121
دانشنامه قرآن و حديث 11

خطاب «اى برادر من!» نشان مى دهد كه وى در نظر امام باقر عليه السلام قدر و منزلتى عظيم داشته است .

سلمان فارسى

او پيش از آن كه مسلمان شود ، نامش روزبه پور خشنودان يا ماهويِه و يا بهبود پور بدخشان بود و پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نام سلمان را بر او نهاد و با لقب سلمانُ الخَير و سلمان محمّدى، از او ياد مى شد . كنيه اش ابو عبد اللّه ، ابو البيّنات و ابو المرشد بود .
سلمان، اصلاً اهل شيراز يا رامهرمز يا اهواز يا شوشتر و يا از روستاى جِى يا سِده اصفهان بود . او از اوصياى عيسى عليه السلام بود و شايد راز اين كه امير مؤمنان عليه السلام شخصاً او را غسل داده است ، همين باشد ؛ چرا كه وصى را كسى جز پيامبر يا وصىّ پيامبر ، حق ندارد غسل دهد . روايت شده كه وى به ظاهر ، اظهار مجوسيّت مى كرده ؛ امّا باطناً به خداى يگانه ايمان داشته و آن را پنهان نگه مى داشته است .
بلندپايگى و جلالت قدر و بزرگوارى و والامقامى و دانش فراوان سلمان و پرهيزگارى و پارسايى و خردمندى او، پرآوازه تر از آن است كه نياز به شرح و توضيح داشته باشد . همه مسلمانان بر بلندپايگى او هم داستان اند . احاديث فراوانى در باره مقام و فضيلت او رسيده است ، از جمله اين كه نقل شده است كه در حضور امام باقر عليه السلام از سلمان فارسى سخن به ميان آمد . امام عليه السلام فرمود : «نه ، نگوييد سلمان فارسى ؛ بگوييد سلمان محمّدى . او مردى است از ما اهل بيت» . نيز روايت شده است كه ايشان فرمود : «سلمان از متوسّمان بود» . از امام صادق عليه السلام نيز نقل شده است كه فرمود : «سلمان ، اسم اعظم را مى دانست» .
نخستين غزوه اى كه وى در آن شركت كرد ، جنگ خندق بود . از آن پس ، در بقيّه غزوات و نيز در فتوحات عراق حضور داشت و به روزگار عمر يا عثمان،


دانشنامه قرآن و حديث 11
120

را روايت مى كند .
از جمله آنچه در شأن و منزلت او روايت شده ، اين است كه امام صادق عليه السلام پس از خاك سپارى ابو عبيده، بر سر قبر او رفت و فرمود : «بار خدايا! بر ابو عبيده آسان گير. بار خدايا! قبر او را نورانى گردان. بار خدايا! او را به پيامبرش ملحق كن» .
واژه «حذّاء» در لغت به معناى كفّاش است . وى از امام باقر و امام صادق عليهماالسلامروايت كرده است و فضيل بن عثمان ، جميل بن صالح ، ابو ايّوب ابراهيم بن عثمان ، على بن زيد ، هشام بن حكم ، حمّاد بن عيسى ، هشام بن سالم و شمارى ديگر، از قول او روايت كرده اند .
ابو عبيده در زمان حيات امام صادق عليه السلام از دنيا رفت .

سَعدُ الخَير

نامش سعد بن عبد الملك است . شمارى از اخبار، حاكى از آن است كه وى نزد امام باقر عليه السلام مقام و منزلت بالايى داشته است . مثلاً مفيد به سند خود، از ابو حمزه ثمالى روايت كرده است كه گفت : سعد ـ كه از فرزندان عبد العزيز بن مروان بود و امام باقر عليه السلام او را «سعد الخير» مى ناميد ـ بر امام باقر عليه السلام وارد شد و مانند زنان گريه و ناله مى كرد . امام عليه السلام به او فرمود : «چرا گريه مى كنى ، سعد؟» . گفت : چرا گريه نكنم، در حالى كه من از شجره اى هستم كه در قرآن لعنت شده اند!! امام عليه السلام فرمود : «تو از آنها نيستى . تو از ما خاندان هستى...» .
امام باقر عليه السلام دو نامه مفصّل به او نوشته كه در يكى از آنها اين تعبيرات به كار رفته است : «رحمت خدا بر تو! بدان كه... ، اى برادر من! خداى عز و جل...» . طلب رحمت براى سعد، نشانگر بزرگى مقام و شدّت ديندارى و پرهيزگارى بسيار اوست و

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 11
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي؛برنجکار،رضا؛خوش نصيب،مرتضي؛موسوي،رسول؛افقي،رسول؛طباطبايي،محمود؛وهّابي،محمّد رضا؛شيخي،حميد رضا؛آژير،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 332943
صفحه از 586
پرینت  ارسال به