237
دانشنامه قرآن و حديث 5

۱۰۱.امام على عليه السلام :امّا دليل بر نادرستى سخن كسى كه منكر حدوث [و معتقد به قِدَم عالَم ]است ، علاوه بر آنچه گذشت ، اين است كه وقتى مى بينيم اين جهانِ متحرّك ، زمان هايش و موجوداتش و حركاتش و پديده هايش و [خلاصه] هر آنچه در اين عالم است ، متناهى هستند و آنچه از ديد ما پنهان است نيز نهايتى دارد ، و [از سوى ديگر مى بينيم ]عقل [گذشته از وجود متناهى ،] به چيزى تعلّق مى گيرد كه نامتناهى است ۱ ـ و اگر جز اين بود ، دليلى وجود نداشت كه عقل ، ميان اين دو [گونه موجود ]فرق بگذارد ـ [پس ، ]چاره اى نداريم ، جز اين كه موجودى نامتناهى و معلوم و معقول و ابدى و سرمدى را اثبات كنيم كه معلوم نيست قُوايش محدود باشد ، و مقدور و تجزيه پذير و قسمت پذير باشد ، پس در اين هنگام ، لازم مى آيد كه نامتناهى ، همانند متناهى باشد [كه اين ، نشدنى است] .
و چون اين براى ما ثابت شد ، در خِردهاى ما ثابت است كه آنچه نامتناهى است ، قديم و ازلى است . و هر گاه ثابت شد كه موجودى قديم و موجودى حادث وجود دارد ، [روشن است كه] آن موجود قديم كه آفريننده موجودات است ، از موجود حادثى كه آن را ايجاد كرده و آفريده و پديدش آورده ، بى نياز است . و با دليل عقلى برايمان ثابت است كه همو پديدآورنده چيزهاست و آفريدگارى جز او نيست . پس ، آفرين بر خداوند كه پديدآورنده هر پديده اى و سازنده هر ساخته اى است و چيزها را از هيچ ، ابداع كرده است .
و هر گاه [اين سخن ،] درست باشد كه : من قادر نيستم مانند خودم را پديد آورم ، محال است كه مانند من هم مرا پديد آورده باشد . پس ، آن كه پديدآورنده چيزهاست ، بسى برتر است از آنچه كج انديشان در باره او مى گويند .

۱۰۲.امام صادق عليه السلامـ در پاسخ اين پرسش كه : دليل بر اين كه جهان سازنده اى دارد ، چيست؟ ـ :بيشتر دلايل در وجود خود من است ؛ چرا كه من از دو حال ، خارج نيستم :
يا اين كه من خودم را ، در حالى كه موجود بوده ام ، خلق كرده ام و [اين فرض ، باطل است ؛ چون] ايجاد موجود ، محال است . يا اين كه نبوده ام و خودم را خلق كرده ام و چگونه چيزى كه نيست ، مى آفريند؟ پس ، چون ديدم كه اين دو فرض ، از هر دو جهت باطل است ، دانستم كه مرا سازنده اى و مدبّرى است .

1.تعلّق عقل به موجود نامتناهى ، به تصوّرى است كه از آن دارد .


دانشنامه قرآن و حديث 5
236

۱۰۱.عنه عليه السلام :أمّا الاِحتِجاجُ عَلى مَن أَنكَرَ الحُدوثَ مَعَ ما تَقَدَّمَ ، فَهُوَ أنّا لَمّا رَأَينا هذَا العالَمَ المُتَحَرِّكَ مُتَناهِيَةً أَزمانُهُ وأعيانُهُ وحَرَكاتُهُ وأَكوانُهُ ، وجَميعُ ما فيهِ ، ووَجَدنا ما غابَ عَنّا مِن ذلِكَ يَلحَقُهُ النِّهايَةُ ، ووَجَد[نَا ]العَقلَ يَتَعَلَّقُ بِما لا نِهايَةَ ، ولَولا ذلِكَ لَم يَجِدِ العَقلُ دَليلاً يُفَرِّقُ ما بَينَهُما ، ولَم يَكُن لَنا بُدٌّ مِن إِثباتِ ما لا نِهايَةَ لَهُ مَعلوما مَعقولاً أَبَدِيّا سَرمَدِيّا ، لَيسَ بِمَعلومٍ أنَّهُ مَقصورُ القُوى ، ولا مَقدورٌ ، ولا مُتَجَزِّئٌ ، ولا مُنقَسِمٌ ، فَوَجَبَ عِندَ ذلِكَ أن يَكونَ ما لا يَتَناهى مِثلَ ما يَتَناهى .
وإِذ قَد ثَبَتَ لَنا ذلِكَ ، فَقَد ثَبَتَ في عُقولِنا أنَّ ما لا يَتَناهى هُوَ القَديمُ الأَزَلِيُّ ، وإِذا ثَبَتَ شَيءٌ قَديمٌ وشَيءٌ مُحدَثٌ ، فَقَدِ استَغنَى القَديمُ الباري لِلأَشياءِ عَنِ المُحدَثِ الَّذي أَنشَأَهُ وبَرَأَهُ وأَحدَثَهُ ، وصَحَّ عِندَنا بِالحُجَّةِ العَقلِيَّةِ أنَّهُ المُحدِثُ لِلأَشياءِ ، وأنَّهُ لا خالِقَ إِلّا هُوَ ، فَتَبارَكَ اللّهُ المُحدِثُ لِكُلِّ مُحدَثٍ ، الصّانِعُ لِكُلِّ مَصنوعٍ ، المُبتَدِعُ لِلأَشياءِ مِن غَيرِ شَيءٍ .
وإِذا صَحَّ أنّي لا أَقدِرُ أن اُحدِثَ مِثلِي استَحال أن يُحدِثَني مِثلي ، فَتَعالَى المُحدِثُ لِلأَشياءِ عَمّا يَقولُ المُلحِدونَ عُلُوّا كَبيرا . ۱

۱۰۲.الإمام الصادق عليه السلامـ لَمّا سُئِلَ : مَا الدَّليلُ عَلى أنَّ لِلعالَمِ صانِعا ؟ـ :أَكثَرُ الأَدِلَّةِ في نَفسي ؛ لِأَنّي وَجَدتُها لا تَعدو أَحَدَ أمرَين :
إِمّا أن أَكونَ خَلَقتُها وأنَا مَوجودٌ ، وإِيجادُ المَوجودِ مُحالٌ. وإِمّا أن أكونَ خَلَقتُها وأنَا مَعدومٌ ؛ فَكَيفَ يَخلُقُ لا شَيءٌ ؟ فَلَمّا رَأَيتُهُما فاسِدَتَينِ مِنَ الجِهَتَينِ جَميعا عَلِمتُ أنَّ لي صانِعا ومُدَبِّرا . ۲

1.بحار الأنوار : ج ۹۳ ص ۹۰ نقلاً عن رسالة النعماني .

2.روضة الواعظين : ص ۳۹ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 5
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي،سيد رسول؛حسيني،سيد رضا؛سبحاني نيا،محمّد تقي؛طباطبايي،سيد محمد کاظم؛برنجکار،رضا؛شيخي،حميد رضا؛مسعودي،عبدالهادي
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 158595
صفحه از 583
پرینت  ارسال به