341
دانشنامه قرآن و حديث 2

1 . گزارش سنن أبى داوود :

عبّاد بن موسى ختلى و زياد بن ايّوب براى ما حديث كردند ـ هر چند حديث عبّاد ، كامل تر است ـ كه : حديث كرد ما را هشيم ، از ابو بشر . زياد گفت : خبر داد ما را ابو بشر ، از ابو عمير بن اَ نَس ، از يكى از عموهاى انصارى اش كه :
اِهتَمَّ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله لِلصَّلاةِ كَيفَ يَجمَعُ النّاسَ لَها ، فَقيلَ لَهُ: انصِب رايَةً عِندَ حُضورِ الصَّلاةِ ، فَإِذا رَأَوها آذَنَ بَعضُهُم بَعضا ، فَلَم يُعجِبهُ ذلِكَ . قالَ : فَذُكِرَ لَهُ القُنعُ ـ يَعنِى الشَّبُّور ، وَ قال زياد: شَبُّورُ اليَهودِ ـ فَلَم يُعجِبهُ ذلِكَ ، وَ قالَ: هُوَ مِن أمرِ اليَهودِ . قالَ: فَذُكِرَ لَهُ النّاقوسُ ، فَقالَ: هُوَ مِن أمرِ النَّصارى . فَانصَرَفَ عَبدُ اللّهِ بنُ زَيدِ بنِ عَبدِ رَبِّهِ وَ هُوَ مُهتَمٌّ لِهَمِّ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله ، فَاُرِىَ الأَذانَ فى مَنامِهِ ، قالَ : فَغَدا عَلى رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَأخبَرَهُ ، فَقالَ لَهُ: يا رَسولَ اللّهِ ، إنّى لَبَينِ نائِمٍ و يَقظانَ إذ أتانى آتٍ فَأَرانِى الأَذانَ . قالَ : و كانَ عُمَرُ بنُ الخَطّابِ قَد رَآهُ قَبلَ ذلِكَ فَكَتَمَهُ عِشرينَ يَوما ، قالَ: ثُمَّ أخبَرَ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله فَقالَ لَهُ : ما مَنَعَكَ أن تُخبِرَنى؟ فَقالَ : سَبَقَنى عَبدُ اللّهِ بنُ زَيدٍ فَاستَحيَيتُ . فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله : يا بِلالُ ، قُم فَانظُر ما يَأمُرُكَ بِهِ عَبدُ اللّهِ بنُ زَيدٍ فَافعَلهُ ، قالَ: فَأَذَّنَ بِلالٌ . قالَ أبو بِشرٍ: فَأخبَرَنى أبو عُمَيرٍ أنَّ الأَنصارَ تَزعُمُ أنَّ عَبدَ اللّهِ بنَ زَيدٍ لَولا أنَّهُ كانَ يَومَئِذٍ مَريضا لَجَعَلَهُ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله مُؤَذِّنا . 1
پيامبر صلى الله عليه و آله در اين انديشه بود كه چگونه مردم را براى نماز، جمع كند . بعضى گفتند : در موقع فرا رسيدن نماز ، پرچمى نصب كن و مردم وقتى آن را ديدند ، به يكديگر خبر مى دهند [كه وقت نماز شده است] ؛ امّا پيامبر صلى الله عليه و آله اين پيشنهاد را نپسنديد .
عدّه اى گفتند : شيپور بزنيد . زياد گفت : شيپور يهود [ ، مقصودشان بود] . پيامبر صلى الله عليه و آله اين را هم نپسنديد و فرمود : «اين ، روش يهود است» . نواختن ناقوس را پيشنهاد كردند . فرمود : «اين ، كار نصاراست» . عبد اللّه بن زيد بن عبد ربّه ، در

1.سنن أبى داوود : ج ۱ ص ۱۳۴ ح ۴۹۸ ، السنن الكبرى : ج ۱ ص ۵۷۴ ح ۱۸۳۴ ، سنن الدارقطنى : ج ۱ ص ۲۴۵ ح ۵۶ ، كنز العمّال : ج ۸ ص ۳۳۲ ح ۲۳۱۴۵ .


دانشنامه قرآن و حديث 2
340

پژوهشى در باره چگونگى تشريع اذان

تأمّل در احاديثى كه در باره چگونگى تشريع اذان وارد شده است ، نشان مى دهد كه در دوران زمامدارى معاويه ، چگونگى تشريع اذان ، در جامعه اسلامى مورد اختلاف قرار گرفت ، بدين معنا كه در مقابل خاندان رسالت ـ كه اتّفاق نظر داشتند كه تشريع اذان ، بر پايه وحى الهى بوده است و پيامبر اسلام ، همه بندهاى آن را از جبرئيل امين و او از خداوند متعال گرفته است ـ ، شمارى از مسلمانان ، بر پايه شمارى از روايات ، بر اين باور بودند كه اذان ، ريشه در وحى نداشته است ؛ بلكه منشأ آن ، خواب و پيشنهاد برخى از مسلمانان به پيامبر اسلام بوده است .
در اين جا ما ابتدا شمارى از رواياتى را كه در منابع روايى معروف اهل سنّت در مقابل ديدگاه اهل بيت عليهم السلام در باره تاريخ اذان نقل شده است ، ۱ مى آوريم و سپس به ارزيابى و نقد آنها مى پردازيم .

رواياتى كه منشأ اذان را وحى نمى دانند

در اين دسته ، به پنج روايت اصلى ، اشاره مى كنيم :

1.گفتنى است همان طور كه در متن احاديث فصل يكم آمده ، شمارى از احاديث اهل سنّت ، هماهنگ با احاديث شيعه ، منشأ تشريع اذان را وحى دانسته اند .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 2
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي،سيد رسول؛حسيني،سيد رضا؛مسعودي،عبدالهادي؛ديلمي،احمد؛محسني نيا،محمّد رضا؛وهّابي،محمّد رضا؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 200802
صفحه از 592
پرینت  ارسال به