319
دانشنامه قرآن و حديث 11

۲۵.امام صادق عليه السلام :امير مؤمنان ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ ، پنج بارِ شتر از خرماى بُغَيبَغه ۱ براى مردى فرستاد . آن مرد ، فردى بخشنده و اهل نيكى كردن و دستگيرى بود و نه از على ، و نه از ديگران ، چيزى درخواست نمى كرد. مردى به امير مؤمنان عليه السلام گفت : به خدا سوگند كه فلانى از تو چيزى نخواسته است و از اين پنج بارِ خرما ، يك بار آن براى او كافى است!
امير مؤمنان عليه السلام به او فرمود : «خداوند ، افرادى همچون تو را در ميان مؤمنان ، افزون نكند ! من مى بخشم و تو بخل مى ورزى ؟! عجبا از تو! اگر به كسى كه به من چشم اميد دارد ، تا وقتى كه درخواستى نكرده است ، عطا نكنم و بعد از درخواست كردن ، به او عطا كنم ، بهاى آنچه را هم كه از او گرفته ام ، به وى نداده ام؛ زيرا باعث شده ام تا او به من رو بيندازد ؛ همان رويى را كه در هنگام عبادت پروردگارش و درخواست حاجت هايش از او، براى پروردگار من و خودش به خاك مى سايد. پس هر كه با برادر مسلمان خود چنين كند ـ در حالى كه مى داند او سزامند پاداش و احسان اوست ـ ، در دعايى كه برايش مى كند ، با خداوند عز و جلصداقت نشان نداده است؛ چرا كه با زبانش براى او آرزوى بهشت مى كند ، ولى از اندكْ مال خود از او بخل مى ورزد؛ چه، بنده گاه در دعايش مى گويد: بار خدايا ! مردان و زنان مؤمن را بيامرز ، و وقتى براى آنان آمرزش خواهى مى كند ، در واقع ، برايشان درخواستِ بهشت مى نمايد. بنا بر اين ، كسى كه در گفتار ، چنين كند و با كردار خود ، آن را تحقّق نبخشد ، راه انصاف را نپيموده است» .

ج ـ بخل نسبت به خود

۲۶.المستدرك على الصحيحينـ به نقل از جابر ـ :در يكى از جنگ هاى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله با ايشان همراه شديم. مردى نيز كه دو جامه ژنده و پاره پوشيده بود و وظيفه اش ، راندن شُتران بود ، ما را همراهى مى كرد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در باره او فرمود: «آيا جامه هاى ديگرى غير از اينها ندارد؟» .
گفته شد: در جامه دانش ، دو جامه نو دارد .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «جامه دانش را برايم بياوريد».
آن را باز كرد و ديد كه دو جامه نو در آن است. به آن مرد فرمود : «اين دو جامه را بردار و بپوش و آن جامه هاى ژنده و پاره را دور بينداز» .
آن مرد ، چنين كرد و آن گاه ، شترها را حركت داد. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، متعجّب از بخل آن مرد نسبت به خودش ، در پى او نگريست .

1.. بُغَيبغه، چشمه آبى متعلّق به امام على عليه السلام بوده است .


