راهکارهای علامه حلی در برخورد با تعارض آرای رجالی در خلاصةالاقوال - صفحه 124

دو نفر هستند.۱

به همین جهت است که علامه بار دیگر عنوان زکریا ابو یحیی الموصلی را در قسم دوم روات یاد کرده است.۲

گویا علامه عمرو بن ابی المقدام و عمر بن ثابت بن هرم ابو المقدام را نیز دو راوی محسوب نموده که اولی را در قسم نخست روات ذکر کرده و تنها به نقل توثیق و مدح او پرداخته۳ و دومی را در قسم دوم روات ذکر کرده و به نقل تعارض کلام ابن غضایری در ترجمه وی پرداخته است.۴

ج. تساوی مدح و ذم

علامه در صورت تساوی دو طرف مدح و ذم، راوی را در قسم دوم روات آورده و علی الظاهر حکم به تساقط هر دو قول نموده است. لذا راوی مورد بحث مجهول الحال شده و در قسم روات غیر معتمد قرار گرفته است. در این گونه موارد دو حالت ممکن است وجود داشته باشد:

1. گاه این تعارضات در کلام یکی از رجالیان دیده می‌شود و راوی توسط فرد واحد توثیق و هم تضعیف شده است. در این ‌صورت‌، برخی معتقدند که اگر اختلاف ‌نظر، نتیجه تحقیق‌ جدید وی‌ باشد، آخرین‌ نظر او ملاک‌ خواهد بود؛ در غیر این‌ صورت،‌ اگر بتوان‌ بین‌ دیدگاه‌های‌ متفاوت‌ او جمع‌ کرد، بهتر است‌ و الّا در پذیرش‌ دیدگاه‌ وی‌ باید قایل‌ به ‌توقف‌ شد تا زمانی‌ که‌ به‌ کمک‌ قراین‌ جدید، یکی‌ از دو طرف‌ جرح‌ یا تعدیل‌ ترجیح داده شود. ۵

علامه در چنین مواردی، اگر قرینه‌ای دیگر دالّ بر مدح یا وثاقت راوی وجود نداشته باشد، او را در قسم دوم روات قرار می‌دهد؛ به عنوان نمونه، عمر بن ثابت بن هرم را در قسم دوم روات جای داده و در ترجمه وی گزارش کرده است که ابن غضایری در یکی از کتاب‌هایش او را جداً ضعیف دانسته و در کتاب دیگرش نقل طعن رجالیان را از جهتی دانسته و در پایان می‌گوید که او چنان که ایشان تصور کرده‌اند، نیست و ثقه

1.. خلاصة الاقوال، ص۱۵۱.

2.. همان، ص۳۴۹.

3.. همان، ص۲۱۲.

4.. همان، ص۳۷۷.

5.. خلاصة التأصیل لعلم الجرح و التعدیل، ص۳۴.

صفحه از 129