۴۷۳.بصائر الدرجاتـ به نقل از على بن مهزيار، در يادكرد امام هادى عليه السلام ـ :بر امام عليه السلام وارد شدم و ايشان بدون مقدّمه سخن آغاز كرد و به زبان فارسى با من سخن گفت .
۴۷۴.الاختصاصـ به نقل از على بن مهزيار ـ :غلامم را كه از اسلاوها بود ، به سوى امام هادى عليه السلام فرستادم . غلام با تعجّب به سوى من باز گشت . به او گفتم : فرزندم! چه شده است؟
گفت : چگونه تعجّب نكنم؟! او چنان به اسلاوى با من سخن مى گفت كه گويى يكى از ماست و من گمان بردم كه ايشان با سخن گفتن به اين زبان مى خواسته است بعضى از غلامان ، گفتگوى آنان را نفهمند .
۴۷۵.الكافىـ به نقل از ابو حمزه نصير، خادم امام عسكرى عليه السلام ـ :بارها شنيدم كه امام عسكرى عليه السلام با غلام هاى خود به زبان هاى ايشان اعم از تركى ، رومى و اسلاوى سخن مى گويد . من شگفت زده شدم و گفتم : اين مرد در مدينه زاده شده است و تا رحلت امام هادى عليه السلام خود را ننموده است و هيچ كس او را نديده است. چگونه چنين چيزى ممكن است؟ با خود، سخن مى گفتم كه ايشان به سوى من آمد و فرمود : «خداوند ـ تبارك و تعالى ـ حجّت خود را با همه چيز ، از ديگر خلايقش متمايز كرده و آشنايى به زبان هاى گوناگون و نَسَب ها و لحظات وفات و رويدادها را بدو بخشيده است و اگر چنين نمى بود ، ميان حجّت و كسى كه حجّت براى او تعيين شده است ، تفاوتى نبود» .