ستایش پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)

امام رضا(ع) - از پدرانش(علیهم السلام)، از امام حسن(ع):

... کانَ مُتواصِلَ الأحزان، دائمَ الفِکرة، لَیستْ لَه راحَةٌ، و لایَتکلَّم فى غیر حاجَة... یَتکلَّم بجَوامِع الکَلِم، فَصلاً لا فُضولَ فیه و لا تَقصیر... فاذا تُعوطِىَ الحقَّ لم یعرفه أحدُ، و لم یَقُم لِغَضَبِه شَى ء حتى یَنتَصرَله...

یُعطِى کلّ جُلَسائه نَصیبهُ حتى لا یَحسبُ اَحدُ من جُلسائه اَنّ أحداً اَکرَم علیه مِنه... مَن سأله حاجةً لم یرجِعْ الاّ بها او بِمَیسورٍ من القول، قد وَسَع الناس منه خُلقَه، و صار لهم اَباً رحیماً، و صارُوا عنده فى الحقّ سَواء...

عیون أخبار الرضاع ۱/۳۱۷ و ۳۱۸.
​سیره پیامبر خاتم ج ۲ ص ۲۰۲

... پیامبر(ص) همواره حالت اندوهگین و متفکرانه داشت، راحتى براى او نبود، و جز در هنگام نیازمندى سخن نمیگفت... کلامش تمام و جامع بود و کاستى و فزونى نداشت...

چون به اِحقاق حقى می‏پرداخت تا پیروز شدن حق چیزى نمى‏توانست خشم او را فرو نشاند... حق صحبت هر یک از همنشینان خود را ادا میکرد، تا چنان نباشد. که یکى بدینگونه بیندیشد که دیگرى را بر او ترجیح نهاده است... چون کسى چیزى از او می‏خواست، یا آن چیز را به وى می‏داد، یا با زبانى خوش از او عذرخواهى می‏کرد.
همه مردم از گشاده رویى و خُلق خوش او بهره‏ور می‏‌شدند، و براى آنان پدرى مهربان بود، و همه در حقوق نزد او برابر بودند...

بالاترین ستایش‌ها از پیامبر(ص)، پس از قرآن کریم، در احادیث امامان(علیهم السلام) آمده است.
پیشوایان ما در این زمینه سخن بسیار گفتند، و ابعاد شخصیت پیامبر(ص) را با تعبیرهایى گونه گون شناساندند.
امام على(ع)در خطبه‏ هاى زیادى به ترسیم چهره الهى پیامبر پرداخته که در «نهج البلاغه» آمده است.
حضرت امام رضا(ع) نیز در حدیثى طولانى به بازگویى سرشتهاى انسانى پیامبر(ص) می‏پردازد، که در اینجا فرازهایى از آن یاد شد.