براى تأمين اين هدف ، بايد به علوم و ويژگى هاى زير، مجهّز باشد:
يك. علم رجال
علم رجال ، دانشى است كه در آن ، به شناخت راويان حديث و بررسى برخى ويژگى هاى آنان كه در قبول يا ردّ حديث مؤثّرند، پرداخته مى شود. آشنايى با اين علم براى پژوهشگر ، ضرورى است .
دو. علم درايه
علم درايه ، دانشى است كه در آن ، خصوصيات سند (مانند: اتّصال ، انقطاع ، صحّت ، ضعف ، اِسناد ، ارسال) ۱ و يا خصوصيات متن (مانند : نص يا ظاهر ، مجمل يا مبيَّن ، محكم يا متشابه) ، بررسى مى شوند. آشنايى با اين علم نيز براى پژوهشگر علوم حديث ، ضرورى است .
سه. تخصّص در نقد و ارزيابى متن
علم رجال ، پژوهشگر را با ويژگى هاى يكايك راويان ، آشنا مى كند و علم درايه ، ميزان صحّت و سقم سند و نيز چگونگىِ دلالت حديث را مشخّص مى نمايد .
سؤال مهم در اين جا اين است كه : آيا با تكيه بر اين دو دانش ، مى توان سخنى را كه استناد آن به اهل بيت عليهم السلام از طريق تواتر ، ثابت نيست ، به طور قطعى به آنان مستند كنيم يا صدور آن را نفى نماييم ؟ به سخن ديگر ، آيا صحّت سند حديث ، دليل صدور قطعى آن و ضعف سند ، دليل عدم صدور قطعى آن است ؟
بى ترديد ، پاسخ هر دو مورد ، منفى است؛ زيرا ممكن است سندى صحيح