87
دانشنامه قرآن و حديث 9

۶۸.امام باقر عليه السلامـ در باره اين سخن خداوند متعال :«و آنها را بر بسيارى از آفريده هاى خود ، برترىِ آشكار داديم»ـ :همه جانداران ، ناايستا آفريده شده اند ، بجز انسان كه ايستا آفريده شده است .

۶۹.امام هادى عليه السلامـ در نامه ايشان در پاسخ اهل جبر و تفويض ـ :سخن در اين باره را با گفته [امام] صادق عليه السلام آغاز مى كنيم كه فرمود : «نه جبر است و نه تفويض ؛ بلكه مقامى (چيزى) است ميان اين دو ، و آن ، عبارت است از : سلامت آفرينش ، باز بودن راه ، مهلت داشتن در وقت ، توشه داشتن مانند دارا بودن مركب ، و علّت برانگيزنده فاعل بر فعلش ... » .
اينها پنج چيزند كه [امام] صادق عليه السلام همه امتيازات را در آنها جمع كرده است و هر گاه بنده ، يكى از اينها را كم داشته باشد ، بر حَسَب آن ، تكليف از او بر كنار است .
پس [امام] صادق عليه السلام اصلى را كه مردم بايد در پى شناخت آن باشند ، خبر داده است ... و من ، به خواست خدا ، اين پنج چيز را با شواهدى از قرآن و بيان ، توضيح مى دهم :
توضيح «سلامت آفرينش» : سخن [امام] صادق عليه السلام ، معنايش برخوردارى انسان از آفرينش كامل و حواسّ كامل و ثبات عقل و تشخيص ، و زبان گوياست . و اين است معناى سخن خداوند كه : «ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و آنان را در خشكى و دريا بر نشانديم . و از پاكيزه ها به ايشان روزى داديم و آنان را بر بسيارى از آفريده هاى خود ، برترىِ آشكار داديم» . خداوند عز و جل خبر داده است كه آدميان را به واسطه تشخيص خِرد و گويايى ، بر ديگر آفريدگانش از چارپايان و درندگان و آبزيان و پرندگان و هر جنبنده اى كه حواسّ آدميان آن را درك مى كند ، برترى داده است ، و اين ، سخن اوست كه : «هر آينه ، انسان را در نيكوترين اعتدال آفريديم» . و سخن اوست كه : «اى انسان ! چه چيز ، تو را بر پروردگار بزرگوارت ، گستاخ كرده است ؛ همان كس كه تو را آفريد ، [اندام] تو را درست كرد و [آن گاه ]تو را سامان بخشيد و به هر صورتى كه خواست ، تو را تركيب كرد ؟» ، و در آيات بسيار [ديگرى] .
پس نخستين نعمتى كه خدا به انسان بخشيد ، خِرد سالم بود و به واسطه كمال خِرد و بيان روشن ، او را بر بسيارى از آفريدگانش برترى داد ؛ چرا كه هر جنبنده اى بر پهنه زمين به حواسّ خود متّكى است و ذاتى كامل دارد ؛ امّا آدميان را به سبب گويايى (قوّه ناطقه) بر ديگر آفريدگان كه [تنها ]با حواسّ خود ادراك مى كنند ، برترى بخشيد . و براى همين قوّه ناطقه است كه خداوند ، آدميزاد را بر ديگر آفريدگان ، مسلّط كرد تا بدان جا كه امر و نهى كننده گشته است و ديگران ، مسخّر اويند ، چنان كه خداوند فرمود : «اين گونه آنها (بهايم) را براى شما رام كرد تا خدا را به [پاس] آن كه شما را هدايت نمود ، به بزرگى ياد كنيد» و فرمود : «و او كسى است كه دريا را مسخّر گردانيد تا از آن ، گوشت تازه بخوريد و پيرايه اى كه آن را مى پوشيد ، از آن بيرون آوريد» و فرمود : «چارپايان را براى شما آفريد . در آنها براى شما [وسيله] گرمى و سودهايى است و از آنها مى خوريد . و در آنها براى شما زيبايى است ، آن گاه كه [آنها را] از چراگاه بر مى گردانيد و هنگامى كه به چراگاه مى بريد ، و بارهاى شما را به شهرى مى برند كه جز با مشقّت بدن ها نمى توانستيد بدان برسيد» .
پس بدين سبب ، خداوند ، انسان را به پيروى از فرمانش و به طاعتش فرا خواند ؛ چرا كه به واسطه خلقت درست و كامل او و كمال نطق و شناختى كه به او داد ، وى را امتياز بخشيد ، و قبل از آن ، به آدميان ، توان انجام دادن تكاليف بندگى را بخشيد ، آن جا كه مى فرمايد : «پس تا مى توانيد ، از خدا پروا كنيد و بشنويد و فرمان ببريد» و مى فرمايد : «خدا ، بر هيچ كس ، جز به اندازه توانش تكليف نمى كند» و مى فرمايد : «خدا ، بر هيچ كس ، جز [به قدر] آنچه به او داده است ، تكليف نمى كند» ، و در بسيارى آيات [ديگر] .
بنا بر اين ، هر گاه يكى از حواسّ بنده را از او بگيرد ، كار [و تكليف مرتبط با ]آن اندام حسّى را از او بر مى دارد . براى مثال مى فرمايد : «بر نابينا ايرادى نيست ، و بر لَنگ ، ايرادى نيست» تا پايان آيه . پس ، از كسى كه اين اوصاف را داشته باشد ، وظيفه جهاد و همه كارهايى را كه جز با اين اندام ها انجام نمى پذيرد ، برداشته است . همچنين حج و زكات را بر توانگر ، واجب فرموده ـ چون استطاعت (توان) آنها را به او داده است ـ و بر تهى دست ، حج و زكاتى واجب نكرده است . مى فرمايد : «براى خدا ، حجّ آن خانه ، بر عهده مردم است ؛ [البتّه بر ]كسى كه توان رفتن به آن را داشته باشد» ، و در باره ظِهار ۱ مى فرمايد : «و [بر] كسانى كه زنانشان را ظَهار مى كنند ، سپس از آنچه گفته اند ، پشيمان مى شوند ، آزاد كردن بنده اى است» تا آن جا كه مى فرمايد : «و هر كه نتواند [بنده آزاد كند] ، بايد شصت بينوا را خوراك دهد» . همه اينها دليل بر آن است كه خداوند ـ تبارك و تعالى ـ ، بندگانش را مكلّف نساخته ، مگر به چيزى كه توان انجام دادن آن را بديشان داده است و آنها را نهى كرده از مثل اينها [كه در اين آيه ياد شده اند] . اين است معناى درست آفرينش .

