429
دانشنامه قرآن و حديث 10

۱۰۱۱.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :فرزندان خود را با سه خصلت بار آوريد : دوست داشتن پيامبرتان ، دوست داشتن اهل بيت او و قرآن خواندن ؛ زيرا در آن روزى كه سايه اى جز سايه خدا نيست ، حاملان قرآن به همراه پيامبران و برگزيدگان او در سايه خدا هستند .

۱۰۱۲.علل الشرائعـ به نقل از ابو زبير مكّى ـ :جابر را ديدم كه عصازنان در كوى و برزن انصار و در انجمن هاى آنان مى گشت و مى گفت : ... اى گروه انصار! فرزندان خود را دوستدار على بار آوريد و هر كه نپذيرفت ، در حال مادر او بينديشيد .

۱۰۱۳.المناقب، ابن شهرآشوبـ به نقل از ابو زبير و عطيّه عوفى و جوّاب۱ـ :جابر را ديدم كه تكيه زنان بر عصاى خويش در كوچه هاى مدينه و محلّ تجمّع مردم مدينه مى گردد و اين خبر را روايت مى كند ۲ و سپس مى گويد : اى گروه انصار! فرزندان خود را دوستدار على بار آوريد و هر كه آن را نپذيرفت ، بايد در حال مادر او انديشه كرد .

۱۰۱۴.امام صادق عليه السلام :اى گروه شيعيان! به فرزندانتان اشعار عبدى ۳ را بياموزيد ؛ چرا كه او بر دين خداست .

1.جوّاب ، پسر عبد اللّه تيمى كوفى، فردى درست و راستگو بوده و به ارجا متّهم شده و از طبقه ششم است .

2.اين خبر كه: «على، بهترين مردم است و هر كسى انكار كند، كفر ورزيده است».

