۳۴.امام على عليه السلام :پس خداوند ، محمّد صلى الله عليه و آله را به حق برانگيخت تا بندگانش را از پرستش بُتان به پرستش او ، و از فرمانبرى شيطان به فرمانبرى وى درآورد ، با قرآنى كه آن را روشن و استوار گردانيد تا بندگان ، پروردگارشان را كه نمى شناختند ، بشناسند و به وجود او كه آن را نفى مى كردند ، اعتراف كنند و هستى اش را كه منكِر بودند ، اثبات كنند .
2 / 3
اهل بيت عليهم السلام
۳۵.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :من و على ، پدران اين امّتيم . هر كه ما را شناخت ، خداوند عز و جل را شناخته است ، و هر كه ما را انكار كرد ، خداوند عز و جل را انكار كرده است .
۳۶.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله :اى على! خداوند شناخته نمى شود ، جز به من و سپس به تو . هر كس ولايت تو را انكار كند ، ربوبيّت خداوند را انكار كرده است .
۳۷.امام على عليه السلام :خداوند متعال ، اگر مى خواست ، قطعاً خود را [ بى واسطه] به بندگان مى شناساند ؛ امّا او ما را درها و راه و جادّه خويش و جهت رسيدن به خود قرار داد . پس هر كه از ولايت ما منحرف (خارج) شود ، يا ديگرى را بر ما ترجيح دهد ، در حقيقت ، از راه راستْ منحرف گشته است و كسى كه پناه مردم است ، با كسى كه دنباله رو مردم است ، يكسان نيست . مردم به سوى چشمه هايى تيره (گل آلود) مى روند كه يكى به ديگرى مى ريزد ، و كسانى كه به سوى ما مى آيند ، به سوى چشمه هايى زلال مى آيند كه به امر پروردگارشان جارى اند ، و تمام شدنى و خشك شدنى نيستند .