537
دانشنامه قرآن و حديث 15

۳۸.تفسير الطبرىـ به نقل از ابن عبّاس ـ :خداوند، روز جمعه را كه براى شما عيد [و تعطيلى] قرار داده است، براى بنى اسرائيل نيز روز عيد [و تعطيلى] قرار داد ؛ امّا آنها بر خلاف فرمان خدا ، شنبه را تعطيلى خود قرار دادند و آن را بزرگ داشتند و فرمان خدا را وا نهادند ، و چون حاضر شدند از روز شنبه دست بردارند، خداوند، آن روز را وسيله آزمايششان قرار داد و آنچه را در روزهاى ديگر برايشان روا شمرده بود، در آن حرام كرد .
آنان در آبادى اى ميان اَيله و طور ، به نام «مدين» ، زندگى مى كردند . خداوند، صيد و خوردن ماهى در روز شنبه را بر آنان حرام نمود . چون روز شنبه مى شد، ماهى ها به ساحل دريايشان هجوم مى آوردند و شنبه كه مى گذشت ، مى رفتند و حتّى يك ماهى ، كوچك يا بزرگ ، ديده نمى شد ، و باز شنبه كه مى رسيد، هجوم مى آوردند و شنبه كه سپرى مى شد ، مى رفتند .
اين وضع ادامه داشت تا آن كه مدّتى دراز گذشت و مردم به شدّت، ماهى هوس كردند . مردى از آنان در روز شنبه مخفيانه ماهى اى گرفت و آن را با نخى بست و سپس در آب رهايش كرد و ميخى در ساحل كوبيد و سر آن نخ را به ميخ، محكم بست و رفت و فردايش آمد و آن ماهى را گرفت ؛ يعنى اين كه من آن را شنبه نگرفته ام و سپس آن را برد و خورد . او شنبه آينده نيز همين كار را كرد .
مردم ، بوى ماهى شنيدند . اهل آبادى گفتند : به خدا كه بوى ماهى مى شنويم . سپس متوجّه كارى كه آن مرد كرده بود ، شدند و آنها نيز همان كارِ او را انجام دادند. زمانى دراز ، مخفيانه مى خوردند و خداوند در مجازات آنان شتاب نكرد، تا آن كه آشكارا به صيد ماهى و فروختن آن در بازارها پرداختند .
گروهى از ايشان ـ كه اهل پرهيزگارى بودند ـ ، گفتند : «واى بر شما ! از خدا بترسيد » و آنها را از كارى كه مى كردند ، باز مى داشتند . گروهى ديگر كه ماهى نمى خوردند و آن ماهيگيران را هم از كارشان باز نمى داشتند ، [به آن گروه اوّل ]گفتند : «چرا مردمى را نصيحت مى كنيد كه خدا ايشان را هلاك خواهد كرد يا با عذابى سخت عذابشان خواهد نمود ؟ گفتند : تا نزد پروردگارتان عذرى باشد» كه ما از كردار آن عدّه ناخشنوديم «و [نيز] شايد كه بپرهيزند» .


دانشنامه قرآن و حديث 15
536

۳۸.تفسير الطبري عن ابن عبّاس :إنَّ اللّهَ إنَّمَا افتَرَضَ عَلى بَني إسرائيلَ اليَومَ الَّذِي افتَرَضَ عَلَيكُم في عيدِكُم يَومَ الجُمُعَةِ ، فَخالَفوا إلَى السَّبتِ فَعَظَّموهُ وتَرَكوا ما اُمِروا بِهِ ، فَلَمّا أبَوا إلّا لُزومَ السَّبتِ ابتَلاهُمُ اللّهُ فيهِ ، فَحَرَّمَ عَلَيهِم ما أحَلَّ لَهُم في غَيرِهِ . وكانوا في قَريَةٍ بَينَ أيلَةَ وَالطّورِ يُقالُ لَها «مَديَنَ» ، فَحَرَّمَ اللّهُ عَلَيهِم فِي السَّبتِ الحيتانَ ؛ صَيدَها وأَكلَها ، وكانوا إذا كانَ يَومُ السَّبتِ أقبَلَت إلَيهم شُرَّعا إلى ساحِلِ بَحرِهِم ، حَتّى إذا ذَهَبَ السَّبتُ ذَهَبنَ ، فَلَم يَرَوا حوتا صَغيرا ولا كَبيرا . حَتّى إذا كانَ يَومُ السَّبتِ أتَينَ إلَيهِم شُرَّعا ، حَتّى إذا ذَهَبَ السَّبتُ ذَهَبنَ .
فَكانوا كَذلِكَ ، حَتّى إذا طالَ عَلَيهِمُ الأَمَدُ وقَرِموا ۱ إلَى الحيتانِ ، عَمَدَ رَجُلٌ مِنهُم فَأَخَذَ حوتا ـ سِرّا ـ يَومَ السَّبتِ فَخَزَمَهُ ۲ بِخَيطٍ ثُمَّ أرسَلَهُ فِي الماءِ ، وأَوتَدَ لَهُ وَتِدا فِي السّاحِلِ ، فَأَوثَقَهُ ثُمَّ تَرَكَهُ ، حَتّى إذا كانَ الغَدُ جاءَ فَأَخَذَهُ ؛ أي إنّي لَم آخُذهُ في يَومِ السَّبتِ ! ثُمَّ انطَلَقَ بِهِ فَأَكَلَهُ .
حَتّى إذا كانَ يَومُ السَّبتِ الآخَرُ عادَ لِمِثلِ ذلِكَ ، ووَجَدَ النّاسُ ريحَ الحيتانِ ، فَقالَ أهلُ القَريَةِ : وَاللّهِ لَقَد وَجَدنا ريحَ الحيتانِ ، ثُمَّ عَثَروا عَلى ما صَنَعَ ذلِكَ الرَّجُلُ . قالَ : فَفَعَلوا كَما فَعَلَ ، وأَكَلوا سِرّا زَمانا طَويلاً ، لَم يُعَجِّلِ اللّهُ عَلَيهِم بِعُقوبَةٍ حَتّى صادوها عَلانِيَةً وباعوها بِالأَسواقِ .
وقالَت طائِفَةٌ مِنهُم مِن أهلِ التَّقِيَّةِ : وَيَحكُمُ ، اتَّقُوا اللّهَ ! ونَهَوهُم عَمّا كانوا يَصنَعونَ . وقالَت طائِفَةٌ اُخرى لَم تَأكُلِ الحيتانَ ولَم تَنهَ القومَ عَمّا صَنَعوا : «لِمَ تَعِظُونَ قَوْمًا اللَّهُ مُهْلِكُهُمْ أَوْ مُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا قَالُواْ مَعْذِرَةً إِلَى رَبِّكُمْ» لِسَخَطِنا أعمالَهُم «وَلَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ» . ۳

1.القَرَمُ : هي شِدَّةُ شهوَة اللحم حتّى لا يصبر عنه (النهاية : ج ۴ ص ۴۹ «قرم») .

2.الخِزامَةُ : حَلَقَةٌ من شعرٍ تُجعل في أحد جانبي منخري البعير (لسان العرب : ج ۱۲ ص ۱۷۴ «خزم») .

3.تفسير الطبري : ج ۱ الجزء ۱ ص ۳۳۰ ، تفسير ابن كثير : ج ۱ ص ۱۵۱ وراجع : تفسير الآلوسي : ج ۹ ص ۹۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 15
    سایر پدیدآورندگان :
    حسيني،سيد حميد؛طباطبايي نژاد،سيد محمود؛موسوي،سيد رسول؛نصيري،علي؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 166273
صفحه از 618
پرینت  ارسال به