129
دانشنامه قرآن و حديث 5

مصدر يليه ليها و لاها : إذا احتجب و ارتفع ، لأنّه تعالى محجوب عن إدراك الأبصار و مرتفع على كلّ شى ء و عمّا لا يليق به . و قيل : إنّه غير مشتقّ و هو علم للذات المخصوصة وضع لها ابتداءا . و قيل : أصله «لاها» بالسريانيّة فعرّب بحذف الألف الأخيرة و إدخال اللام عليه . 1
در ريشه واژه «اللّه» ، اختلاف وجود دارد . مشهور اين است كه اين واژه عربى و از «أله» به معناى «پرستيد» مشتق شده است . و يا از «أله» به معناى «حيران شد» است ؛ زيرا عقل در شناخت او حيران است . يا از «ألهت إلى فلان» است كه به معناى با او آرامش يافته است ؛ زيرا دل مردمان با ياد او آرام مى گيرد و با شناخت او تسكين مى يابد . يا از أله به معناى به فغان آمدن از گرفتارى است . «ألهه غيره» ، يعنى او را پناه داد ؛ زيرا عابد به او متوسّل مى شود و او هم وى را پناه مى دهد . يا از «أله الفصيل» است كه اشتياق بچّه به مادرش است ؛ زيرا بندگان در گرفتارى ها به درگاه او التماس مى كنند . يا از «وله» است وقتى كه عقل ، متحيّر و سر در گم مى شود و اصل آن از «وِلاه» است كه به خاطر مكسور بودن ، و او ، تبديل به همزه شده است . يا از «لاه» است كه مصدرش ليهاً و لاهاً مى آيد ، به معناى «پوشيده شد» و «بالا رفت» است ؛ زيرا خداوند از ديده ها پنهان است و از هر شيئى و هر آنچه شايسته او نيست ، برتر است . گفته اند : اين كلمه ، مشتق نيست و اسم عَلَم براى ذات مخصوص است و از همان ابتدا براى آن وضع شده است . نيز گفته اند كه اصل آن از لاهاى سريانى است و معرب شده و الف آخر آن حذف شده و لام به آن افزوده شده است .
بنا بر مشتق بودن لفظ جلاله ، كلمه «اللّه » به تناسب مبدأهاى اشتقاق آن ، داراى اين معانى است : معبود ، ذاتى كه انديشه ها در شناخت حقيقت او متحيّرند ، ذاتى كه دل ها به ياد او آرام مى گيرند ، پناهگاهى كه مردم در سختى ها به او پناه مى برند ، حقيقتى كه از ديده ها پوشيده است .

1.بحار الأنوار : ج ۳ ص ۲۲۶ .


دانشنامه قرآن و حديث 5
128

درآمد

كلمه «اللّه » ، زيباترين نام ، دل رباترين كلام و پُرمحتواترين كلمه در نزد اهل معرفت است ؛ نام حقيقتى كه همه حقايق ، به او باز مى گردند : «وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ» . ۱
حقيقت اين نام ، آن گونه كه هست ، جز براى صاحب آن ، مكشوف نيست و هيچ كس به كُنه شناخت او نمى رسد و جز او ، هويّت او را نمى داند .
و امّا آنچه در منابع لغت و نصوص (متون) اسلامى در تفسير اين لفظ آمده است :

اللّه ، در لغت

بنا بر مشهور ، لفظ جلاله ، از «ألَهَ» يا «وَلَهَ» و يا «لاه» مشتق است و برخى ، آن را غير مشتق دانسته اند كه ابتدائا براى ذات واجب الوجود وضع شده است . علّامه مجلسى در اين باره مى گويد :
و اختلف فى لفظ الجلالة فالمشهور أنّه عربى مشتق إمّا من أله بمعنى عبد ، أو من أله : إذا تحيّر ، إذا العقول تتحيّر فى معرفته ، أو من ألهت إلى فلان أى سكنت إليه ، لأنّ القلوب تطمئنُّ بذكره و الأرواح تسكن إلى معرفته أو من أله : إذا فزع من أمر نزل عليه ، و ألهه غيره : أجاره ، إذ العابد يفزع إليه و هو يجيره ، أو من أله الفصيل : إذا ولع بأمّه ، إذ العباد يولعون بالتضرّع إليه فى الشدائد ، أو من وله : إذا تحيّر و تخبّط عقله و كان أصله ولاه فقلبت الواو همزة لاشتقال الكسرة عليها ، أو من لاه

1.هود : آيه ۱۲۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 5
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي،سيد رسول؛حسيني،سيد رضا؛سبحاني نيا،محمّد تقي؛طباطبايي،سيد محمد کاظم؛برنجکار،رضا؛شيخي،حميد رضا؛مسعودي،عبدالهادي
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 156772
صفحه از 583
پرینت  ارسال به