دانشنامه قرآن و حديث 11
318

۲۵.الإمام الصادق عليه السلام :إنَّ أميرَ المُؤمِنينَ ـ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِ ـ بَعَثَ إلى رَجُلٍ بِخَمسَةِ أوساقٍ مِن تَمرِ البُغَيبِغَةِ ۱ ، وكانَ الرَّجُلُ مِمَّن يَرجو نَوافِلَهُ ويُؤَمِّلُ نائِلَهُ ورِفدَهُ ، وكانَ لا يَسأَلُ عَلِيّا عليه السلام ولا غَيرَهُ شَيئا ، فَقالَ رَجُلٌ لِأَميرِ المُؤمِنينَ عليه السلام : وَاللّهِ ما سَأَلَكَ فُلانٌ ، ولَقَد كانَ يُجزِئُهُ مِنَ الخَمسَةِ الأَوساقِ وَسقٌ ۲ واحِدٌ .
فَقالَ لَهُ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام : لا كَثَّرَ اللّهُ فِي المُؤمِنينَ ضَربَكَ ۳ اُعطي أنَا وتَبخَلُ أنتَ ، للّهِِ أنتَ! إذا أنَا لَم اُعطِ الَّذي يَرجوني إلّا مِن بَعدِ المَسأَلَةِ ، ثُمَّ اُعطيهِ بَعدَ المَسأَلَةِ ، فَلَم اُعطِهِ ثَمَنَ ما أخَذتُ مِنهُ ، وذلِكَ لِأَنّي عَرَّضتُهُ أن يَبذُلَ لي وَجهَهُ الَّذي يُعَفِّرُهُ فِي التُّرابِ لِرَبّي ورَبِّهِ عِندَ تَعَبُّدِهِ لَهُ وطَلَبِ حَوائِجِهِ إلَيهِ ، فَمَن فَعَلَ هذا بِأَخيهِ المُسلِمِ ـ وقَد عَرَفَ أنَّهُ مَوضِعٌ لِصِلَتِهِ ومَعروفِهِ ـ فَلَم يَصدُقِ اللّهَ عز و جل في دُعائِهِ لَهُ ، حَيثُ يَتَمَنّى لَهُ الجَنَّةَ بِلِسانِهِ ويَبخَلُ عَلَيهِ بِالحُطامِ مِن مالِهِ ، وذلِكَ أنَّ العَبدَ قَد يَقولُ في دُعائِهِ : اللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنينَ وَالمُؤمِناتِ . فَإِذا دَعا لَهُم بِالمَغفِرَةِ فَقَد طَلَب لَهُمُ الجَنَّةَ ، فَما أنصَفَ مَن فَعَلَ هذا بِالقَولِ ، ولَم يُحَقِّقهُ بِالفِعلِ . ۴

ج ـ البُخلُ عَلَى النَّفسِ

۲۶.المستدرك على الصحيحين عن جابر :خَرَجنا مَعَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله في بَعضِ مَغازيهِ ، فَخَرَجَ رَجُلٌ في ثَوبَينِ مُنخَرِقَينِ يُريدُ أن يَسوقَ بِالإِبِلِ .
فَقالَ لَهُ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : ما لَهُ ثَوبانِ غَيرَ هذا ؟ قيلَ : إنَّ في عَيبَتِهِ ۵ ثَوبَينِ جَديدَينِ .
قالَ : اِيتوني بِعَيبَتِهِ ، فَفَتَحَها فَإِذا فيها ثَوبانِ .
فَقالَ لِلرَّجُلِ : خُذ هذَينِ فَالبَسهُما وألقِ المُنخَرِقَينِ ، فَفَعَلَ ، ثُمَّ ساقَ بِالإِبِلِ ، فَنَظَرَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله في أثَرِهِ كَالمُتَعَجِّبِ مِن بُخلِهِ عَلى نَفسِهِ بِالثَّوبَينِ . ۶

1.البغيبغة : عين ماء كانت للإمام عليّ عليه السلام (معجم البلدان : ج ۱ ص ۴۶۹) .

2.الوَسقُ : سِتّون صاعا ، وقيل : هو حمل بعير (الصحاح : ج ۴ ص ۱۵۶۶ «وسق») .

3.الضُرَباءُ : الأمثال والنظراء (النهاية : ج ۳ ص ۸۰ «ضرب») .

4.الكافي : ج ۴ ص ۲۲ ح ۱ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۷۱ ح ۱۷۶۲ كلاهما عن مسعدة بن صدقة ، بحار الأنوار : ج ۴۱ ص ۳۶ ح ۱۲ .

5.العَيبَةُ : ما يجعل فيه الثياب (الصحاح : ج ۱ ص ۱۹۰ «عيب») .

6.المستدرك على الصحيحين : ج ۴ ص ۲۰۳ ح ۷۳۶۹ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 11
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي؛برنجکار،رضا؛خوش نصيب،مرتضي؛موسوي،رسول؛افقي،رسول؛طباطبايي،محمود؛وهّابي،محمّد رضا؛شيخي،حميد رضا؛آژير،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 342929
صفحه از 586
پرینت  ارسال به