199
دانشنامه قرآن و حديث 3

2 / 4

معادن زمين

۲۶.امام باقر عليه السلامـ در باره اين سخن خداوند متعال :«و از هر چيز سنجيده اى ، در آن رويانيديم»ـ :خداوندِ خُجسته والا ، در كوه ها ، طلا و نقره و گوهر و برنج و مس و آهن و سرب و سرمه و زرنيخ رويانيد .

۲۷.امام صادق عليه السلامـ خطاب به مفضّل بن عمر ـ :اى مفضّل! در اين معدن ها و كانى هاى گوناگونى كه از آنها استخراج مى شوند ، بينديش؛ كانى هايى چون : گچ و آهك و جِبسين ۱ و زرنيخ و مردارْسنگ و قونيا ۲ و جيوه و مس و سرب و نقره و طلا و زبرجد و ياقوت و زمرّد و انواع سنگ ها ، و نيز ديگر چيزها مانند : قير و موميا و گوگرد و نفت و جز اينها كه از معادن ، استخراج مى شوند و مردم آنها را در راه نيازهايشان به كار مى گيرند. آيا بر هيچ خردمندى پوشيده است كه اينها همه گنج هايى هستند كه براى انسان در اين زمين ، اندوخته شده اند تا آنها را استخراج كند و به هنگام نياز ، مورد استفاده قرار دهد؟
با همه آزمندى و تلاش مردم براى ساختن اين كانى ها ، چاره انديشى هاى آنها به جايى نرسيد؛ زيرا اگر به آنچه از اين علم مى جستند ، دست مى يافتند ، قطعا اين معادن در دنيا فراوان و سرشار مى شدند ، چندان كه طلا و نقره ، بر اثر فراوان شدن ، از نظر مردم مى افتادند و ديگر ارزشى نداشتند و در كار خريد و فروش و معاملات ، مورد استفاده قرار نمى گرفتند ، و حاكم ، ماليات ها را تحصيل نمى كرد ، و هيچ كس طلا و نقره اى براى بازماندگانش نمى اندوخت.
با اين حال ، توانايى ساخت برنج از مس ، و شيشه از ريگ ، و نقره از سرب ، و طلا از نقره ، و امثال اينها ـ كه ضررى در آنها نيست ـ به انسان ها داده شد. پس بنگر كه چگونه خواست مردم در چيزهايى كه برايشان زيانى ندارد ، بر آورده شده است ؛ ولى از مواردى كه دست يافتن به آنها برايشان زيان آور است ، محروم گرديده اند.
اگر كسى در اعماق معدن ها فرو رود ، به رودخانه بزرگى مى رسد كه نه به ژرفايش مى توان رسيد ، و نه از آن مى توان گذشت ، و آبى فراوان در آن به شدّت جريان دارد ، و در سوى ديگر آن ، كوه هايى از نقره وجود دارد .
حال ، در اين تدبير آفريدگار حكيم ، بينديش . او ـ كه ثنايش پرشُكوه باد ـ خواست كه توانايى خود و گستردگى خزانه هايش را به بندگان نشان دهد تا بدانند كه اگر مى خواست به اندازه كوه ها به آنها نقره ببخشد ، اين كار را مى كرد ؛ امّا اين به صلاح آنان نيست؛ زيرا اگر چنين مى شد ـ همچنان كه گفتيم ـ ارزش اين گوهر در نزد مردم سقوط مى كرد و ديگر از آن استفاده چندانى نمى بردند . ارزش ظروف و اشيايى هم كه مردم ، گاه از اين مادّه مى سازند ، به همين جهت است. پس تا زمانى كه كمياب و نادر باشد ، نفيس و ارزشمند و پُربهاست ؛ امّا وقتى همه جا يافت شد و در دست مردم ، فراوان و بسيار بود ، در نظر آنان اُفت مى كند و ارزش آن پايين مى آيد . اصولاً ارزش و ارجمندىِ چيزها از كميابى آنهاست .

1.سنگ گچ .

2.به لغت يونانى ، خاكستر را گويند (لغت نامه دهخدا) .


دانشنامه قرآن و حديث 3
198

2 / 4

مَعادِنُها

۲۶.الإمام الباقر عليه السلامـ في قَولِهِ تَعالى :« وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَىْ ءٍ مَّوْزُونٍ »۱ـ :إنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى أنبَتَ فِي الجِبالِ : الذَّهَبَ ، وَالفِضَّةَ ، وَالجَوهَرَ ، وَالصُّفرَ ، وَالنُّحاسَ ، وَالحَديدَ ، وَالرَّصاصَ ، والكُحلَ ، وَالزَّرنيخَ . ۲

