245
دانشنامه قرآن و حديث 14

7 / 9

گريستن فاطمه عليها السلام

۲۶۷.صحيح البخارىـ به نقل از عايشه ـ :پيامبر صلى الله عليه و آله در بيمارىِ مرگش دخترش فاطمه را خواند و در گوش او چيزى گفت . فاطمه گريست . ايشان دگر باره او را صدا زد و در گوش او چيزى گفت و اين بار فاطمه خنديد .
[بعدها] علّت را از او پرسيدم . گفت : «پيامبر صلى الله عليه و آله در گوشم فرمود كه از آن بيمارى اى كه منجر به وفات او شد ، از دنيا مى رود ، كه من گريستم . سپس در گوشم به من فرمود و خبر داد كه من، نخستين كسى هستم كه به او ملحق مى شوم ، كه من خنديدم» .

۲۶۸.كفاية الأثرـ به نقل از عمّار ـ :چون زمانِ رحلت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله رسيد ، على عليه السلام را فرا خواند و زمانى دراز در گوش او چيزى گفت . سپس فرمود : «اى على! تو وصى و وارث منى . خدا علم و فهم مرا به تو عطا كرده است ، و بعد از وفاتم ، گروهى كه
در سينه هايشان با تو كينه ها دارند ، آن كينه ها را آشكار مى كنند و حقّ تو غصب مى شود» . پس فاطمه عليهاالسلام گريست و حسن و حسين عليهماالسلام نيز گريه كردند .
پيامبر صلى الله عليه و آله به فاطمه عليهاالسلام فرمود : «براى چه مى گريى ، اى سَرور بانوان ؟».
فاطمه گفت : پدر جان ! از تباه شدن پس از شما مى ترسم .
فرمود : «مژده ات باد ـ اى فاطمه ـ كه تو نخستين كس از خانواده ام هستى كه به من ملحق مى شود . گريه مكن و اندوهگين مباش ؛ زيرا تو سَرور زنان اهل بهشت هستى و پدرت آقاى پيامبران و پسرعمويت بهترينِ اوصياست و دو پسرت ، آقاى جوانان اهل بهشت اند ، و خدا از پشت حسين ، نُه امام بيرون مى آورد كه همگى پاك و معصوم اند ، و مهدى اين امّت ، از ما خاندان است» .


دانشنامه قرآن و حديث 14
244

7 / 9

بُكاءُ فاطِمَهَ عليها السّلام

۲۶۷.صحيح البخاري عن عائشة :دَعَا النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله فاطِمَةَ ابنَتَهُ في شَكواهُ الَّتي قُبِضَ فيها ، فَسارَّها بِشَيءٍ فَبَكَت ، ثُمَّ دَعاها فَسارَّها فَضَحِكَت . فَسَأَلتُها عَن ذلِكَ ، فَقالَت :
سارَّنِيَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله فَأَخبَرَني أنَّهُ يُقبَضُ في وَجَعِهِ الَّذي تُوُفِّيَ فيهِ ، فَبَكَيتُ ، ثُمَّ سارَّني فَأَخبَرَني أنّي أوَّلُ أهلِ بَيتِهِ أتبَعُهُ ، فَضَحِكتُ . ۱

۲۶۸.كفاية الأثر عن عمّار :لَمّا حَضَرَت رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله الوَفاةُ ، دَعا بِعَلِيٍّ عليه السلام فَسارَّهُ طَويلاً ، ثُمَّ قالَ :
يا عَلِيُّ ، أنتَ وَصِيّي ووارِثي ، قَد أعطاكَ اللّهُ عِلمي وفَهمي ، فَإِذا مِتُّ ظَهَرَت لَكَ ضَغائِنُ في صُدورِ قَومٍ ، غُصِبتَ عَلى حَقِّكَ ۲ .
فَبَكَت فاطِمَةُ عليهاالسلام ، وبَكَى الحَسَنُ وَالحُسَينُ عليهماالسلام . فَقالَ لِفاطِمَةَ : يا سَيِّدَةَ النِّسوانِ ، مِمَّ بُكاؤُكِ ؟ قالَت : يا أبَتِ ، أخشَى الضَّيعَةَ بَعدَكَ .
قالَ : أبشِري يا فاطِمَةُ ، فَإِنَّكِ أوَّلُ مَن يَلحَقُني مِن أهلِ بَيتي ، ولا تَبكي ولا تَحزَني فَإِنَّكِ سَيِّدَةُ نِساءِ أهلِ الجَنَّةِ ، وأَباكِ سَيِّدُ الأَنبِياءِ ، وَابنُ عَمِّكِ خَيرُ الأَوصِياءِ ، وَابناكِ سَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ ، ومِن صُلبِ الحُسَينِ يُخرِجُ اللّهُ الأَئِمَّةَ التِّسعَةَ ، مُطَهَّرونَ مَعصومونَ ، ومِنّا مَهدِيُّ هذِهِ الاُمَّةِ . ۳

1.صحيح البخاري : ج ۳ ص ۱۳۲۷ ح ۳۴۲۷ ، صحيح مسلم : ج ۴ ص ۱۹۰۴ ح ۹۷ ، المصنّف لابن أبي شيبة : ج ۷ ص ۵۲۷ ح ۲ كلاهما نحوه ، كنز العمّال : ج ۱۳ ص ۶۷۵ ح ۳۷۷۳۰ ؛ الأمالي للصدوق : ص ۶۹۲ ح ۹۴۸ ، الأمالي للطوسي : ص ۴۰۰ ح ۸۹۲ كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۴۳ ص ۲۵ ح ۲۲ .

2.في المصدر : «غصب على حقد» وما أثبتناه من نسخ اُخرى من المصدر ، كما في الهامش .

3.كفاية الأثر : ص ۱۲۴ ، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۵۳۶ ح ۳۸ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 14
    سایر پدیدآورندگان :
    افقي،رسول؛طباطبايي نژاد،سيد محمود؛کريميان،محمود؛وهّابي،محمّد رضا؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 362785
صفحه از 623
پرینت  ارسال به