۱۵.امام على عليه السلام :نيكوترين نيكى ، مواسات نسبت به برادران است .
۱۶.امام على عليه السلام :آيين بزرگوارى ، پياپى نيكى كردن و مواسات ورزيدن نسبت به برادران است .
۱۷.امام حسن عليه السلامـ خطاب به يكى از فرزندان خود ـ :فرزندم! با هيچ كس برادرى مكن تا آن كه او را نيك بشناسى ، و چون [او را] آزمودى و معاشرت [ با او ]را پسنديدى ، بر پايه گذشت از لغزش ها و مواسات در سختى ها ، با او برادرى كن .
۱۸.امام باقر عليه السلام :زمانى كه امير مؤمنان عليه السلام به قصد بصره خارج شد ، در رَبَذه ۱ فرود آمد . مردى از مُحارب ۲ نزد ايشان آمد و گفت : اى امير مؤمنان! من از طرف قوم خود ،
تاوانى ۳ بر عهده دارم ، و از برخى طايفه هاى آنان خواستم كه مرا يارى و مساعدت كنند ؛ امّا آنها زبان به بدگويى و سرزنش من گشودند . شما ـ اى امير مؤمنان ـ به آنها دستور بده كه كمكم كنند ، و به هميارى با من ترغيبشان كن .
فرمود : «آنها كجايند؟».
گفت : گروهى از آنان ، آن جايند كه مى بينى .
ايشان ناقه اش را با سرعت تمام ، به حركت در آورد ، به طورى كه ناقه مانند شترمرغ مى دويد . جماعتى از ياران امير مؤمنان نيز در پى ناقه ايشان تاختند و با زحمت زياد ، خود را به وى رساندند .
امام عليه السلام به آن عدّه رسيد و بر آنان سلام كرد و پرسيد كه چرا به هم قبيله خود ، كمك نمى كنند. آنها از آن مرد ، شِكوه كردند و او نيز از آنها شِكوه كرد .
امير مؤمنان عليه السلام فرمود : «انسان بايد به عشيره خود كمك كند؛ زيرا آنان به نيكى كردن به او و دستگيرى نمودن از او سزاوارترند ، و عشيره نيز بايد به برادرشان ـ آن گاه كه روزگارْ به زمينش مى زند و دنيا به او پشت مى كند ـ يارى برسانند؛ زيرا كسانى كه صله رحم مى كنند و به يكديگر بخشش مى نمايند ، [ نزد خداوند عز و جل ]پاداش مى يابند ، و آنان كه از يكديگر مى بُرند و به هم پشت مى كنند ، گنهكارند» . اين را فرمود و ناقه اش را هى كرد .
1.از روستاهاى مدينه كه با آن ، سه روز فاصله دارد . نزديك «ذات عرق» است ، در راه حجاز ، در بين راه فيد به مكّه . مدفن ابو ذر غفارى ، در اين روستاست .
2.مُحارب ، قبيله اى از فِهر است .
3.تاوان ، ديه يا غرامتى است كه انسان از طرف ديگرى بايد بپردازد ، مثل اين كه ميان دو گروه ، جنگى در گيرد و افرادى كشته شوند و يك نفر براى برقرار ساختن صلح و آشتى دخالت كند و ديه كشتگان را به عهده گيرد .