505
دانشنامه قرآن و حديث 15

حديث

۳۰.امام رضا عليه السلامـ در ردّ نسبت دادن گناه به داوود عليه السلام ـ :داوود پنداشت كه خداوندت مخلوقى داناتر از او نيافريده است . از اين رو، خداوندت دو فرشته به سوى او فرستاد و آن دو از ديوار خانه يا محراب او بالا رفتند و گفتند : «ما دو مدّعى هستيم كه يكى از ما بر ديگرى تجاوز كرده است . پس ، ميان ما به حق داورى كن و از حق دور مشو و ما را به راه راست، راهبر باش . اين، برادر من است . او را نود و نُه ميش است و مرا يك ميش و مى گويد : آن را به من وا گذار ، و در سخنورى، بر من غالب آمده است» .
داوود عليه السلام در قضاوت عليه كسى كه بر ضد او ادعا شده بود (مدّعى عليه)، شتاب كرد و گفت : «قطعا او در مطالبه ميش تو [اضافه] بر ميش هاى خويش، بر تو ستم كرده است» و از ادّعا كننده ، دليل و گواه بر ادّعايش نخواست ، و به مدّعى عليه نيز رو نكرد و نگفت : تو چه مى گويى ؟ اين خطاى او در شيوه قضاوتش بود ، نه آنچه شما فكر كرده ايد .
آيا نمى شنوى سخن خداىت را كه مى فرمايد : «اى داوود ! ما تو را در زمين، جانشين قرار داديم . پس ميان مردم به حق ، داورى كن و از هوس، پيروى مكن كه تو را از راه خدا به در مى كند» ؟ !

1 / 15

آزمايش سليمان عليه السلام

قرآن

«وما سليمان را آزموديم و بر تخت او جسدى بيفكنديم ، سپس به توبه باز آمد» .

«و آنچه را كه شيطان ها در سلطنت سليمان خوانده [و درس گرفته] بودند ، پيروى كردند ، و سليمان كفر نورزيد؛ ليكن آن شيطان ها به كفر گراييدند كه به مردم سحر مى آموختند ، و [نيز از] آنچه بر آن دو فرشته ، هاروت و ماروت ، در بابل فرو فرستاده شده بود [، پيروى كردند] ، با اين كه آن دو [فرشته ]هيچ كس را تعليم [سحر] نمى كردند، مگر آن كه [قبلاً به او] مى گفتند : «ما [وسيله ]آزمايشى [براى شما] هستيم . پس ، زنهار كافر نشوى !»؛ ولى آنها از آن دو [فرشته] چيزهايى مى آموختند كه به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدايى بيفكنند . هر چند بدون فرمان خدا نمى توانستند به وسيله آن به كسى زيان برسانند . و [خلاصه] چيزى مى آموختند كه برايشان زيان داشت و سودى بديشان نمى رساند ! و قطعا [يهوديان] در يافته بودند كه هر كس خريدار اين [متاع ]باشد، در آخرت، بهره اى ندارد . وه كه چه بد بود آنچه به جان خريدند ، اگر مى دانستند!» .


دانشنامه قرآن و حديث 15
504

الحديث

۳۰.الإمام الرضا عليه السلامـ في رَدِّ نِسبَةِ الإِثمِ إلى داوودَ عليه السلام ـ :إنَّ داوودَ إنَّما ظَنَّ أن ما خَلَقَ اللّهُ عز و جل خَلقاً هُوَ أعلَمُ مِنهُ ، فَبَعَثَ اللّهُ عز و جل إلَيهِ المَلَكَينِ فَتَسَوَّرَا المِحرابَ فَقالا : «خَصمانِ بَغى بَعضُنا عَلى بَعضٍ فاحكُم بَينَنا بِالحَقِّ وَ لا تُشطِط وَ اهدِنا إِلى سَواءِ الصِّراطِ * إِنَّ هذا أخِي لَهُ تِسعٌ وَ تِسعونَ نَعجَةً وَ لِيَ نَعجَةٌ واحِدَةٌ فَقالَ أكفِلنِيها وَ عَزَّنِي فِي الخِطابِ» ، فَعَجَّلَ داوودُ عليه السلام عَلَى المُدَّعى عَلَيهِ فَقالَ : «لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ» ، ولم يَسأَلِ المُدَّعِيَ البَيِّنَةَ عَلى ذلِكَ ، ولَم يُقبِل عَلَى المُدَّعى عَلَيهِ فَيَقولَ لَهُ : ما تَقولُ ؟ فَكانَ هذا خَطِيئَةَ حُكمِهِ ، لا ما ذَهَبتُم إلَيهِ .
ألا تَسمَعُ قَولَ اللّهَ عز و جل يَقولُ : «يَادَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِى الْأَرْضِ فَاحْكُم بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ» إلى آخِرِ الآيَةِ ؟ ۱

1 / 15

اِبتِلاءُ سُلَيمانَ عليه السلام

الكتاب

«وَ لَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ» . ۲

«وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَ مَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَ لَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ مَآ أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَ مَارُوتَ وَ مَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ مَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ يَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَ لَا يَنفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِى الْأَخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ» . ۳

1.الأمالي للصدوق : ص ۱۵۲ ح ۱۴۸ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۱۹۴ ح ۱ كلاهما عن أبي الصلت الهروي ، بحار الأنوار : ج ۱۱ ص ۷۳ ح ۱ وراجع : مجمع البحرين : ج ۲ ص ۱۲۲۸ .

2.ص : ۳۴ .

3.البقرة : ۱۰۲ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 15
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني،سيد حميد؛طباطبايي نژاد،سيد محمود؛موسوي،سيد رسول؛نصيري،علي؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 166202
صفحه از 618
پرینت  ارسال به