379
دانشنامه قرآن و حديث 2

سبزوارى ۱ و سبط شهيد ثانى ۲ ) همان نظر فقيهان متقدّم را داشته اند .
با ظهور فقيه و محقّق بزرگوار ، وحيد بهبهانى (م 1205ق) ، مسلك اخبارى گرى افول كرد ؛ امّا وى ضمن تصريح به جزء نبودن شهادت سوم در اذان و بدعت دانستن و حرمتِ گفتن آن به قصد جزئيت ، با تمسّك به قاعده «تسامح در ادلّه سُنَن» و خبر موجود در الاحتجاج طبرسى ۳ و نيز قياس به فرستادن صلوات پس از نام گرامى پيامبر خدا ، گفتن آن را به قصد مطلق قربت و نه به قصد جزئيت براى اذان ، مخل به اذان نمى داند ؛ بلكه آن را مندوب مى شمارد . ساير فقها تا دوره معاصر نيز همين نظر را تأييد كرده اند . ۴
خلاصه كلام ، اين كه : فقهاى بزرگ شيعه ، چه قدما و چه متأخّرانشان ، هيچ يك ، شهادت سوم را جزء اذان نمى دانند ؛ امّا بسيارى از آنها معتقدند كه گفتن آن بعد از شهادت بر رسالت خاتم انبيا ، بدون قصد جزئيت ، اشكالى ندارد ؛ بلكه به قصد مطلق ذكر ، مطلوب است .

1.ذخيرة المعاد : ج ۲ ص ۲۵۴ .

2.الزهران الزوية فى الروضة البهيّة (مخطوط) (نقل از : كلمات الأعلام حول جواز الشهادة ...) .

3.قاسم بن معاويه روايت كرد كه : به امام صادق عليه السلام گفتم : اينها در حديث معراج روايت مى كنند كه چون پيامبر خدا به معراج برده شد ، بر عرش ديد ... و چون خداوند عز و جل ماه را آفريد ، بر آن نوشت : «لا إله إلّا اللّه ، محمّد رسول اللّه ، علىّ أمير المؤمنين» و اينها همان لكّه هاى سياهى هستند كه شما در ماه مى بينيد . پس هر گاه يكى از شما مى گويد : «لا إله إلّا اللّه ، محمّد رسول اللّه » ، بايد بگويد : «علىٌّ أمير المؤمنين» (الاحتجاج : ج ۱ ص ۳۶۵ ح ۶۲) .

4.ر.ك : كلمات الأعلام حول جواز الشهادة ... : ص۳۸۴ـ۴۱۷ .


دانشنامه قرآن و حديث 2
378

نيز در شرح فارسى بر كتاب من لايحضره الفقيه مى نويسد :
مصطلح ارباب حديث ، آن است كه خبر صحيحِ مخالف با مشهور را شاذ مى گويند و در زمان محقّق و علّامه كتب حديث ما بسيار بوده است . بنا بر اين ، يقين كردن به ساختگى بودن اين اخبار ، مشكل است ... . پس اگر كسى اين كلمات را بگويد ، چنانچه مطلوب شارع باشد ـ ولو به عنوان تيمّن و تبرّك ـ ، فبها و اشكالى ندارد ، هر چند اگر نگويند ، بهتر است .۱
بنا بر اين ، مجلسىِ اوّل، هر چند سخن شيخ صدوق و همه فقهايى را كه اخبار دالّ بر جزء اذان بودنِ شهادت سوم را مخدوش دانسته اند، رد كرده است ، ولى خود قائل به جزء بودنِ آن براى اذان نيست . البتّه فرزند او ، علّامه محمّدباقر مجلسى ، قدم را بالاتر گذاشته و بعيد نمى داند كه شهادت سوم ، از اجزاى مستحبّ اذان باشد :
لا يبعد كون الشهادة الثالثة بالولاية من الأجزاء المستحبّة للأذان لشهادة الشيخ و الشهيد و غيرهم بورود الأخبار بها .۲
بعيد نيست كه شهادت سوم (شهادت به ولايت) از اجزاى مستحبّ اذان باشد ؛ چرا كه شيخ ، علّامه ، شهيد و ديگران به وارد شدن اخبار [از سوى ائمّه عليهم السلام ]در اين باره ، گواهى داده اند .
سيّد نعمة اللّه جزايرى در الأنوار النعمانيّة ۳ و شيخ يوسف بحرانى در الحدائق الناضرة ۴ ـ كه هر دو ، مشى اخبارى گرى دارند ـ نيز نظر علّامه مجلسى را تأييد كرده اند، هر چند در همان دوران ، برخى از فقيهان غير اخبارى (مانند : محقّق

1.لوامع صاحبقرانى : ج ۱ ص ۱۸۲ .

2.بحار الأنوار : ج ۸۴ ص ۱۱۱ .

3.الأنوار النعمانيّة : ج ۱ ص ۱۶۹ .

4.الحدائق الناضرة : ج ۷ ص ۴۰۳ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 2
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي،سيد رسول؛حسيني،سيد رضا؛مسعودي،عبدالهادي؛ديلمي،احمد؛محسني نيا،محمّد رضا؛وهّابي،محمّد رضا؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 201085
صفحه از 592
پرینت  ارسال به