11
دانشنامه قرآن و حديث 3

ابن منظور (م 711 ق) نيز مى گويد :
قيلَ : إنَّ التّاريخَ الَّذى يُؤَرِّخُهُ النّاسُ لَيسَ بِعَرَبِىٍّ مَحضٍ ، وَ إنَّ المُسلِمينَ أخَذوهُ عَن أهلِ الكِتابِ... .
الإرخ : وَلَدُ البَقَرِ الوَحشِيَّةِ إذا كان اُنثى ... وَ قيلَ : إنَّ التّاريخَ مَأخوذٌ مِنهُ ، كَأَنَّهُ شَى ءٌ حَدَثَ كَما يَحدُثُ الوَلَدُ ، وَ قيلَ : التّاريخُ مَأخوذٌ مِنهُ ؛ لِأَنَّهُ حَديثٌ .۱

به قولى ، تاريخى كه مردم مى نويسند ، عربىِ ناب نيست و مسلمانان ، آن را از اهل كتاب گرفته اند... .
اِرخ : ماده گوساله گاو وحشى را گويند... و به قولى ، واژه تاريخ ، از همين معنا گرفته شده است . تو گويى تاريخ ، چيزى است كه پديد مى آيد ، چنان كه بچّه زاده مى شود . بعضى گفته اند: تاريخ ، از همين معنا گرفته شده ؛ چون جديد است .

با تأمّل در آنچه گذشت ، مى توان گفت كه كلمه «تاريخ» ، ريشه عربى دارد ؛ ولى ريشه آن ، به معناى گاه شناسىِ زمان نيست و دست كم ، بدين معنا بودنِ آن ، مورد ترديد جدّى است ؛ امّا به هر حال ، ترديدى نيست كه اين كلمه در زبان عربى ، به معناى گاه شناسى زمان آمده است . ۲

تاريخ ، در اصطلاح

تاريخ ، در اصطلاح امروز ، علمى است با گرايش هاى گوناگون كه در آن ، كارهاى گذشته جوامع انسانى ، موضوع و محور بحث است و كوشش مى شود قوانين و روابط حاكم در هر دوره و علل بروز برخى حوادث اجتماعى و يا رشد و انحطاط جامعه ها كشف گردد ، تا از اين ره گذر ، «فلسفه تاريخ» تدوين گردد كه وسيله اى براى ارزيابىِ وضع جوامع امروز و آينده بشرى است .
در مرحله نخست ، مى توان گفت كه منظور از علم تاريخ ، دو چيز است :

1.لسان العرب : ج ۳ ص۴ مادّه «أرخ» .

2.ر.ك : ص ۳۹ (تاريخ / فصل يكم / درنگى در باره تاريخ نگارى و پايه هاى تقويم تاريخ) .


دانشنامه قرآن و حديث 3
10

برخى ، اصل واژه تاريخ را فارسى و برگرفته از «ماه ـ روز» مى دانند كه معرّب آن ، «مورِّخ» شده است . ۱
برخى ديگر از لغت شناسان ، به اين نتيجه رسيده اند كه به احتمال قوى ، واژه تاريخ ، از ريشه سامى «اَرَخ» يا «وَرَخ» است كه در لهجه يمنى به كار مى رود؛ ۲ زيرا «وَرَخ (جمع آن : أَوْرَخَم)» در سنگْ نوشته هايى متعلّق به پيش از اسلام ـ كه در جنوب عربستان پيدا شده اند ـ به معناى ماه قمرى به كار رفته است . ۳
در لغت نامه هاى قديم عربى ، مادّه «أرخ» وجود دارد ؛ ولى به معناى گاه شناسىِ زمان نيست . خليل بن احمد فراهيدى مى گويد :
الأُرْخُ وَ الأُرْخِىُّ ، لُغَتانِ : الفَتِىُّ مِنَ البَقَرِ .۴
اُرخ و اُرخى ، دو واژه اند به معناى گوساله .
احمد بن فارس (م 395 ق) نيز مى نويسد :
أرخ: الهَمزَةُ وَ الرّاءُ وَ الخاءُ كَلِمَةٌ واحِدَةٌ عَرَبِيَّةٌ ، وَ هِىَ الإراخُ لِبَقَرِ الوَحشِ... وَ أمّا تَأريخُ الكِتابِ فَقَد سُمِعَ ، وَ لَيسَ عَرَبِيّا وَ لا سُمِعَ مِن فَصيحٍ .۵
أرخ (همزه و را و خا) ، يك واژه عربى به معناى بچّه گاو وحشى است... و «تأريخ الكتاب» نيز شنيده شده ؛ ولى عربى نيست و از عرب فصيحى هم شنيده نشده است .
جوهرى (م 398 يا 400 ق) ، ريشه آن را «أَرَخ» يا «إِرَخ» به معناى گوساله وحشى ذكر كرده است . ۶

1.تاريخ سنى ملوك الأرض و الأنبياء عليهم السلام : ص ۱۲ ، الآثار الباقية : ص ۱۲ ـ ۳۰ .

2.التاريخ العربى و المؤرّخون : ج ۱ ص ۴۹ .

3.المفصّل فى تاريخ العرب قبل الإسلام : ج ۸ ص ۵۰۹ ـ ۵۱۶ .

4.العين : ص۴۱ مادّه «أرخ» .

5.معجم مقاييس اللغة : ج ۱ ص ۹۴ مادّه «أرخ» .

6.الصحاح : ج ۱ ص ۴۱۸ ذيل «أرخ» . نيز ، ر . ك : الإعلان بالتوبيخ لمن ذمَّ التاريخ : ص ۱۴ ـ ۱۵ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 3
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي؛موسوي،سيد رسول؛پسنديده،عباس؛مجيدي،غلام حسين؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 196663
صفحه از 559
پرینت  ارسال به