3.ابو محمد سفيان بن مصعب عبدى كوفى ، از سرايندگان براى اهل بيت پاك عليهم السلام است كه با ولا وشعرش، از نزديكان آن بزرگواران به شمار مى آيد و به خاطر خلوص نيّت و دل بستگى به آنان ، در پيشگاهشان مورد قبول است . او در اشعار خود، از مناقب مشهور مولا امير مؤمنان عليه السلام ، فراوان آورده و در تمجيد آن امام و نسل پاك و پاكيزه اش، زياد سخن گفته و در عزا و ماتمشان و رنج و دشوارى هايى كه گرفتارش بودند ، مرثيه سرايى كرده است. من شعرى در غير اهل اللّه از او سراغ ندارم ... شيخ طوسى، ابو محمّد عبدى را در كتاب رجالش ، جزو اصحاب امام صادق عليه السلام به شمار آورده است . از اصحاب امام صادق بودن وى ، تنها به خاطر انس وى و يا آمد و شدش با امام عليه السلام و با هم دوره و هم روزگار بودنش با ايشان نبوده است ؛ بلكه بهره مندى عبدى از امام ، برخاسته از دوستى صميمانه و خلوص ولا و ايمان بى پيرايه بوده است ، تا جايى كه امام عليه السلام به شيعيانش توصيه فرمود كه شعر او را به كودكانشان بياموزند . امام عليه السلام در حقّ او فرمود : «شعر عبدى، مطابق دين خدا است» ؛ همان گونه كه كشّى با سند خود ، آن را در كتاب رجالش آورده است كه امام صادق عليه السلام فرمود : «اى شيعيان ! شعر عبدى را به كودكان خود بياموزيد كه آن ، مطابق دين خداست» . اين دستور امام عليه السلام به وى ـ بر اساس گزارش كشّى در كتاب الرجال ـ كه فرموده براى عزادارى زنان در سوگوارى ها شعر بسرايد ، از صداقت گفتار و درستى روش وى در شعر و بى عيبى معانى شعرش ، پرده بر مى دارد . از زادروز تولّد و مرگ عبدى ، اطّلاع چندانى در دست نيست و چيزى يافت نشد تا به حدود آن روزها هم پى ببريم ، جز روايتى كه شنيده شده وى از امام صادق عليه السلام نقل كرده است و همين طور ، بودنش با سيّد حميرى (متولّد ۱۰۵ و متوفّاى ۱۷۸ ق) و نيز با ابو داوود مسترق . توجّه به روز تولّد و مرگ ابو داوود مسترق كه از عبدى روايت نقل كرده ، اِشعار داد كه شاعر ما در حدود سال وفات حميرى در گذشته است . ابو داوود مسترق ، بنا بر فهرست نجاشى به سال ۲۳۱ و يا بنا به گفته رجال النجاشى به سال ۲۳۰ در گذشته و همان گونه كه كشّى گفته ، هفتاد سال زيسته است . پس ولادت ابو داوود ، بنا به گفته نجاشى به سال ۱۶۱ ، و بنا به نظر كشّى به سال ۱۶۰ بوده و طبعا ، سنّ مسترق ، زمانى كه از عبدى روايت نقل مى كرده ، بر حسب روايت ، كمتر از وى بوده ، و عبدى حدّ اقل تا زمان اواخر عمر حميرى بوده است . پس آنچه در أعيان الشيعة (ج ۱ ص ۳۷۰) آمده كه عبدى در حدود سال ۱۲۰ از دنيا رفته ، يعنى چهل سال قبل از ولادت ابو داوود مسترق ـ كه از او روايت كرده ـ ، حرف محقّقانه اى نيست (ر . ك : الغدير: ج ۲ ص ۲۹۰ ـ ۳۲۸ شرح حال «عبدى كوفى» و احاديثى كه در اشعار او آمده است) . اينك نمونه هايى از اشعار عبدى كه امينى در الغدير ذكر كرده است : آيا پرسشت از نشانِ خانه ويران يار درد ناخوش عشقت را درمان مى كند؟! و يا سوز دلت را در آن روز كه فراق دوست، نزديك مى شود قطره هاى ريزان اشكت فرو مى نشاند؟! هيهات! عشق برانگيخته را پايان نمى بخشد دورى دوستى كه رفته و ديگر باز نمى گردد . اى پيشاهنگ قبيله! چشمان اشكبار قبيله را از آب و گياه، بى نياز مى كند . تا آن جا كه مى گويد: اى شترسوارى كه گام هاى مركب نيرومندت پهناى دشت را به تقريب و جُنُب (دو نوع از راه سپردن شتر تند و كند) در مى نوردد و در فراز ، غزال خوش خط و خال را مى گيرد و در نشيب ، شاهين تيزبال را خسته مى كند و بادهاى سهمگين را چون اشتران خسته و رنجور بيابان ، پشت سر مى گذارد! درود مرا به قبرى كه در نجف است و بهترين انسان از عرب و عجم را در بر دارد ، برسان و در آن جا شعار خدايى تو ، فروتنى در برابرش باشد و بهترين وصى و داماد بهترين پيامبر را ندا ده . تا آن جا كه مى گويد : تو كسى نيستى ، مگر برادر و ياور آن [پيامبرِ] راه نما و آشكار كننده حق و ستايش شده كتاب ها[ى آسمانى] . تو همسر پاره تن پيغمبر ، زهرايى و تنها نگهبان او و پدر فرزندان بزرگوار اويى ؛ فرزندانى كه در راه خدا سختكوش اند و از او يارى مى جويند و بدو معتقدند و براى همو كار مى كنند و چنان راه نمايانى هستند كه اگر شب ديجور گم راهى، همه جا را فرا گيرد شبروان را بهتر از هر [كوكب و] شهابى راه نمايى مى كنند . از آن روز كه مِهر خود را به پاى آنان ريختم مرا رافضى خواندند و اين، بهترين لقبى است كه بِدان خوانده مى شوم! درود خداى عرش نشين ، پيوسته و هماره بر فرزند غم گسار فاطمه باد و بر آن دو فرزندى كه يكى به زهر ستم ، نابه هنگام در گذشت و آن ديگرى كه با گونه خاك آلود به خاك رفت و پس از وى ، بر آن عبادت پيشه پارسا ، سجّاد و آن گاه بر شكافنده دانش كه به غايت طلب، نزديك شد و سپس بر جعفر و فرزندش موسى و آن گاه بر امام نيكوكار ، امام رضا و جوادِ عابدِ كوشا و بر عسكريين و مهدى كه قائم آنان و صاحب امر است و جامه هاى پاك و سپيدِ هدايت به تن دارد همو كه زمينِ آكنده شده از بيداد را از عدل و داد مى آكند و گم راهان و شرآفرينان را سركوب مى كند [همو كه] پيشواى دليران بى باك و رزمنده اى است كه براى بر كندن گياهان هرزه به پيكار سركشان مى رود! نمونه ديگرى از اشعار عبدى كه ابن شهرآشوب در المناقب (ج ۴ ص ۲۸۵) آورده است : اى سَروران من! اى فرزندان على! اى آل «طه» و اى آل «صاد»! كيست كه با شما برابرى كند شمايانى كه نمايندگان خدا در زمين هستيد؟! شما ستارگان راه نمايى هستيد كه خداوند ، هر رهجويى را به واسطه آنها راه مى نمايد . اگر رهبرى شما نبود ، ما گم راه مى شديم و راه از بيراهه باز شناخته نمى شد . پيوسته عمر خويش را با مِهر شما مى گذرانم و با دشمنان شما دشمنى مى ورزم . توشه اى جز مهر شما ندارم و اين ، بهترين ره توشه است . مهر شما اندوخته من است كه در پهنه قيامت ، بِدان تكيه مى كنم . دوستى شما و بيزارى از آن كه دشمن شماست ، اعتقاد من است .


