مقابل است.
▪ نابلدی مهارتهای ارتباطی در ابراز محبت.
هر دوی اینها بهخاطر ایجاد انگاره منفی، به سردی روابط میانجامد. حتی در مورد دوم _ که نیت سوء اخلاقی در کار نیست، اما شخص چاپلوس تنها بهخاطر این که کمیت و کیفیت این ابراز محبت را نمیداند _ با افراط در این کار انگاره منفیای در شخص مقابل پدید میآورد که روابط را به خطر میاندازد.۱
5. فریبکاری را میتوان نمایش دروغینِ مشابهتهای نگرشی تعریف کرد. عمدهترین دلیل گسیخته شدن روابط با فریبکاری از بین رفتن یکی از بهترین ستونهای استحکام روابط، یعنی همدلی، است. فریبکاری، در نهایت، یک کنش رفتاری زیرکانه در نمایش دادن مشابهتهای نگرشی است که ناتوان از ابراز بلندمدت همدلی است. از آنجا که انسانها ادراک طبیعیِ قویای در فهم همدلی یا ناهمدلی دارند، حتی رفتار فریبکارانه نیز نمیتواند این ادراک آنها را در بلند مدت مختل سازد. از این رو، فریبکاری گر چه میتواند روابط محدودی بهوجود آورد، اما بههیچ وجه نمیتواند به پایایی روابط بیانجامد.
نتیجه
1. امروزه شکی برای محققان موضوع ارتباط نیست که نیاز به ارتباط و دلبستگی از جمله نیازهای بنیادین و نخستین انسان است.
▪ اما انسانها با وجود این نیاز بنیادین، همیشه در ارتباطها و دلبستگیهایشان بهصورت گزینشی عمل میکنند.
▪ دین اسلام نیز به این نکته روانشناسی توجه داشته و با توجه به جهانبینیای که دارد، علاوه بر تقسیمبندی خاص خود از چگونگی سنخ بندی روابط انسانی، فراتر از روانشناسی رفته و الگوهای اخلاقی روابط را نیز پیشنهاد میکند.
▪ از آنجا که پدیده ارتباط مقولهای به شدت وابسته به«فرهنگ» است؛ نظریهپردازی بومی در آن هم امری شدنی است و هم بایستنی.
2. گر چه معمولاً در کتب روانشناسی روابط فردی را به دو قسمت دوستی و روابط دوستانه تقسیم کرده و یکی از اقسام دوستی را عشق میشمارند که برخی از حالات آن مرضی است؛ اما در نظام ارتباطی اسلامی:
1.. روانشناسی اجتماعی، صص ۴۳۸-۴۷۸؛ روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، همان.