1.ظِهار ، به معناى آن است كه مرد با گفتن : «أنتِ عَلَىَّ كَظَهرِ اُمِّى» به همسر خود، او را بر خود حرام نمايد . در اين صورت ، و تا زمانى كه كفّاره ندهد ، همسرش بر او حلال نمى گردد (ر . ك : مجمع البحرين : ج ۲ ص ۱۱۴۸ مادّه «ظهر») .


دانشنامه قرآن و حديث 9
86

۶۸.الإمام الباقر عليه السلامـ في قَولِهِ تَعالى :«وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً»ـ :خُلِقَ كُلُّ شَيءٍ مُنكَبّا غَيرَ الإِنسانِ خُلِقَ مُنتَصِبا . ۱

۶۹.الإمام الهادي عليه السلامـ في رِسالَتِهِ فِي الرَّدِّ عَلى أهلِ الجَبرِ وَالتَّفويضِ ـ :إنّا نَبدَأُ مِن ذلِكَ بِقَولِ الصّادِقِ عليه السلام : «لا جَبرَ ولا تَفويضَ ولكِن مَنزِلَةٌ بَينَ المَنزِلَتَينِ ، وهِيَ صِحَّةُ الخِلقَةِ ، وتَخلِيَةُ السَّربِ ۲ ، وَالمُهلَةُ فِي الوَقتِ ، وَالزّادُ مِثلُ الرّاحِلَةِ ، وَالسَّبَبُ المُهَيِّجُ لِلفاعِلِ عَلى فِعلِهِ» ، فَهذِهِ خَمسَةُ أشياءَ جَمَعَ بِهَا الصّادِقُ عليه السلام جَوامِعَ الفَضلِ ، فَإِذا نَقَصَ العَبدُ مِنها خَلَّةً كانَ العَمَلُ عَنهُ مَطروحا بِحَسَبِهِ .
فَأَخبَرَ الصّادِقُ عليه السلام بِأَصلِ ما يَجِبُ عَلَى النّاسِ مِن طَلَبِ مَعرِفَتِهِ ، ... وأنَا مُفَسِّرُها بِشَواهِدَ عَنِ القُرآنِ وَالبَيانِ إن شاءَ اللّهُ .
تَفسيرُ صِحَّةِ الخِلقَةِ : أمّا قَولُ الصّادِقِ عليه السلام ، فَإِنَّ مَعناهُ كَمالُ الخَلقِ لِلإِنسانِ ، وكَمالُ الحَواسِّ ، وثَباتُ العَقلِ وَالتَّمييزِ ، وإطلاقُ اللِّسانِ بِالنُّطقِ ، وذلِكَ قَولُ اللّهِ : «وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِى ءَادَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِى الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلاً» فَقَد أخبَرَ عَزَّ وجَلَّ عَن تَفضيلِهِ بَني آدَمَ عَلى سائِرِ خَلقِهِ ، مِنَ البَهائِمِ وَالسِّباعِ ودَوابِّ البَحرِ وَالطَّيرِ ، وكُلِّ ذي حَرَكَةٍ تُدرِكُهُ حَواسُّ بَني آدَمَ بِتَمييزِ العَقلِ وَالنُّطقِ ، وذلِكَ قَولُهُ : «لَقَدْ خَلَقْنَا الْاءِنسَانَ فِى أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ»۳ وقَولُهُ : «يَاأَيُّهَا الْاءِنسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ * الَّذِى خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ * فِى أَىِّ صُورَةٍ مَّا شَاءَ رَكَّبَكَ»۴ وفي آياتٍ كَثيرَةٍ ، فَأَوَّلُ نِعمَةِ اللّهِ عَلَى الإِنسانِ صِحَّةُ عَقلِهِ ، وتَفضيلُهُ عَلى كَثيرٍ مِن خَلقِهِ بِكَمالِ العَقلِ وتَمييزِ البَيانِ ، وذلِكَ أنَّ كُلَّ ذي حَرَكَةٍ عَلى بَسيطِ الأَرضِ هُوَ قائِمٌ بِنَفسِهِ بِحَواسِّهِ ، مُستَكمِلٌ في ذاتِهِ ، فَفَضَّلَ بَني آدَمَ بِالنُّطقِ الَّذي لَيسَ في غَيرِهِ مِنَ الخَلقِ المُدرِكِ بِالحَواسِّ ، فَمِن أجلِ النُّطقِ مَلَّكَ اللّهُ ابنَ آدَمَ غَيرَهُ مِنَ الخَلقِ ، حَتّى صارَ آمِرا ناهِيا ، وغَيرُهُ مُسَخَّرٌ لَهُ ، كَما قالَ اللّهُ : «كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُواْ اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ»۵ وقالَ : «وَ هُوَ الَّذِى سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا»۶ وقال : «وَ الْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْ ءٌ وَ مَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ * وَ لَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَ حِينَ تَسْرَحُونَ * وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُواْ بَالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنفُسِ»۷ فَمِن أجلِ ذلِكَ دَعَا اللّهُ الإِنسانَ إلَى اتِّباعِ أمرِهِ ، وإلى طاعَتِهِ بِتَفضيلِهِ إيّاهُ بِاستِواءِ الخَلقِ وكَمالِ النُّطقِ وَالمَعرِفَةِ ، بَعدَ أن مَلَّكَهُمُ استِطاعَةَ ما كانَ تَعَبَّدَهُم بِهِ ، بِقَولِهِ : «فَاتَّقُواْ اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ اسْمَعُواْ وَ أَطِيعُواْ»۸ وقَولِهِ : «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا»۹ وقَولِهِ : «لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا ءَاتَاهَا»۱۰ وفي آياتٍ كَثيرَةٍ .
فَإِذا سَلَبَ مِنَ العَبدِ حاسَّةً مِن حَواسِّهِ ، رَفَعَ العَمَلَ عَنهُ بِحاسَّتِهِ ، كَقَولِهِ : «لَّيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ»۱۱ الآيَةَ ، فَقَد رَفَعَ عَن كُلِّ مَن كانَ بِهذِهِ الصِّفَةِ الجِهادَ وجَميعَ الأَعمالِ الَّتي لا يَقومُ [إلّا] ۱۲ بِها ، وكَذلِكَ أوجَبَ عَلى ذِي اليَسارِ الحَجَّ وَالزَّكاةَ لِما مَلَّكَهُ مِنِ استِطاعَةِ ذلِكَ ، ولَم يوجِب عَلَى الفَقيرِ الزَّكاةَ وَالحَجَّ ، قَولُهُ : «وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً»۱۳ ، وقَولُهُ فِي الظِّهارِ : «وَ الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِن نِّسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُواْ فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ» إلى قَولِهِ : «فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا»۱۴ كُلُّ ذلِكَ دَليلٌ عَلى أنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى لَم يُكَلِّف عِبادَهُ إلّا ما مَلَّكَهُمُ استِطاعَتَهُ بِقُوَّةِ العَمَلِ بِهِ ، ونَهاهُم عَن مِثلِ ذلِكَ فَهذِهِ صِحَّةُ الخِلقَةِ . ۱۵

1.تفسير العيّاشي : ج ۲ ص ۳۰۲ ح ۱۱۳ عن جابر ، بحارالأنوار : ج ۶۰ ص ۳۰۰ ح ۸ .

2.السَّرْبُ : المسلك والطريق (النهاية : ج ۲ ص ۳۵۶ «سرب») .

3.التين : ۴ .

4.الانفطار : ۶ ـ ۸ .

5.الحجّ: ۳۷ .

6.النحل : ۱۴ .

7.النحل: ۵ ـ ۷ .

8.التغابن: ۱۶ .

9.البقرة : ۲۸۶ .

10.الطلاق : ۷ .

11.النور : ۶۱ .

12.ما بين المعقوفين لم يذكر في المصدر ، وأثبتناه من بحارالأنوار .

13.آل عمران : ۹۷ .

14.المجادلة : ۳ ـ ۴ .

15.تحف العقول : ص ۴۶۰ و ۴۷۲ ، بحارالأنوار : ج ۵ ص ۷۰ ح ۱ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 9
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي؛طباطبايي،سيد محمد کاظم؛افقي،رسول؛موسوي،سيد رسول؛شيخي،حميد رضا؛آژير،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 133836
صفحه از 611
پرینت  ارسال به