اليَقَظَةُ استِبصارٌ .۱
يقظه (بيدارى) ، بصيرت يافتن است .
و در روايتى ديگر از ايشان ، در معرّفى اهل بصيرت ، آمده است :
فَاستَصبَحوا بِنورِ يَقَظَةٍ فِى الأَبصارِ وَ الأَسماعِ وَ الأَفئِدَةِ .۲
پس بدين سبب ، چشم ها و گوش ها و دل هايشان ، از نور بيدارى روشن گرديد .
ب ـ نور
همتاى ديگر بصيرت ، نور است :
«يَاأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَ ءَامِنُواْ بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِن رَّحْمَتِهِ وَ يَجْعَل لَّكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ .۳
اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از خدا پروا داريد و به پيامبر او بگرويد تا از رحمت خويش ، شما را دو بهره عطا كند و براى شما نورى قرار دهد كه به [ بركت ]آن ، راه سپريد» .
ج ـ فرقان
يكى ديگر از واژه هاى بسيار نزديك به مفهوم بصيرت ، واژه «فرقان» است :
«يَاأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِن تَتَّقُواْ اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا .۴
اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! اگر از خدا پروا كنيد ، براى شما فرقانى (نيروى جدا كننده حق از باطل) قرار مى دهد» .