دانشنامه قرآن و حديث 10
428

۱۰۱۱.عنه صلى الله عليه و آله :أدِّبوا أولادَكُم عَلى ثَلاثِ خِصالٍ : حُبِّ نَبِيِّكُم ، وحُبِّ أهلِ بَيتِهِ ، وقِراءَةِ القُرآنِ ؛ فَإِنَّ حَمَلَةَ القُرآنِ في ظِلِّ اللّهِ يَومَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّهُ مَعَ أنبِيائِهِ وأصفِيائِهِ . ۱

۱۰۱۲.علل الشرائع عن أبي الزّبير المكّي :رَأَيتُ جابِرا مُتَوَكِّئا عَلى عَصاهُ وهُوَ يَدورُ في سِكَكِ الأَنصارِ ومَجالِسِهِم ، وهُوَ يَقولُ : . . . يا مَعشَرَ الأَنصارِ ، أدِّبوا أولادَكُم عَلى حُبِّ عَلِيٍّ ، فَمَن أبى فَانظُروا في شَأنِ اُمِّهِ . ۲

۱۰۱۳.المناقب لابن شهرآشوب عن أبي الزّبير وعطيّة العوفيّ وجوّاب۳ـ قالَ كُلُّ واحِدٍ مِنهُم ـ :المناقب لابن شهرآشوب عن أبي الزّبير وعطيّة العوفيّ وجوّاب ۴ رَأَيتُ جابِرا يَتَوَكَّأُ عَلى عَصاهُ وهُوَ يَدورُ في سِكَكِ المَدينَةِ ومَجالِسِهِم ، وهُوَ يَروي هذَا الخَبَرَ ۵ ثُمَّ يَقولُ : مَعاشِرَ الأَنصارِ ، أدِّبوا أولادَكُم عَلى حُبِّ عَلِيٍّ ، فَمَن أبى فَليَنظُر في شَأنِ اُمِّهِ . ۶

۱۰۱۴.الإمام الصادق عليه السلام :يا مَعشَرَ الشّيعَةِ ، عَلِّموا أولادَكُم شِعرَ العَبدِيِّ ، فَإِنَّهُ عَلى دينِ اللّهِ . ۷

1.كنز العمّال : ج ۱۶ ص ۴۵۶ ح ۴۵۴۰۹ نقلاً عن عبد الكريم الشيرازيّ في فوائده والديلميّ وابن النجّار عن الإمام عليّ عليه السلام .

2.علل الشرائع : ص ۱۴۲ ح ۴ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۴۹۳ ح ۴۷۴۴ ، رجال الكشّي : ج ۱ ص ۲۳۶ ح ۹۳ ، الأمالي للصدوق : ص ۱۳۶ ح ۱۳۳ ، الثاقب في المناقب : ص ۱۲۴ ح ۱۲۳ ، بحار الأنوار : ج ۳۹ ص ۳۰۰ ح ۱۰۸ .

3.جوّاب ـ بتثقيل الواو وآخره موحّدة ـ : ابن عبداللّه التيميّ الكوفيّ ، صدوق رُمي بالإرجاء ، من السادسة .

4.أي : «عَلِيٌّ خَيرُ البَشَر ، فَمَن أبى فَقَد كَفَر» .

5.المناقب لابن شهرآشوب : ج ۳ ص ۶۷ ، الصراط المستقيم : ج ۲ ص ۶۸ عن الزبير عطيّة وخوّات ، بحار الأنوار : ج ۳۸ ص ۷ ح ۱۳ .

6.رجال الكشّي : ج ۲ ص ۷۰۴ ح ۷۴۸ عن سماعة ، خلاصة الأقوال : ص ۸۲ الرقم ۲ وفيه «يشير إلى الشيعة» بدل «فإنّه على دين اللّه » ، رجال ابن داود : ص ۱۰۸ الرقم ۷۵۲ ، بحار الأنوار : ج ۷۹ ص ۲۹۳ ح ۱۶ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 10
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي،سيد رسول؛شيخي،حميد رضا؛آژير،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 116648
صفحه از 594
پرینت  ارسال به