اهل مشورت
ولا يَسْتَشِيرُ إِلَّا مَنْ يَرْجُو عِنْدَهُ النَّصِيحَةَ
ترجمه و شرح
«با کسی مشورت نمیکرد، مگر با کسی که از او انتظار خیرخواهی داشت».
مشورت، از جمله اقداماتی است که در موفقیت در کارها بسیار حیاتی است و نقش بسزایی در دستیابی به اهداف دارد. چه بسیار توصیههای قرآنی و روایی که آدمی را به مشورت و بهرهمندی از دیدگاههای دیگران فراخوانده و به استفاده از دانش و تجربۀ دیگران تشویق کرده است. در اینکه مشورت، امری پسندیده است و در شناخت راه از چاه و انتخاب بهترینها، کارآمد و مفید است، تردیدی نیست و خردمندان به آن، بهویژه در امور مهم زندگی، اهتمام میورزند؛ اما مهمتر از مشورت این است که بدانیم با چه کسانی باید مشورت کنیم و یک مشاور خوب از چه شرایطی برخوردار است. بدینمنظور، آگاهی به شاخصهای مشاور خوب ضروری است؛ زیرا اگر کسی که طرف مشورت قرار میگیرد فاقد شرایط مشاوری شایسته باشد، نهتنها از مشورت او بهرهای به دست نخواهد آمد، بلکه زیان و خسران نیز نصیب مشورتکننده خواهد شد. لذا میبینیم که امام مجتبی علیه السلام، در توصیف برادر خود، نه تنها از مشورت کردن او در کارها خبر میدهد، بلکه آن را مفروض میگیرد و با عبارتی بسیار کوتاه، شرایط مشاور خوب و قابل اطمینان را خاطرنشان میشود. آن حضرت با بیان خود درحقیقت به تمام شرایطی که یک مشاور باید دارا باشد اشاره کرده است. برای شرح این عبارت، ذکر حدیثی از امام صادق علیه السلام سودمند است:
«مشورت جز با حدود چهارگانۀ آن تحقق نپذيرد؛ نخستين حد آن اين است كه كسى كه با او مشورت مىكنى خردمند باشد؛ دوم اينكه آزاده و متدين باشد؛ سوم اينكه دوست و برادر باشد و چهارم اينكه راز خود را به او بگويى و او به اندازۀ خودت از آن راز آگاه باشد؛ اما آن را بپوشاند و به كسى نگويد».۱
براساس این حدیث شریف، شرایط یک مشاور عبارت خواهد بود از:
1. مشاور باید برای مشورت دادن، از عقل و دانش و تجربۀ لازم برخوردار باشد؛ زیرا فرد کمخرد یا بیدانش و بیتجربه به دلیل نادانی و بیتجربهگی هرگز نخواهد توانست دیگری را بهدرستی راهنمایی کند. ضربالمثل دوستی خاله خرسه، دقیقاً بیانگر این معناست که از دلسوزی و خیرخواهی افراد دلسوز اما نادان جز زیان و آسیب نباید متوقع بود و کسی که با نادانان مشورت کند و به توصیة آنان عمل کند، در صورت متضرر شدن فقط خود را باید ملامت کند.
2. یکی از شروط مشاور، آزادگی و دیانت است؛ زیرا مشاوری که آزاده و جوانمرد نیست و دیانت ندارد، اگرچه راه صحیح و راهنمایی درست را تشخیص دهد، لکن به دلیل وابستگیهای خود و منافع شخصی و یا حسادت و مانند آن، از مشورت دادن خیرخواهانه اجتناب میکند و به بیراهه راهنمایی خواهد کرد.
3. دلسوزی در مشاور شرط است؛ چه اگر مشورت نیازمند تحقیق و بررسی است، مشاور دلسوز یا خود را به زحمت میاندازد و مشکل دوست خود را مشکل خود میداند. دراینصورت، به مشورت چنین مشاوری میتوان چشم امید داشت و اطمینان کرد؛ یا اگر راه درست را نشناسد و در ارائة مشورت مناسب و تخصصی توانمند نباشد و نیز کسب اطلاع برایش مقدور نباشد، صادقانه ابراز ناتوانی کرده، مشورتکننده را به جای رهنمون ساختن به بیراهه، به سوی فرد توانمند و مطمئن دیگر راهنمایی میکند.
4. امام علیه السلام پیش از بیان شرط چهارم مشورتکننده را مکلف کرده است که در مشورتخواهی، آنچه را که باید به مشاور بگوید و چیزی که لازم است از او مخفی ندارد. سپس رازداری را شرط چهارم برای مشاور دانسته تصریح میکند مشاور باید رازدار و امین باشد و فاش ساختن آنچه را به او ارتباطی ندارد و آگاهی از آن تنها بهسبب مشورتخواهی بوده است بر خود حرام بداند. نتیجه آنکه مهمتر از اصل مشورت در امور، پیدا کردن مشاوری شایسته است. پس باید پیش از مشورت با افراد، به خیرخواهی آنان و توانمندیشان اطمینان یافت و این شرایط را در او احراز کرد.