... راه عقل _ که در آن خطای بسیار رخ میدهد _ در امور دین اتکال به آن جایز نیست، بلکه در همه آن امور باید به اوصیاء سیدالمرسلین _ صلوات الله علیهم اجمعین _ رجوع کرد.۱
اما ملاصالح در برخی معارف بدون تصریح به آنها عقل را مستقل اما خطاپذیر میداند و در معارف دیگر همچون احوال معاد غیر مستقل:
عقل اگر چه در برخی معارف مستقل است، اما در بعضی از آن مانند احوال معاد و شرایع الهی استقلال ندارد. با توجه به این مسأله که در اموری که استقلال دارد نیز خطاپذیر است و به همین دلیل نیاز به نبی مرسل از جانب خداوند دارد.۲
وی بر خلاف علامه اساساً شناخت خداوند را خارج از قدرت عقل میداند و علم توحید را به طور کلی نقلی میشمرد؛ در حالی که علامه شناخت خداوند نه به کنه ذات و تصدیق به وجود او را کار عقل میداند:
خداوند متعال فوق هر چیزی است که عقل آن را درک میکند؛ چرا که هر چه عقل درک میکند، صورت و مثال است.۳
و یا میآورد :
علم توحید از جانب وحی میرسد و عقل بشری عاجز از ادراک عالم قدس به طور مستقل است.۴
همان گونه که ملاحظه میشود، ملاصالح حتی در اموری که عقل را مستقل میداند، خطاپذیر معرفی میکند و بنا بر این، از منظر وی در هیچ موضعی نمیتوان به عقل اعتماد کرد و بدین ترتیب، استقلال عقل دیگر معنا ندارد.
3) ملاصالح اعتقاد به نظری بودن معرفت را تنها به برخی از امامیه نسبت میدهد؛ در حالی که علامه مجلسی معتقد است نظری بودن معرفت خداوند متعال مشهور میان متکلمان امامیه، معتزله و اشاعره است و حتی در جایی دیگر از شرحش اعتقاد به
1.. همان، ج۱، ص۱۹۹.
2.. شرح الکافی، ج۱، ص۴۰۳.
3.. همان، ج۱، ص۷.
4.. همان، ج۴، ص۱۹۵.