ۲۳۹ ، بحار الأنوار : ج ۱۰۰ ص ۷۹ ح ۳۷ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 15
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني،سيد حميد؛طباطبايي نژاد،سيد محمود؛موسوي،سيد رسول؛نصيري،علي؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 166224
صفحه از 618
پرینت  ارسال به