81
دانشنامه قرآن و حديث 1

مُحمَّدٍ . 1
هر سخنى از قول خاندان محمّد صلى الله عليه و آله به شما رسيد كه دل هايتان در برابرش نرم شد و آن را شناختيد ، بپذيريد ، و آنچه دل هايتان از آن گريزان شد و آن را ناروا دانست ، آن را به خدا و پيامبر و عالِم خاندان محمّد ، باز گردانيد.
در اين جا نيز اين سؤال، مطرح است كه : سخنِ بر خلاف عقل را قطعا نمى توان به پيامبر اسلام و اهل بيت او نسبت داد ؛ امّا آيا مى توان گفت: هر سخنى كه موافق عقل و فطرت است ، از آنان صادر شده است؟
در اين جا نيز پاسخ ، منفى است ؛ امّا مى توان گفت كه هماهنگى با فطرت و عقل ، قرينه اى است بر صحّت انتساب، كه در كنار قرائن ديگر مى تواند براى پژوهشگر ، موجب ظن يا اطمينان به صدور گردد.

سه. ديگر معيارها

معيارهايى كه ذكر شدند ، اصلى ترين موازين نقد و ارزيابى متن حديث اند . معيارهاى ديگرى كه مى توانند به پژوهشگر در اين زمينه كمك كنند (مانند: موافقت يا مخالفت با مبانى مسلّم اسلام يا با ساير احاديثى كه به گونه اى صحّت يا عدم صحّت آنها احراز شده است ، همچنين قوّت يا ضعف متن) ، در حقيقت ، به معيارهاى پيشْ گفته باز مى گردند ـ كه توضيح بيشتر در اين باره ، در پِى و نيز در آينده ۲ خواهد آمد ـ .

چند نكته

در اين جا اشاره به چند نكته ضرورى است :

1.الكافى : ج ۱ ص ۴۰۱ ح ۱ ، مختصر بصائر الدرجات : ص ۱۰۶ ، الخرائج و الجرائح : ج ۲ ص ۷۹۳ ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۱۸۹ ح ۲۱ .

2.به يارى خدا، در همين دانش نامه، در مَدخل «حديث».


دانشنامه قرآن و حديث 1
80

حكم روشن و قطعى عقل باشد ، نمى توان به پيشوايان بزرگ اسلام ، نسبت داد .
البته بايد توجّه داشت كه اين سخن ، بدان معنا نيست كه هر چه عقل از درك حقيقت آن ناتوان ماند ، از اسلام نيست (چرا كه عقل ، با آن كه وجود حقايق غيبى را اثبات مى كند ، از درك كُنه آنها عاجز است) ؛ بلكه بدان معناست كه اگر عقل ، بطلان قطعى سخنى را كشف كرد ، معلوم مى شود كه انتساب آن به پيشوايان اسلام ، حقيقت ندارد . به سخن ديگر ، در آموزه هاى دينى ، فوقِ عقل هست ؛ امّا ضدّ عقل نيست و آنچه ضدّ عقل و فطرت به اسلام نسبت داده شود ، واقعيت ندارد. اين حديث از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ، اشاره به اين معيار است:
إذا سَمِعتُمُ الحَديثَ عَنّى تَعرِفُهُ قُلوبُكُم وَ تَلينُ لَهُ أشعارُكُم وَ أبشارُكُم، وَ تَرَونَ أنَّهُ مِنكُم قَريبٌ؛ فَأَنَا أولاكُم بِهِ، وَ إذا سَمِعتُمُ الحَديثَ عَنّى تُنكِرُهُ قُلوبُكُم وَ تَنفِرُ مِنهُ أشعارُكُم وَ أبشارُكُم، وَ تَرَونَ أنَّهُ مِنكُم بَعيدٌ؛ فَأَنَا أبعَدُكُم مِنهُ . 1
هر گاه از قول من سخنى شنيديد كه به دلتان چسبيد و موى و پوست بدنتان در برابرش نرم شد و آن را نزديك به خودتان ديديد ، من سزاوارتر از شما به آن هستم (يعنى : من آن را گفته ام) ؛ ولى هر گاه از قول من سخنى شنيديد كه دل هايتان آن را ناروا دانست و موى و پوست بدنتان از آن بيزار شد و آن را از خود ، دور يافتيد ، من دورترين فرد شما از آن سخن هستم.
در حديث ديگرى ، پيامبر صلى الله عليه و آله ، امّت خود را به ارجاع دادن اين گونه احاديث به «شخصى آگاه و دانا از خاندان محمّد» و مراجعه به او در نقد و تحليل و ارزيابى آن ، ترغيب كرده است :
ما وَرَدَ عَلَيكُم مِن حَديثِ آلِ مُحَمَّدٍ فَلانَت لَهُ قُلوبُكُم وَ عَرَفتُموهُ فَاقبَلوهُ، وَ مَا اشمَأَزَّت مِنهُ قُلوبُكُم وَ أنكَرتُموهُ، فَرُدّوهُ إلَى اللّهِ وَ إلَى الرَّسولِ وَ إلَى العالِمِ مِن آلِ

1.مسند ابن حنبل : ج ۹ ص ۱۵۴ ح ۲۳۶۶۷ و ج ۵ ص ۴۳۴ ح ۱۶۰۵۸ ، صحيح ابن حبّان : ج ۱ ص ۲۶۴ ح ۶۳ ، موارد الظمآن : ص ۵۱ ح ۹۲ ، الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۳۸۷ ، كنز العمّال : ج ۱ ص ۱۷۹ ح ۹۰۲ .

  • نام منبع :
    دانشنامه قرآن و حديث 1
    سایر پدیدآورندگان :
    موسوي،سيد رسول؛حسيني،سيد رضا؛مسعودي،عبدالهادي؛ديلمي،احمد؛محسني نيا،محمّد رضا؛وهّابي،محمّد رضا؛شيخي،حميد رضا
    تعداد جلد :
    16
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1390
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 170676
صفحه از 584
پرینت  ارسال به