۶۹۷.الخصالـ به نقل از مالك بن انس ـ :من بر امام صادق ، جعفر بن محمّد عليه السلام ، وارد مى شدم و ايشان براى من پشتى مى آورد و به من زياد احترام مى نمود و مى فرمود : «اى مالك! من تو را دوست دارم» . من شاد مى شدم و خداى را بر آن، سپاس مى گزاردم .
امام عليه السلام از يكى از اين سه حالت بيرون نبود : يا روزه بود ، يا به عبادت ايستاده بود و يا ذكر مى گفت . ايشان از بزرگ ترين عابدان و زاهدانى بود كه از خداوند عز و جلمى هراسند . او فراوان حديث مى گفت و خوش مجلس و پر فايده بود . هر گاه مى فرمود : «پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود» ، رنگ پوستش يك بار، سبز و بار ديگر چنان زرد مى شد كه هر كه او را مى شناخت ، ديگر چهره اش را به جا نمى آورْد .
سالى در خدمت ايشان حج گزاردم . هنگام احرام چون بر مركبش سوار شد ، هر گاه كه آهنگ گفتن لبّيك مى كرد ، صدا از حلقومش بيرون نمى آمد و نزديك بود از مركب به زير افتد . گفتم : بگو، اى فرزند پيامبر خدا! تو ناگزير ، بايد لبّيك بگويى .
امام عليه السلام فرمود : «اى فرزند ابى عامر! من چگونه جسارت كنم و بگويم : لبّيك ، اللّهمّ لبّيك (چَشم! خدايا چشم) ، در حالى كه مى هراسم خداوند بفرمايد : لا لبّيك و لا سَعدَيك (نه چَشم گفتنت را مى خواهم و نه خدمتت را)» .
۶۹۸.الكافىـ به نقل از على بن مهزيار ـ :امام جواد عليه السلام را در سال دويست و پانزده ۱ ديدم كه پس از بالا آمدن آفتاب ، از خانه خدا وداع كرد و به طواف خانه خدا پرداخت و در هر دور ، ركن يمانى و حجر الأسود را استلام مى كرد و چون دور هفتم رسيد ، آن را با حَجَر الأسود استلام كرد و با دستش آن را لمس نمود و آن گاه دستش را به صورتش كشيد . سپس به مقام رفت و در پشت آن ، دو ركعت نماز گزارد . آن گاه به ملتَزَم ، در پشت كعبه رفت و به كعبه چسبيد و شكم خود را برهنه كرد و در همين حال ، مدّتى طولانى به دعا پرداخت . سپس از درِ حنّاطين بيرون آمد و رفت .
در سال دويست و هفده ، امام عليه السلام را ديدم كه شبانه بيت اللّه را وداع مى كند و در هر شوط ، ركن يمانى و حجر الأسود را استلام مى كند و چون به شوط هفتم رسيد ، در پشت كعبه ، نزديك ركن يمانى و بالاى سنگ مستطيل ، ملتزِمِ بيت شد و شكمش را برهنه كرد . سپس به سوى سنگ آمد و آن را بوسيد و مسحش كرد و به سوى مقام رفت و در پشت آن ، نماز گزارد. آن گاه رفت و ديگر به بيت باز نگشت . ايستادن او در ملتَزَم ، به قدر هفت شوط طوافِ برخى از اصحاب ما و يا هشت شوط بعضى ديگر بود .