۱۶۳.الكافىـ به نقل از اسماعيل جُعفى ـ :مردى به نزد امام باقر عليه السلام آمد و نوشته اى با او بود . امام باقر عليه السلام بدو فرمود : «اين ، نوشته فردى ستيزه جوست كه در باره دينى مى پرسد كه عمل در آن پذيرفته مى شود» .
آن مرد گفت : رحمت خدا بر تو باد ! اين ، همان چيزى است كه من مى خواهم .
امام باقر عليه السلام فرمود : «[آن دين ، عبارت است از] گواهى دادن به اين كه معبودى جز خداى يگانه و بى انباز نيست و اين كه محمّد صلى الله عليه و آله ، بنده و فرستاده اوست ، و گواهى دادن به آنچه از نزد خداوند آمده است ، و دوستى و پيروى ما اهل بيت ، و بيزارى از دشمن ما ، و گردن نهادن به فرمان ما ، و خويشتندارى از حرام ، و فروتنى و منتظر قائم ما بودن همانا ما دولتى داريم كه خداوند ، هر گاه بخواهد ، آن را مى آورد» .
۱۶۴.رجال الكشّىـ به نقل از ابو سَلَمه جمّال ـ :خدمت امام صادق عليه السلام بودم كه خالد بَجَلى نيز وارد شد و گفت : مى خواهم از شما سؤال كنم .
امام صادق عليه السلام به او فرمود : «سؤال كن . به خدا سوگند ، در باره هر چه از من سؤال كنى ، در اندازه اش به تو پاسخ مى دهم و پنهانش نمى دارم» .
خالد گفت : فدايت شوم! مى خواهم دينم را ـ كه با آن ، خدا را مى پرستم ـ براى شما بازگو كنم .
سپس گفت : نخستين چيزى كه اظهار مى دارم ، اين است كه گواهى مى دهم معبودى جز خداى يگانه و بى انباز نيست و جز او خدايى وجود ندارد .
امام صادق عليه السلام فرمود : «چنين است پروردگار ما . هيچ معبودى جز او نيست» .
خالد سپس گفت : و گواهى مى دهم كه محمّد صلى الله عليه و آله ، بنده و فرستاده اوست .
امام صادق عليه السلام فرمود : «آرى ، محمّد صلى الله عليه و آله چنين است . بنده خدا به اين كه او بنده خدا و فرستاده او به سوى خلق اوست ، گواهى مى دهد» .
خالد گفت : و گواهى مى دهم كه اطاعت از على عليه السلام ، همان گونه بر بندگان واجب بود كه اطاعت از محمّد صلى الله عليه و آله بر مردم واجب بود .
فرمود : «آرى ، على عليه السلام چنين بود» .
خالد گفت : و گواهى مى دهم كه اطاعت از حسن بن على عليه السلام ، همان گونه بر خلق واجب بود كه از محمّد و على ـ كه درودهاى خدا بر آن دو ـ .
فرمود : «آرى ، حسن عليه السلام نيز چنين بود» .
خالد گفت : و گواهى مى دهم كه پس از حسن ، اطاعت از حسين عليه السلام ، همان گونه بر خلق واجب بود كه از محمّد و على و حسن عليهم السلام .
فرمود : «آرى ، حسين عليه السلام نيز چنين بود» .
خالد گفت : و گواهى مى دهم كه اطاعت از على بن الحسين (زين العابدين) عليه السلام ، همان گونه بر همه مردمان واجب بود كه از حسين عليه السلام .
فرمود : «آرى ، على بن الحسين نيز چنين بود» .
گفت : و گواهى مى دهم كه اطاعت از محمّد بن على (باقر) عليه السلام ، همان گونه بر خلق واجب بود كه از على بن الحسين ( عليه السلام ) .
فرمود : «آرى ، محمّد بن على نيز چنين بود» .
گفت : و گواهى مى دهم كه خداوند ، شما را وارث همه اين [مقامات] قرار داد .
امام صادق عليه السلام فرمود : «كافى است . ديگر چيزى مگو ؛ چرا كه تو حق را گفتى و من ساكت شدم» .
سپس خداى را ستود و او را ثنا نمود و آن گاه فرمود : «خداوند ، هيچ پيامبرى را مبعوث نكرد كه فرزند و ذريّه اى داشته باشد ، مگر آن كه آنچه بر اوّلينِ آنان جارى ساخت ، بر آخرينشان نيز جارى ساخت . ما نيز ذريّه محمّد هستيم ـ كه درود خدا بر او و خاندانش باد ـ و خدا براى آخرينِ ما ، همان چيزى را جارى ساخت كه براى اوّلين ما جارى گردانيد . ما بر راه و روش پيامبرمان هستيم ـ كه درود خدا بر او و خاندانش باد ـ و اطاعت از ما ، همان گونه واجب است كه اطاعت از او واجب بود» .