نگاهی به حدیث «المجالس بالامانة» - صفحه 19

خیر _ که مجلسی هم به آن تصریح کرده _ از اخبار مجالس امانت استثنا کرد و بازگویی آنها را مجاز دانست.

این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که به‌ وجود عام و مطلق بودن تعبیرهای «المجالس بالأمانة» چنین حکمی را در باره مسلمانان روا می‌دانند؛ چنان‌که برخی به آن تصریح کرده و گفته که به دلیل احتمال انصراف خبر به مسلمانان، غیر آنها را در بر نمی‌گیرد و یا به دلیل این‌که مذاق شریعت در باره غیر اهل ذمّه این گونه است که چنین احکامی را به مسلمانان مربوط می‌داند.۱

ابن عربی (م638ق) گونه دیگری از این خبر برداشت کرده که خالی از فایده نیست. او علاوه بر برداشت ظاهری از این خبر _ که مطرح شد _ نظر دیگری هم دارد. وی می‌نویسد:

اگر کسی با تو حرفی را در میان می‌گذارد و هنگام حرف زدن جوانب احتیاط را رعایت می‌کند و به این سو و آن سو می‌نگرد که مبادا کسی آن را بشنود، باید بدانی که چنین خبری، در پیش تو امانت است، و او آن را نزد تو به امانت می‌گذارد. حظ مشاهده، چیزی است که دیدی و شنیدی و چشیدی و بوییدی و لمس کردی، و حظّ کشف، آنی است که فهمیدی، و آنچه فهمیدی امانتی است در پیش تو. زمانی که چیزی پیش تو امانت است، باید آن را حفظ کنی و به اهلش بسپاری. اگر می‌دانی که توان نگه‌داری و تجاهل به آن را نداری، فراموشش کن و چنین وانمود کن که آن را ندیده‌ای و نشنیده‌ای. این البته بر اهل درایت کاری بسیار دشوار است، و ادب و حفظ و مراعات حدود نیاز دارد و میان شخص امانت‌دار خبر، جز دروغ، حجابی وجود ندارد. خیانت هم چنین است که بین شخص و خیانت جز یک حجاب نیست. نیز رعایت حدود، حایل میان تو و خیانت و دروغ است.۲

حکم راز مجلس

هر چند اخبار یاد شده در کتاب‌های اخلاقی آمده و فقیهان کمتر به آن پرداخته‌اند، اما تعبیرهای به کار رفته در همین اخبار از حکم فقهی و الزام‌آور بودن آنها نشان دارد. از این روایت می‌توان به مثابه یک اصل، حکم فقهی استنباط کرد و اطلاق خبر را دلالت بر عدم جواز افشای خبر سرّی دانست، و اصل را عدم جواز افشای خبر هم‌نشین دانست، جز در

1.. الفقه و المسائل الطبیة، ص۱۹۴.

2.. الفتوحات المکیة، ج۲، ص۴۹۷.

صفحه از 27