207
دانشنامه قرآن و حديث 8

مراتب و بازگشت به شك و حتّى رسيدن به مرتبه انكار ، ممكن است و اين ، در ايمان به معاد است .
برخى از مراتب ايمان ، از ميان رفتنى نيست ، نه با گفتار ، نه با عمل ، و نه در باور . برخى از آن مراتب ، در گفتار و عمل ، زايل شدنى است ؛ امّا در باور ، ماندگار است ، مثل كافرانى كه به درستىِ رسالت پيامبر ، معتقد بودند (همچون ابو جهل و امثال او) و به دليل غرض هاى تبهكارانه و خواست هاى دنيايى ، با پيامبر صلى الله عليه و آله دشمنى كردند و شديدا منكر رسالت او شدند . بسيارى از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله ، نصب على عليه السلام را به مقام ولايت در روز غدير به چشم ديدند و صراحت كلام پيامبر صلى الله عليه و آله را در جاهاى بسيارى به گوش شنيدند ؛ امّا بدبختى و دنيادوستى بر آنها سايه انداخت و آن را منكر شدند . ۱
مقصود علاّمه مجلسى از «يقين» ، به قرينه مقابله با «ظن» ، همان علم قطعى است . بنا بر اين ، ايشان ، ظنّ قوى و اطمينان آور را هم در تحقّق ايمان ، كافى مى داند و بر اين باور است كه ايمان ، اگر مستند به «علم» باشد ، از آن جا كه تبديل «علم» به «جهل» ممكن نيست ، زوال ايمان به اين معنا نيز ممكن نيست ؛ امّا اگر ايمان ، مستند به ظنّ قوى باشد ، قابل زوال است . البتّه ايشان در ادامه سخن مى گويد :
اگر در ايمان ، جزم هم شرط باشد ، از آن جا كه علاوه بر معرفت قلبى ، اعتراف زبانى و نيز عدم صدور عملى كه موجب كفر گردد ، شرط تحقّق و تداوم آن است ، زوال ايمان از طريق انكار زبانى و يا ايجاد اسباب كفر ، امكان پذير است . ۲
بر اين اساس ، هر چند مرحوم مجلسى در بحار الأنوار و در بخش نخست

1.مرآة العقول : ج ۱۱ ص ۲۴۲ .


دانشنامه قرآن و حديث 8
206

همچنين استدلال به اجماع براى اثبات اين كه مؤمن استحقاق پاداش دائم دارد ، با عنايت به اختلافى بودن مسئله ، بويژه اين كه بيشتر متكلّمان ، مخالف اين نظريه اند ، صحيح نيست ؛ امّا آنچه براى اثبات بطلان «حبط» از نظر عقلى بدان استناد شده ، صحيح نيست و مشروح بحث در اين باره ، در مَدخل «عمل» از اين دانش نامه خواهد آمد ، إن شاء اللّه !

نظريه سوم . تفاوت ايمانِ مستند به علم قطعى و ايمانِ مستند به ظنّ قوى

علّامه مجلسى ، پس از طرح مباحث كلامى مربوط به اين نظريه ، در بحار الأنوار مى گويد :
اگر در ايمان ، به گمان [حاصل از تقليد و غير آن] بسنده شود ، ترديدى نيست كه تبديل ايمان به كفر ، شدنى خواهد بود ؛ امّا اگر در ايمان ، علم يقينى شرط باشد ، تبديل آن به كفر ، مشكل است ... . آرى ! اگر يقين در ايمان شرط باشد و آن هم ، به عقيده قطعى تغييرناپذير منطبق با واقع تفسير گردد ، از بين رفتنى نخواهد بود . [اگر از بين رفت ،] پس از زوال چنين ايمانى ، معلوم مى شود كه آن شخص ، در واقع ، مؤمن نبوده است ؛ امّا اعتبار اين سخن ، جاى حرف دارد . ۱
ايشان ، نظر خود را در مرآة العقول با توضيح بيشترى بيان كرده ، مى گويد :
حقيقت ، اين است كه ايمان ، هر گاه به حدّ يقين برسد ، زايل شدنى نخواهد بود ؛ امّا رسيدن آن به حدّ يقين ، بسيار اندك است . تكليف كردن عموم مردم ، به رساندن ايمان به يقين نيز حرجى است ؛ بلكه ظاهر ، اين است كه در ايمان بيشتر مردم ، گمان قوى اى كه جان آدمى به آن آرامش پيدا كند ، كافى است ، و البتّه از بين رفتن چنين ايمانى ، ممكن است .
ايمان ـ همان گونه كه دانستى ـ مراتب بسيار دارد كه از ميان رفتن برخى از آن

1.بحار الأنوار : ج ۶۹ ص ۲۱۸ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 8
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي؛طباطبايي،سيد محمد کاظم؛افقي،رسول؛موسوي،سيد رسول؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 188839
صفحه از 545
پرینت  ارسال به