هزار حدیث در یکصد موضوع 02 - صفحه 51

51 ـ موعظه

1

امام على عليه‏السلام:

۰.لَقَدْ سَبَقَ اِلى جَنّاتِ عَدْنٍ اَقْوامٌ ما كانوا اَكْثَرَ النّاسِ لا صَوْما وَ لا صَلاةً وَ لا حَجّا وَ لاَ اعْتِمارا وَ لكِنَّهُمْ عَقَلوا عَنِ اللّه‏ِ مَواعِظَهُ؛۱

۰.گروه‏هايى به سوى بهشت برين (از ديگران) پيشى گرفتند كه بيش از ديگران اهل روزه، نماز، حج و عمره نبودند، بلكه آنان در موعظه‏هاى الهى تعقل كردند.

2

لقمان حكيم عليه‏السلام:

۰.عَلَيْكَ بِقَبُولِ الْمَوْعِظَةِ وَالْعَمَلِ بِها فَإِنَّها عِندَ الْمُؤْمِنِ أَحْلى مِنَ الْعَسَلِ الشَّهْدِ وعَلَى الْمُنافِقِ أَثْقَلُ مِنْ صُعُودِ الدَّرَجَةِ عَلَى الشَّيْخِ الْكَبيرِ؛۲

۰.موعظه را بپذير و به آن عمل كن، زيرا موعظه نزد مؤمن از عسل ناب شيرين‏تر است و براى منافق از بالا رفتن از پله بر پير مرد كهنسال دشوارتر است.

3

امام على عليه‏السلام:

۰.ـ وهو يَطوفُ في الأسواقِ يَعِظُ التُّجّارَ ـ: يا مَعشَرَ التُّجّارِ قَدِّمُوا الاستِخارَةَ، وتَبَرَّكُوا بِالسُّهُولَةِ، واقتَرِبُوا مِنَ المُبتاعِينَ، وتَزَيَّنُوا بِالحِلمِ، وتَناهَوا عنِ اليَمِينِ، وجانِبُوا الكَذِبَ، وتَخافُوا (تَجافُوا) عنِ الظُّلمِ، وأنصِفُوا المَظلومينَ، ولا تَقرَبُوا الرِّبا، وأوفُوا الكَيلَ والميزانَ، ولا تَبخَسُوا الناسَ أشياءَهُم، ولاتَعثَوا في الأرضِ مُفسِدِينَ؛۳

۰.امام على عليه‏السلام ـ كه در بازارها گشت مى‏زد و تجّار (كسبه) را اندرز مى‏داد ـ فرمود: اى جماعت تجّار! پيش از هر چيز از خدا طلب خير (بركت) كنيد، و بركت را در آسانگيرى [در معامله]بجوييد، و [با اخلاق خوش و برخورد درست]به مشتريان نزديك شويد، و خود را به زيور بردبارى بياراييد، و از سوگند خوردن دست برداريد، و از ظلم و حق‏كشى بترسيد (دورى كنيد)، و با مظلومان انصاف ورزيد، و به رباخوارى نزديك نشويد، و پيمانه و ترازو را كامل گردانيد و كالاى مردم را كم ندهيد، و در زمين (جامعه) دست به تباهى و فساد نزنيد.

4

پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله:

۰.ـ لِرجُلٍ طَلَبَ مِنهُ المَوعِظَةَ ـ: إذا كُنتَ في صَلاتِكَ فصَلِّ صَلاةَ مُودِّعٍ، وإيّاكَ ومايُعتَذَرُ مِنهُ، واجمَعِ اليَأسَ مِمّا في أيدي النّاسِ ؛۴

۰.ـ به مردى كه از آن حضرت پندى خواست ـ فرمود: هرگاه نماز مى‏خوانى چونان كسى بخوان كه آخرين نماز اوست و با دنيا و زندگى وداع مى‏كند، و از كارى كه موجب عذرخواهى تو از آن شود بپرهيز، و از آنچه در دست مردم است چشم طمع برگير.

