کارکردی دیرآشنا، اما ناگفته از دانش مکّی و مدنی (رهیافتی بر اساس تفسیر المیزان)
سال
پانزدهم / شماره پیاپی
37 /
صفحه
1-39
چکیده :
دانش مکی و مدنی ـ همچون برخی دیگر از مباحث علوم قرآنی ـ با هدف اثرگذاری در تفسیر قرآن و خدمت به فهم آن شکل گرفته است. اما در عمل، «نقشآفرینی این دانش در تفسیر» به برشمردن چند فایده در کتب علوم قرآن محدود گشته و در لا به لای هزاران صفحه تفسیر ناپیدا مانده است؛ از این رو، برای نمایاندن چگونگی و گسترۀ اثرگذاری این دانش در پیشبرد مباحث تفسیری و نیز آموزش نحوۀ بهکارگیری آن در فهم آیات، لازم است مراجعهای دوباره به منابع تفسیری صورت گیرد. بررسی دامنۀ کارکردهای دانش مکّی و مدنی در تفسیر نشان میدهد که شناخت مکّی و مدنی در مقولۀ «نقد» در تفسیر اثرگذار بوده است. این کارکرد فراتر از فوائدی است که در کتب علوم قرآنی برای دانش مکّی و مدنی برشمرده میشود. شناخت مکّی و مدنی در مقولۀ نقد در تفسیر المیزان در دو شکل، با ساز و کاری کاملاً متفاوت دیده میشود: نخست نقد «جزءنگر» و دیگر نقد «کلنگر». نمونههای هر یک از این دو شکل نقد را میتوان در سه حوزۀ «نقد روایت»، «نقد آراء تفسیری» و «نقد نسخ آیه» در تفسیر المیزان بازیافت...
کلیدواژههای مقاله :مکّی و مدنی؛ المیزان؛ نقد روایات تفسیری؛ نقد آراء تفسیری؛ نقد نسخ