مفهوم عقل و حدود کارآیی آن در دو شرح «الکافی» - صفحه 76

حاصل می‏شود.

سپس دو احتمال دیگر را در معنای حدیث وارد دانسته و می‏گوید که ممکن است منظور امام علیه السلام بیان خواص نفس یا خواص عقل مجرد باشد و چنین می‏آورد:

ممکن است که اشاره به عقل هم به معنای اول و هم دوم باشد؛ چرا که مقتضای نفس از حیث تجرد و عدم معارضه او‏هام و سایر قوای بدنی و مقتضای جوهر نورانی مجرد از شوائب ماده از جهت اشراقاتش بر نفس عبادة الرحمان و اکتساب الجنان است.

در شرح حدیث چهاردهم (جنود عقل و جهل) آن جا که امام صادق علیه السلام می‏فرماید:

ان الله خلق العقل و هو اول خلق من الروحانییین.

ملاصالح عقل را به جوهر مجرد انسانی معنا کرده و چنین می‏آورد:

معنا این است که عقل یعنی جوهر مجرد انسانی اولین مبدعات و مقدم بر غیرش از ممکنات است.

نکته قابل تأمل، آن که به نظر می‏رسد منظور از عبارت «جوهر مجرد انسانی» همان نفس باشد؛ اما ادامه توضیحات ملاصالح (اولین مبدعات و مقدم بر غیرش از ممکنات) دلالت بر این موضوع دارد که منظورش از عبارت، همان عقل مجرد در ذات و فعل است؛ چرا که وی در شرح حدیث اول نیز حدیث جنود عقل و جهل (همین حدیث چهاردهم) را به عنوان نمونه و مثال برای این معنا از عقل (عقل مجرد در ذات و فعل) معرفی می‏کند.

البته باید دانست که این عبارت ملاصالح کاملاً برگرفته از شرح میرداماد بر این روایت است؛ چرا که وی این گونه می‏نویسد:

یعنی خداوند سبحان جوهر عقل مجرد انسانی را از نورش خلق کرد و آن اولین مخلوق از روحانیین است و مراد از آن در اینجا اولین مبدعات از انوار عقلی است.۱

بنا بر این، بر اساس تفکر میرداماد _ که ملاصالح نیز تابع آن است _ جوهر عقل مجرد انسانی همان اولین خلق از روحانیین است.

1..‏ التعلیقة علی اصول الکافی، ص۴۱.

صفحه از 92