5

امام على عليه‏السلام:

۰.ـ لِعُمرَ إذ قالَ لَهُ: عِظْني ـ: لا تَجعَلْ يَقينَكَ شَكّا، ولا عِلمَكَ جَهلاً، ولا ظَنَّكَ حَقّا، واعلَمْ أنّهُ لَيس لَكَ مِن الدُّنيا إلاّ ما أعطَيتَ فأمضَيتَ، وقَسَّمتَ فسَوَّيتَ، ولَبِستَ فأبلَيتَ ؛۵

۰.ـ آنگاه كه عمَر از ايشان خواست تا اندرزش دهد ـ فرمود: يقين خود را به شك و دانشت را به جهل تبديل مگردان و گمانت را حقّ مدان و بدان كه از دنيا تنها آن چيزى بهره توست كه عطا كنى و بگذرى، و تقسيم كنى و برابرى روا دارى، و بپوشى و فرسوده‏اش سازى.

6

امام على عليه‏السلام:

۰.ـ وقَد قِيلَ لَهُ: عِظْنا وأوجِزْ ـ: الدُّنيا حَلالُها حِسابٌ، وحَرامُها عِقابٌ، وأنّى لَكُم بِالرَّوحِ ولَمّا تَأسَّوا بسُنَّةِ نَبيِّكُم ؟! تَطلُبونَ ما يُطغيكُم، ولا تَرضَونَ ما يَكْفيكُم !۶

۰.ـ وقتى كه شخصى به ايشان عرض كرد: ما را پندى كوتاه ده ـ فرمود: دنيا حلالش حساب دارد و حرامش كيفر. كجا آسايش و راحتى براى شما باشد، در حالى كه هنوز به روش پيامبرتان تأسّى نكرده‏ايد؟! چيزى مى‏جوييد كه شما را به سركشى وا مى‏دارد و به آنچه شما را بسنده مى‏كند راضى نيستيد!

7

امام على عليه‏السلام:

۰.إذا أحَبَّ اللّه‏ُ عَبدا وعَظَهُ بِالعِبَرِ ؛۷

۰.هرگاه خداوند بنده‏اى را دوست بدارد، او را با عبرت‏ها پند دهد.

8

امام كاظم عليه‏السلام:

۰.خُذْ مَوعِظَتَكَ مِن الدَّهرِ وأهلِهِ ؛ فإنّ الدَّهرَ طَويلَةٌ قَصيرَةٌ، فاعمَلْ كأنَّكَ تَرى ثَوابَ عَمَلِكَ لِتَكُن أطمَعَ في ذلكَ ؛۸

۰.پند و اندرز خود را از روزگار و مردم آن بگير؛ زيرا كه روزگار هم دراز است و هم كوتاه. پس، چنان عمل كن كه گويى پاداش عملت را مى‏بينى تا به اين پاداش اميدوارتر باشى.

9

امام على عليه‏السلام:

۰.أبلَغُ العِظاتِ النَّظَرُ إلى مَصارِعِ الأمواتِ والاعتِبارُ بمَصائرِ الآباءِ والاُمَّهاتِ ؛۹

۰.رساترين پندها نگريستن به آرامگاه مردگان و درس گرفتن از سرنوشت پدران و مادران است.

10

امام على عليه‏السلام:

۰.أبلَغُ ناصِحٍ لَكَ الدُّنيا لَوِ انتَصَحتَ بِماتُريكَ مِن تَغايُرِ الحالاتِ، وتُؤذِنُكَ بهِ مِن البَينِ والشَّتاتِ ؛۱۰

۰.گوياترين پندگو براى تو دنياست، اگر از دگرگونى احوالى كه به تو نشان مى‏دهد و از جدايى‏ها و پراكندگى‏هايى كه به تو خبر مى‏دهد، پند گيرى.

1.۱. مجموعه ورام ۲/۲۱۳.

2.۲. اعلام الدين ص۷۹.

3.۳. بحار الأنوار ۷۸/۵۴/۱۰۰.

4.۴. كنز العمّال ح ۴۴۱۵۵.

5.۵. كنز العمّال ح ۴۴۲۳۲.

6.۶. الكافى ۲/۴۵۹/۲۳.

7.۷. غرر الحكم ح ۴۰۳۲.

8.۸. بحار الأنوار ۷۸/۳۰۶/۱.

9.۹. غرر الحكم ح ۳۳۶۱.

10.۱۰. غرر الحكم ح ۳۳۶۲.

صفحه از 102