مفهوم عقل و حدود کارآیی آن در دو شرح «الکافی» - صفحه 88

2) ملاصالح اخبار رسیده در موهبی بودن معرفت را متواتر می‏داند. در پاسخ باید گفت: اولاً، درست است که این روایات در حد تواترند،۱ اما معنای دیگری غیر از معنای مورد نظر اخباریان نیز بر این روایات قابل حمل است.

کلینی (ره) خود در شرح روایت «اعرفوا الله بالله» چنین برداشتی از روایت ندارد.‏ وی معتقد است معنای روایت این است که خداوند خالق اجسام و ارواح است. پس وقتی شباهت به اجسام و ارواح از او نفی شد، خداوند متعال به خودش شناخته می‏شود.۲ صدوق نیز عین عبارت کلینی را می‏آورد.۳

مرحوم فیض در معنای همین روایت می‏نویسد:

پس از آن که ثابت کردید اشیا رب و صانع دارند، به وجهی که به سوی خداوند دارند، نگاه کنید (تا از این راه خدا را بشناسید).۴

ثانیاً، حتی اگر این روایات را بتوان بر معنای مورد نظر اخباریان حمل کرد، روایات مخالف آن نیز وجود دارد؛‏ چنان که از امام سجاد علیه السلام سؤال شد:

ای الاعمال افضل عند الله عز و جل؟ فقال: ما من عمل بعد معرفة الله _ جل و عز _ و معرفة رسوله _ صلی الله علیه و آله و سلم _ افضل من بغض الدنیا.۵

علامه مجلسی نیز در ذیل همین روایت وجوهی را بر می‏شمارد که هیچ یک با معنای مورد نظر ملاصالح همخوانی ندارد.۶

از طرف دیگر، علامه عباراتی دارد که جایگاه عقل را در معرفت تثبیت می‏نماید. وی در شرح «الحجه فیما بین العباد و بین الله العقل» می‌آورد:

شاید مراد این است که حجت میان عباد و خداوند در معرفت ذات و تصدیق به وجودش عقل است و سپس بعد از آن در سایر تکالیف حجت، پیامبر
صلی الله علیه و آله است.۷

1..‏ ر.ک: الکافی، ج۱، ص۸۶، ۱۶۲، ۱۶۴ و ۱۶۸؛ التوحید، ص۱۴۲.

2..‏ الکافی، ج۱، ص۸۵.

3..‏ التوحید، ص۲۸۸.

4.. ‏الوافی، ج۱، ص۳۳۹.

5.. ‏الکافی، ج۲، ص۱۳۰ و ۳۱۷. ر.ک: ج۱، ص۵۰ و ۱۸۵.

6.. ر.ک: مرآة العقول، ج۱، ص۲۹۵ و ۲۹۶.

7..‏ همان، ج۱، ص۸۰.

صفحه از 92