۱۵.امام زين العابدين عليه السلامـ در دعاى ابو حمزه ثمالى ـ :معبود من ! ... در اين دنيا بر غربت من و در هنگام مرگ ، بر اندوه من رحم آور ... تا با غير تو اُنس نگيرم . آقاى من ! اگر مرا به خويشتن وا گذارى ، تباه مى شوم .
۱۶.امام زين العابدين عليه السلامـ در مناجات هاى پانزده گانه ـ :معبود من ! كيست كه شيرينى محبّت تو را چشيد و ديگرى را به جاى تو گزيد؟ ! و كيست كه به مقام قرب تو اُنس گرفت و جايى ديگر جُست؟ ! معبود من ! پس مرا از كسانى قرار ده كه آنان را براى قرب و دوستى خودت برگزيدى .
۱۷.امام زين العابدين عليه السلامـ در مناجات هاى پانزده گانه ـ :معبود من ! ... از هر لذّتى به غير ياد تو ، و از هر آرامشى به غير اُنس با تو ، و از هر شادى اى به غير قُرب تو ، و از هر سرگرمى اى به غير طاعت تو ، از تو آمرزش مى خواهم .
۱۸.امام زين العابدين عليه السلامـ در مناجات اِنجيليه ـ :بار خدايا ! مرا از كسانى قرار ده كه ... جان هايشان را به شناخت خود ، مأنوس گردانيده اى.
۱۹.امام زين العابدين عليه السلامـ از دعايى كه در برخى نافله هاى روز جمعه مى خواند ـ :بار خدايا ! تو براى دوستانت ، همدم ترينِ همدمانى . ... هر گاه هراسِ غربت ، مرا فرا گيرد ، يادِ تو ، مونس من مى شود .
۲۰.امام صادق عليه السلامـ از دعاى ايشان در صبحگاهان ـ :بار خدايا! ... تو براى دوستانت همدم ترينِ همدمانى ، و براى كارسازىِ آن كه بر تو توكّل مى كند ، سزاوارترينى ، و
براى يارى دادن به آن كه بر تو تكيه مى كند ، بهترينى و براى حمايت از آن كه به تو رو مى آورد ، برحق ترينى . راز من بر تو هويداست و من به تو مشتاقم . من ناتوانم و تو توانايى . من كوچكم و تو بزرگى . من ضعيفم و تو نيرومندى . من درويشم و تو بى نيازى . هر گاه غربت و تنهايى ، دل تنگم كند ، ياد تو مونس من مى شود .