پرداخته است.۱
در اینجا ما به چند نمونه از اضافات روات که توسط علمای شیعه بیان شده است اشاره مینماییم:
1) راوی کلام معصوم علیه السلام را تفسیر کرده است.
گاه کلماتی در عبارات متن روایت مشاهده میشود که اهل فن آن را از متن روایت بیگانه میبینند و تشخیص میدهند که راوی فهم خود را بر روایت تحمیل و آن را ذکر کرده است؛ مثال: شیخ طوسی در باره روایتی که حکم «اعطای سکونتِ در خانه، به شخصی به مدت زندگی» را بیان کرده است، چنین احتمالی داده است:
خالدُ بن نافع البجلی، عن أبی عبد الله علیه السلام قال: سألتُه عن رجلٍ جعلَ لرجلٍ سكنی دار له مدةَ حیاتِه، یعنی صاحبِ الدار، فماتَ الذی جعلَ السُكنی و بَقِی الذی جُعِلَ له السُكنی. أ رأیتَ ان أراد الورثة أن یُخرُجوه من الدارِ لهُم ذلك؟ قال: فقال: «أری أن تُقوَّم الدارُ بقیمةٍ عادلةٍ و یُنظرُ إلی ثُلثِ المیّتِ؛ فإن كان فی ثُلثه ما یحیط بثَمَن الدار فلیس للورثةِ أن یُخرجُوه، و إن كان الثلثُ لایحیط بثَمَن الدار فلَهم أن یخرجوه،....».
شیخ طوسی میفرماید:
عبارت «یعنی صاحب الدار» که در روایت، پس از ذکر این که شخصی به شخص دیگر حق سکونت را در خانهاش در طول مدت حیاتش واگذار میکند، آمده است، غلطی است که از جانب راوی رخ داده است و توهم او در تفسیر کلام امام علیه السلام است؛ زیرا احکامی که پس از آن در روایت بیان میشود، تنها در صورتی صحیح است که صاحب خانه سکونت آن را در طول حیات شخص مقابل به او واگذار کرده باشد، نه در طول حیات خودش. در این صورت است که سکونت در خانه قیمت میشود و با ملاک ثلث ماترک میت و زیاده و نقصان نسبت به آن سنجیده میشود.۲
البته در مواردی هم مشاهده میشود که تفسیر ارائه شده توسط راوی، هر چند خارج از متن روایت دانسته شده، ولی مورد پذیرش منقول الیه قرار میگیرد.۳
1.. وصول الاخیار الی إصول الاخبار، ص۱۹۴.
2.. تهذیب الأحکام، ج۹، ص۱۴۲.
3.. مانند تفسیر موجود در عبارت «لا حد لمن لا حد علیه» در باره اجرای حدود با شهادت مجنون (وسائل الشیعة (آلالبیت)، ج۲۸، باب ۱۹ من ابواب مقدمات الحدود، ح۱، ص۴۲) و تفسیر کلمه «شغار» در بحث انواع ازدواجهای جاهلی و بطلان آنها (الخلاف، ج۴، ص۳۳۹).