تحلیل انکار نصوص امامت از سوی برخی نزدیکان اهل بیت(ع) - صفحه 111

صادق علیه السلام امام جانشین را بشناسند.

پس از آن که خبر شهادت امام صادق به ابو حمزه داده شد، وی از وصی امام پرسش نمود در جواب به او گفتند امام سه نفر را وصی قرار داده است: 1 . منصور، 2 . عبد الله‏ بن جعفر، 3 . موسی بن جعفر. در این هنگام، ابو حمزه خنده‏ای می‏کند و به آورنده خبر می‏گوید: غمگین مباش امام را شناختم. سپس در توضیح سخن خود می‏گوید:

اما وصیته الی ابی جعفر المنصور فستر علی الامام، و اما وصیته الی ابنه الاكبر و الاصغر فقد بین عن عوار الاكبر و نص علی الاصغر. ۱

ابو حمزه در این سخن به نکته بسیار دقیق و ظریفی اشاره کرده است. او می‏گوید اگر عبد الله‏ وصی وجانشین واقعی امام بود، دیگر ضرورتی نداشت امام صادق علیه السلام فرزند کوچک‌ترش را نیز در میان اوصیا قرار دهد. قرار گرفتن فرزند کوچک‌تر در میان اوصیا نشان می‏دهد که وصی واقعی امام صادق علیه السلام او است و فرزند بزرگ‌تر شایستگی امامت ندارد.

کج فهمی، فقدان بصیرت و برداشت نادرست از شرایط و نشانه‏های امامت دلیل اصلی انحراف پیروان عبد الله‏ بود. آنان با نادیده گرفتن سفارش‌های پی در پی امام صادق علیه السلام بر امامت امام کاظم علیه السلام ۲ از عبد الله‏ پیروی کردند.

نتیجه

از آن چه گذشت، روشن شد که شبهه برخی در باره عدم پذیرش امامت از سوی برخی نزدیکان اهل بیت با پاسخ‏های زیر همراه است.

1. هیچ ملازمه‏ای میان عدم پذیرش امامت از سوی اندک یاران و خاندان ائمه با عدم نصوص امامت وجود ندارد. بررسی وقایع تاریخی سه قرن نخست نشان می‏دهد که دلایل متعددی این جمع اندک را به مخالفت با امامت ائمه کشانده است. وجود احادیث متواتر امامت در منابع نگارش یافته در زمان حضور امام و پذیرش آن از سوی اکثریت مطلق شیعیان شکی در صدور و تواتر احادیث امامت باقی نمی‏گذارد.

2. پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله دستگاه خلافت کوشید تا نگذارد اندیشه سیاسی پیامبر صلی الله علیه و آله در میان مردم رواج پیدا کرده و قطعیت یابد.

1.. الثاقب فی المناقب، ص۴۴۱.

2.. ر.ک: الکافی، ج۱، ص۳۰۸، ح۱ _ ص۳۱۱، ح۱۶؛ الارشاد، ج۲، ص۲۱۶ _ ۲۲۰.

صفحه از 115