2 / 11 ـ 3
دعا براى فرزندان
قرآن
« و آن گاه كه ابراهيم و اسماعيل ، پايه هاى خانه[ ى كعبه ] را بالا مى بردند[ ، مى گفتند] : اى پروردگار ما ! از ما بپذير كه به راستى ، تو شنواى دانايى . و اى پروردگار ما ! ما دو را سر در فرمانِ خودت قرار ده و از نسل ما نيز امّتى را فرمان بردار خود گردان ، و آداب دينىِ ما را به ما بنمايان و توبه ما را بپذير كه همانا تو ، توبه پذير مهربانى . اى پروردگار ما ! در ميان ايشان ، فرستاده اى از خودشان برانگيز تا آيات تو را بر آنان بخوانَد و كتاب و حكمت به ايشان بياموزد و پاكيزه شان گرداند ، كه به راستى ، تو ارجمندِ حكيمى » .
« و آن گاه [را ياد كن] كه ابراهيم گفت : اى پروردگار من ! اين شهر را ايمن گردان و مرا و فرزندانم را از اين كه بت ها را پرستش كنيم ، دور بدار . اى پروردگار من ! اين بتان ، بسيارى از مردم را گم راه كردند . پس هر كه از من پيروى كند ، او از من است ، و هر كه مرا نافرمانى كند ، هر آينه ، تو آمرزگار مهربانى . اى پروردگار ما ! من [ برخى ] از فرزندانم را در درّه اى بى كِشت ، نزد خانه با حُرمت تو ، سكونت دادم ـ اى پروردگار ما ـ تا نماز بگزارند . پس دل هاى برخى از مردم را به سوى آنان گرايش ده و آنان را از ميوه ها روزى ده . باشد كه سپاس گزارى كنند . اى پروردگار ما ! بى گمان ، تو آنچه را ما پنهان مى داريم و آنچه را آشكار مى سازيم ، مى دانى و هيچ چيز ، نه در زمين و نه در آسمان ، بر خدا پوشيده نيست . سپاس ، خداى را كه با وجود سال خوردگى ، اسماعيل و اسحاق را به من بخشيد . به راستى كه پروردگار من ، شنونده دعاست . اى پروردگار من ! مرا نمازگزار قرار ده و از فرزندان من نيز ـ اى پروردگار ما ـ دعاى مرا بپذير » .
« آن گاه كه زن عِمران گفت : اى پروردگار من ! من آنچه را در شكم خود دارم ، نذر تو كردم تا آزاد شده [ از مشاغل دنيا و پرستشگرِ تو ] باشد . پس ، از من بپذير ، كه تو شنواى دانايى . پس چون وضع حمل كرد ، گفت : اى پروردگار من ! من دختر زاييده ام ـ و خدا خود به آنچه او زاييد ، داناتر بود ـ و پسر ، همانند دختر نيست ، و من او را مريم ناميدم و او و فرزندانش را از شيطانِ رانده شده ، در پناه
تو در مى آورم » .