۲۷.الإمام الصادق عليه السلامـ لِلمُفَضَّلِ بنِ عُمَرَ ـ :فَكِّر يا مُفَضَّلُ في هذِهِ المَعادِنِ وما يُخرَجُ مِنها مِنَ الجَواهِرِ المُختَلِفَةِ ، مِثلِ : الجِصِّ ، وَالكِلسِ ، وَالجِبسينِ ، وَالزَّرانيخِ ، وَالمَرتَكِ ، وَالقونِيا ، وَالزِّئبَقِ ، وَالنُّحاسِ ، وَالرَّصاصِ ، وَالفِضَّةِ ، وَالذَّهَبِ ، وَالزَّبَرجَدِ ، وَالياقوتِ ، وَالزُّمُرُّدِ ، وضُروبِ الحِجارَةِ ، وكَذلِكَ ما يُخرَجُ مِنها مِنَ القارِ ، وَالمومِيا ، وَالكِبريتِ ، وَالنِّفطِ ، وغَيرِ ذلِكَ مِمّا يَستَعمِلُهُ النّاسُ في مَآرِبِهِم ، فَهَل يَخفى عَلى ذي عَقلٍ أنَّ هذِهِ كُلَّها ذَخائِرُ ذُخِرَت لِلإِنسانِ في هذِهِ الأَرضِ لِيَستَخرِجَها فَيَستَعمِلَها عِندَ الحاجَةِ إلَيها؟
ثُمَّ قَصُرَت حيلَةُ النّاسِ عَمّا حاوَلوا مِن صَنعَتِها عَلى حِرصِهِم وَاجتِهادِهِم في ذلِكَ ، فَإِنَّهُم لَو ظَفِروا بِما حاوَلوا مِن هذَا العِلمِ كانَ لا مَحالَةَ سَيَظهَرُ ويَستَفيضُ فِي العالَم حَتّى تَكثُرَ الفِضَّةُ وَالذَّهَبُ ويَسقُطا عِندَ النّاسِ ، فَلا يَكونُ لَهُما قيمَةٌ ويَبطُلَ الانتِفاعُ بِهِما فِي الشِّرى ۳ وَالبَيعِ وَالمُعامَلاتِ ، ولا كانَ يَجبِي السُّلطانُ الأَموالَ ، ولا يَدَّخِرُهُما أحَدٌ لِلأَعقابِ ، وقَد اُعطِيَ النّاسُ مَعَ هذا صَنعَةَ الشَّبَهِ مِنَ النُّحاسِ وَالزُّجاجِ مِنَ الرَّملِ ، وَالفِضَّةِ مِنَ الرَّصاصِ ، وَالذَّهَبِ مِنَ الفِضَّةِ ، وأشباهِ ذلِكَ مِمّا لا مَضَرَّةَ فيهِ . فَانظُر كَيفَ اُعطوا إرادَتَهُم فيما لا ضَرَرَ فيهِ ، ومُنِعوا ذلِكَ فيما كانَ ضارّاً لَهُم لَو ناوَلوهُ .
ومَن أوغَلَ فِي المَعادِنِ انتَهى إلى وادٍ عَظيمٍ يَجري مُنصَلِتاً ۴ بِماءٍ غَزيرٍ ، لا يُدرَكُ غَورُهُ ولا حيلَةَ في عُبورِهِ ، ومِن وَرائِهِ أمثالُ الجِبالِ مِنَ الفِضَّةِ .
تَفَكَّرِ الآنَ في هذا مِن تَدبيرِ الخالِقِ الحَكيمِ ، فَإِنَّهُ أرادَ ـ جَلَّ ثَناؤُهُ ـ أن يُرِيَ العِبادَ مَقدِرَتَهُ وسَعَةَ خَزائِنِهِ ، لِيَعلَموا أنَّهُ لَو شاءَ أن يَمنَحَهُم كَالجِبالِ مِن الفِضَّةِ لَفَعَلَ ، لكِن لا صَلاحَ لَهُم في ذلِكَ ، لِأَنَّهُ لَو كانَ فَيَكونُ فيها ـ كَما ذَكَرنا ـ سُقوطُ هذَا الجَوهَرِ عِندَ النّاسِ وقِلَّةُ انتِفاعِهِم بِهِ ، وَاعتَبِر ذلِكَ بِأَنَّهُ قَد يَظهَرُ الشَّيءُ الطَّريفُ مِمّا يُحدِثُهُ النّاسُ مِنَ الأَواني وَالأَمتِعَةِ ، فَما دامَ عَزيزاً قَليلاً فَهُوَ نَفيسٌ جَليلٌ آخِذُ الثَّمَنِ ، فَإِذا فَشا وكَثُرَ في أيدِي النّاسِ سَقَطَ عِندَهُم وخَسَّت قيمَتُهُ ، ونَفاسَةُ الأَشياءِ مِن عِزَّتِها . ۵

1.الحِجْر: ۱۹.

2.تفسير القمّي: ج ۱ ص ۳۷۴ عن أبي الجارود، بحار الأنوار: ج ۶۰ ص ۱۷۹ ح ۸.

3.الشِّراءُ يُمَدّ ويقصر ، ويُجمَع الشِّرا على أشرِيَة (الصحاح : ج ۶ ص ۲۳۹۱ «شرى») .

4.المُنصَلِت: المُسرع من كلّ شيء. ونهرٌ مُنصلِت: شديد الجِرية (لسان العرب: ج ۲ ص ۵۴ «صلت»).

5.بحار الأنوار: ج ۶۰ ص ۱۸۶ ح ۱۸ نقلاً عن توحيد المفضّل .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 3
    سایر پدیدآورندگان :
    مسعودي،عبدالهادي؛موسوي،سيد رسول؛پسنديده،عباس؛مجيدي،غلام حسين؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 196552
صفحه از 559
پرینت  ارسال به