231
دانشنامه قرآن و حديث 4

۶۳.مسند ابن حنبلـ به نقل از عروه ـ :همسر عثمان بن مظعون ـ كه به گمانم نامش خَوله بنت حكيم است ـ با سر و وضعى ژوليده و لباس هاى ژنده بر عايشه وارد شد .
عايشه از او پرسيد : چه كار دارى؟
گفت : شوهرم كارش اين شده كه شب ها را تا صبح به عبادت و روزها را به روزه دارى بگذراند!
پيامبر صلى الله عليه و آله آمد . عايشه موضوع را به ايشان گفت . پيامبر خدا ، به ديدن عثمان رفت و فرمود : «اى عثمان! رهبانيّت بر ما نوشته (واجب) نشده است. مگر من براى تو الگو نيستم؟ به خدا سوگند كه من از همه شما خداترس تر و پايبندتر به حدود (احكام) او هستم» .

۶۴.حلية الأولياءـ به نقل از ابو اسحاق سبيعى ـ :همسر عثمان بن مظعون با لباس هايى ژنده بر همسران پيامبر صلى الله عليه و آله وارد شد . به او گفتند : تو را چه شده است؟
گفت : [شوهرم] شب ها را به عبادت مى گذراند و روزها را روزه مى گيرد!
اين سخنِ او را به اطّلاع پيامبر صلى الله عليه و آله رساندند. ايشان به ديدار عثمان بن مظعون رفت و سرزنشش كرد و فرمود : «آيا من براى تو الگو نيستم؟».
گفت : چرا . خداوند ، مرا فدايت گرداند!
از آن پس ، همسر عثمان ، نزد همسران پيامبر صلى الله عليه و آله مى آمد ، در حالى كه سر و وضعى خوش داشت و بوى عطر مى داد .


دانشنامه قرآن و حديث 4
230

۶۳.مسند ابن حنبل عن عروة :دَخَلَتِ امرَأَةُ عُثمانَ بنِ مَظعونٍ ـ أحسَبُ اسمَها خَولَةَ بِنتَ حَكيمٍ ـ عَلى عائِشَةَ وهِيَ باذَّةُ ۱ الهَيئَةِ ، فَسَأَلَتها : ما شَأنُكِ؟ فَقالَت : زَوجي يَقومُ اللَّيلَ ويَصومُ النَّهارَ . فَدَخَلَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله فَذَكَرَت عائِشَةُ ذلِكَ لَهُ ، فَلَقِيَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عُثمانَ فَقالَ :
يا عُثمانُ ، إنَّ الرَّهبانِيَّةَ لَم تُكتَب عَلَينا ، أ فَما لَكَ فِيَّ اُسوَةٌ؟ فَوَاللّهِ إنّي أخشاكُم للّهِِ وأحفَظُكُم لِحُدودِهِ . ۲

۶۴.حلية الأولياء عن أبي إسحاق السبيعي :دَخَلَتِ امرَأَةُ عُثمانَ بنِ مَظعونٍ عَلى نِساءِ النَّبِيِّ صلى الله عليه و آله سَيِّئَةَ الهَيئَةِ في أخلاقٍ ۳ لَها ، فَقُلنَ لَها : ما لَكِ؟ فَقالَت : أمَّا اللَّيلَ فَقائِمٌ ، وأمَّا النَّهارَ فَصائِمٌ !
فَاُخبِرَ النَّبِيُ صلى الله عليه و آله بِقَولِها ، فَلَقِيَ عُثمانَ بنَ مَظعونٍ فَلامَهُ ، فَقالَ : أما لَكَ بي اُسوَةٌ ؟ قالَ : بَلى جَعَلَنِي اللّهُ فِداكَ . فَجاءَت بَعدُ حَسَنَةَ الهَيئَةِ طَيِّبَةَ الرّيحِ . ۴

1.. البذاذة : رَثاثَة الهيئة . يقال : بَذُّ الهيئة وباذُّ الهيئة ؛ أي رَثُّ اللِّبسَة (النهاية : ج ۱ ص ۱۱۰ «بذذ») .

2.. مسند ابن حنبل : ج ۱۰ ص ۵۶ ح ۲۵۹۵۱ ، المصنّف لعبد الرزّاق : ج ۷ ص ۱۵۰ ح ۱۲۵۹۱ وج ۶ ص ۱۶۷ ح ۱۰۳۷۵ ، المعجم الكبير : ج ۹ ص ۳۸ ح ۸۳۱۹ كلاهما عن عروة وعمرة ، موارد الظمآن : ص ۳۱۳ ح ۱۲۸۸ ، كنز العمّال : ج ۳ ص ۴۷ ح ۵۴۲۰ .

3.. الخَلَق : البالي ؛ يقال : ثوبٌ خَلَق ومِلحَفَةٌ خَلَق . والجمع : خُلقان وأخلاق . وقد يقال : ثَوبٌ أخلاقٌ ؛ يصفون به الواحد : إذا كانت الخُلوقَة فيه كلّه (تاج العروس : ج ۱۳ ص ۱۲۳ «خلق») .

4.. حلية الأولياء: ج ۱ ص ۱۰۶ الرقم ۱۱ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 4
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي؛موسوي،سيد رسول؛پسنديده،عباس؛مجيدي،غلام حسين؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 228392
صفحه از 573
پرینت  ارسال به