47
دانشنامه قرآن و حديث 1

ممانعت از كتابت حديث پس از رحلت پيامبر اسلام ـ كه يك سده به طول انجاميد ـ ، بر پايه اين ديدگاه بود . ذهبى ، آورده است :
إنّ الصِّدِّيقَ جَمَعَ الناسَ بَعدَ وَفاةِ نبيِّهِم، فقال: إنّكم تُحَدِّثونَ عن رسولِ اللّه صلى الله عليه و آله أحاديثَ تَختَلِفونَ فيها، و الناسُ بَعدَكُم أشَدُّ اختلافاً؛ فلا تُحَدِّثوا عَن رَسولِ اللّه صلى الله عليه و آله شَيئاً، فَمَن سَأَلَكُم فَقولوا: بَينَنا و بَينَكُم كِتابُ اللّه ؛ فَاستَحِلّوا حَلالَه وحَرِّموا حَرامَهُ .۱
پس از وفات پيامبر صلى الله عليه و آله [ابو بكر] صدّيق ، مردم را جمع كرد و گفت : شما از پيامبر خدا احاديثى را نقل مى كنيد كه در آنها اختلاف داريد ، و بعد از شما ، مردم ، بيشتر [در اين باره] اختلاف خواهند كرد . بنا بر اين ، از پيامبر خدا چيزى نقل نكنيد ، و هر گاه كسى [در باره حديثى] از شما پرسيد ، بگوييد : كتاب خدا در ميان ما و شما هست ؛ حلال آن را حلال شماريد و حرامش را حرام .
از برخى نقل هاى محدّثان بر مى آيد كه در قرن سوم نيز اين ديدگاه ، مطرح بوده است. شافعى ، در كتاب جماع العلم ، بابى را با اين عنوان ، مطرح كرده است:
حكايةُ قولِ الطائفةِ التى رَدّتِ الأخبارَ كلَّها .نقل گفتار گروهى كه همه احاديث را رد كردند .۲
اين ديدگاه ، هر چند در تاريخ اسلام ، حتّى در ميان اهل سنّتْ دوام نياورد ، امّا اخيرا طرفدارانى پيدا كرده است. ۳

1.تذكرة الحفّاظ : ج ۱ ص ۲ .

2.جامع العلم: ص ۱۱۲، الاُم، شافعى : ج ۷ ص ۲۷۳ .

3.در سال ۱۹۰۶ م ، دكتر محمّد توفيق صدقى ، با نگارش مقاله اى با عنوان «الإسلام هو القرآن وحده» ، به اين موضوع ، دامن زد (مجله المنار : سال ۹ ص ۵۱۵ . نيز براى ديدن مقالاتى كه در نقد اين رأى نوشته شده اند ، ر.ك : همان: ص ۶۱۰ ، ۶۹۹ ، ۹۰۶). سپس در هند و پاكستان ، گروهى با عنوان «القرآنيون» ، شكل گرفت (در اين زمينه ، ر.ك : القرآنيون و شبهاتهم حول السنّة ، خادم احسان الهى بخش ، مكّه : مكتبة الصدّيق ، ۱۴۲۱ق/ ۲۰۰۰ م ، دوم ؛ تدوين السنّة النبويّة ، محمّد بن مطر الزهرانى ، ص ۴۶ ـ ۶۴ ؛ دفاع عن القرآن الكريم ، السيّد محمّدرضا الحسينى الجلالى ، ص ۱۷ ـ ۲۶) .


دانشنامه قرآن و حديث 1
46

كرده اند. در نتيجه ، تمسّك به اهل بيت عليهم السلام ، در واقع ، كامل ترين شكل تمسّك به سنّت و سيره پيامبر صلى الله عليه و آله است.

دو. رابطه متقابل قرآن و سنّت

در باره جايگاه سنّتِ پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل بيت عليهم السلام و نقش آن در تبيين مفاهيم قرآن و مقاصد آن ، چند ديدگاه وجود دارد:

ديدگاه نخست . فهم قرآن، بى نياز از سنّت

اين ديدگاه ، براى نخستين بار توسط خليفه دوم ، مطرح شد . او هنگامى كه پيامبر خدا در بستر مرگ مى خواست سنّت مكتوبى از خود به يادگار بگذارد ، كه مانع از گم راهى امّت شود ، با استناد به اين نظريه ، از اقدام پيامبر صلى الله عليه و آله ممانعت به عمل آورد.
بخارى ، اين داستان را به نقل از ابن عبّاس ، چنين نقل كرده است:
لَمّا حُضِرَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله و فِى البَيتِ رِجالٌ فيهِم عُمَرُ بنُ الخَطّابِ، قالَ النَّبِىُّ صلى الله عليه و آله : هَلُمَّ أكتُب لَكُم كِتاباً لا تَضِلّوا بَعدَهُ! فَقالَ عُمَرُ: إنَّ النَّبِىَّ صلى الله عليه و آله قد غَلَبَ عَلَيهِ الوَجَعُ! و عِندَكُمُ القُرآنُ . حَسبُنا كِتابُ اللّهِ .۱
چون پيامبر خدا در بستر احتضار افتاد ، عده اى از جمله عمر بن خطّاب، در اتاق ، حضور داشتند . پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : «بياييد تا براى شما نوشته اى بنويسم تا با وجود آن ، هرگز گم راه نشويد» . عمر گفت : درد ، بر پيامبر ، غلبه كرده است! در نزد شما قرآن هست . كتاب خدا ، ما را كفايت مى كند.
اين سخن ، بدان معناست كه در معرفت دينى ، مطلقا نيازى به سنّت نيست .

1.صحيح البخارى : ج ۵ ص ۲۱۴۶ ح ۵۳۴۵ و ج ۶ ص ۲۶۸۰ ح ۶۹۳۲ ، مسند ابن حنبل : ج ۱ ص ۱۷۹ ح ۳۱۱۱ ؛ الأمالى ، مفيد : ص ۳۶ ح ۳ ، بحار الأنوار : ج ۲۲ ص ۴۷۴ ح ۲۲ . براى اطّلاع بيشتر ، ر . ك : دانش نامه امير المؤمنين عليه السلام بر پايه قرآن ، حديث و تاريخ : ج ۲ ص ۴۲۹ (بخش سوم / آخرين تلاش هاى پيامبر براى تعيين جانشين) .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 1
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي،سيد رسول؛حسيني،سيد رضا؛مسعودي،عبدالهادي؛ديلمي،احمد؛محسني نيا،محمّد رضا؛وهّابي،محمّد رضا؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 170679
صفحه از 584
پرینت  ارسال به