۵۰۲.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :چه شده است كه مى بينم دنيادوستى بر بسيارى از مردم ، چيره آمده است ، تا جايى كه گويى مرگ در اين دنيا ، براى غير آنان نوشته شده است!؟ ... آيا ماندگانشان از رفتگانشان اندرز نمى گيرند؟! اينان نمى دانند و هر اندرزگوى كتاب خدا را از ياد برده اند و خود را از شرّ هر فرجام بدى ، در امان مى دانند!
۵۰۳.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى مردم! گويى حق در آن [دنيا] ، بر غير ما واجب گشته است ، و انگار مرگ در اين دنيا ، براى غير ما نوشته شده ، و گويى مردگانى كه تشييع مى كنيم ، مسافرانى هستند كه به زودى به سوى ما باز مى گردند! آنها را در گورهايشان جاى مى دهيم و ميراث آنان را چنان مى خوريم كه گويى پس از آنها جاودانه ايم . هر اندرزى را از ياد برده ايم و خود را از هر بلاى سخت و بنيادكنى ، ايمن مى پنداريم !
خوشا آن كه عيبش او را از پرداختن به عيب هاى مردم باز دارد ، و از مالى كه از راه حلال و غير معصيت به دست آورده است ، خرج كند و با مردمان فهميده و خردمند بياميزد ، و از اهل گناه و ذلّت ، دورى گزيند!
خوشا آن كه در پيش خودش خوار ، و خُلق و خويَش نيكو باشد ، و زيادىِ مالش را انفاق كند ، و زيادىِ گفتارش را نگه دارد ، و در قلمرو سنّت ، گام بر دارد و آن را به بدعت نكشاند!