است؛۱ اگر چه که در شرح حال عمرو بن ابی المقدام احتمال تعدد اینها را داده و توثیق را مربوط به عمرو دانسته و تضعیف را به عمر.۲ نیز در ترجمه محمد بن مصادف آمده است:
ابن غضایری در یکی از کتبش او را توثیق و در کتاب دیگرش تضعیف نموده است.۳
البته اگر اقوال یک رجالی در حال راوی متعارض باشد، اما دلیل دیگری بر اعتماد یا عدم اعتماد بر راوی موجود باشد، اقوال متعارض رجالی ساقط شده و به دلیل دیگر رجوع میشود؛ به عنوان نمونه، شیخ در یک جا علی بن محمد بن شیره قاشانی را تضعیف۴ و در جای دیگر توثیق نموده است،۵ اما نجاشی در باره وی میگوید:
فقیه و فاضلی بود که زیاد روایت نقل میکرد، اما احمد بن محمد بن عیسی بر او خشم گرفت و متذکر شد که او روایات را از مذاهب ناپسندی شنیده است؛ در حالی که در کتبش چیزی که دلالت بر این امر داشته باشد، وجود ندارد.۶
علامه وی را در قسم نخست روات جای داده۷ و گویا توثیق و تضعیف نقل شده توسط شیخ را ساقط نموده و سخن نجاشی را ملاک قضاوت قرار گرفته است؛ گر چه در این مورد قراین دیگری نیز از جمله ترجیح قول نجاشی و کثرت یکی از اقوال علامه را مدد نموده است.
همچنین در ترجمه ابراهیم بن اسحاق، ابو اسحاق احمری نهاوندی توثیق۸ و تضعیف۹ وی توسط شیخ ساقط شده است و مدح او توسط برقی۱۰ در مقابل تضعیف نجاشی۱۱ قرار میگیرد و به جهت رجحان نظر نجاشی، راوی در قسم دوم روات جای
1.. خلاصة الاقوال، ص۳۷۷.
2.. همان، ص۲۱۲.
3.. همان، ص۴۰۴.
4.. رجال الطوسی، ص۳۸۸.
5.. همان.
6.. رجال النجاشی، ص۲۵۵.
7.. خلاصة الاقوال، ص۲۳۲.
8.. رجال الطوسی، ص۳۸۳.
9.. الفهرست، ص۱۶؛ رجال الطوسی، ص۴۱۴.
10.. رجال البرقی، ص۵۸.
11.. رجال النجاشی، ص۱۹.